برای درگذشت ناصر تقوایی | مرضیه وفامهر: «ناصر تقوایی عاشق ایران بود، ایرانمان را مراقب باشیم»
به گزارش فیلمزی، ناصر تقوایی یکی از کارگردانهای باقی مانده از نسل موج نوی سینمای ایران بود که صبح امروز ۲۲ مهرماه از دنیا رفت و سینمادوستان ایرانی را با یک عمر اثر خوب و خوش ساخت و البته منشِ فرهنگی اصیل و درست ایرانی تنها گذاشت.
او فعالیت در عرصه فیلمسازی را از اواخر دهه ۱۳۴۰ آغاز کرد و از همان ابتدا، در ساخت اولین فیلمهای خود با ممیزی روبرو شد و دریافت که راه دشواری برای فیلمسازی در این عرصه دارد. ممیزیهایی که هرگز نتوانستند او را از آنچه فکر میکرد درست است، بازدارند.
ناصر تقوایی به همراه سایر همقطاران خود، همچون داریوش مهرجویی، در تاریخ فیلمهای موج نو در دهه پنجاه گرفتار ممیزی شد و بعد از انقلاب هم به خاطر برخی تنگنظریها، آثار او یا سانسور شد و یا دچار توقیف مدتدار. یکی از شاخصترین سانسورها، توقیف و برکنار کردن او هنگام ساخت سریال «کوچکجنگلی» بود و قرار بود ناصر تقوایی به عنوان کارگردانِ کاربلد سینما که سریال دایی جان ناپلئون را در حافظه جمعی مخاطبان ماندگار کرده بود، کارگردانی کند اما برخی سنگاندازیها مانع شد و به این ترتیب ساخت سریال «کوچکجنگلی» حسرتی بود که بر جان آقای فیلمساز نشست.
ناصر تقوایی در گفتگوهای متعدد خود تاکید کرده که از شیوه برخورد مدیرانِ وقت، خسته شده بود. زیرا نوع فیلمسازی او را قبول نداشتند و میگفتند که حتما باید روزی ۵ یا ۱۰ دقیقه فیلم بگیری! این در حالی است که سینماگران به خصوص تهیهکنندگان سینمای ایران می دانند که ناصر تقوایی در روز ۳ تا ۵ دقیقه کارگردانی بینقص انجام میدهد. در واقع شتابزدگی، هرگز در منشِ فیلمسازی تقوایی نیست.
این فیلمساز فقید در همان زمان برای صحبت با محمد هاشمی به تهران میآید اما طبق روایتهای گفته شده، آقایان ناصر تقوایی، معاونان، حاجکریمخان، فریدزاده و آقای روستا، نزد محمد هاشمی میروند و بعد تقوایی را داخل اتاقی میبرند و کاغذی به او میدهند که در آن حکم اخراج او نوشته شده بود. بعد از اینکه تقوایی حکم را خواند، هر سه معاون یکصدا تکبیر«الله اکبر» گفتند! بعد از آن سراغ هر کارگردان دیگری که میروند، بنا بر سبقهای که از تقوایی سراغ داشت؛ حضور در این پروژه را نمیپذیرفت و در نهایت پس از کشمکشهای بسیار بین افخمی و تقوایی، دست آخر خود افخمی این سریال را میسازد.
ساختههای سینمایی و تکسریال ناصر تقوایی اگرچه به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسند اما تاثیر او بر سینمای ایران و حتی در زمینهی ساخت فیلمهای مستند و سریالسازی غیرقابل انکار است.
نمایش «آرامش در حضور دیگران» پس از چهار سال توقیف
فیلم «آرامش در حضور دیگران» نخستین فیلم بلند ناصر تقوایی است که براساس داستانی به همین نام از مجموعه «واهمههای بینامونشان» نوشته غلامحسین ساعدی، در سال ۱۳۴۹ ساخت که پس از نمایش محدود در جشن هنر شیراز، توقیف شد و بعد از دوندگیهای بسیار برای فهماندن بنمایه اثر به مسئولان وقت، در نهایت پس از چهار سال، در ۲۲ فروردین ۱۳۵۲ به نمایش درآمد و با استقبال تماشاگران و منتقدان مواجه شد.
ناصر تقوایی، بعد از «آرامش در حضور دیگران»، فیلم جنایی و مهیج «صادق کرده» را در سال ۱۳۵۱ کارگردانی کرد. اثری ماهرانه و متفاوت در ژانر سینمای تریلر و جنایی.
«صادق کُرده» یادگاری دوران تحول و تبدیل فیلمفارسی به فیلم ایرانی
تقوایی صادق کُرده را از لابلای داستانهای واقعی که در اوایل دهه ۳۰ در جادههای جنوب ایران اتفاق افتاده بود، ساخت. این تنها فیلمی است که تقوایی در آن از فلاشبک استفاده کرده که البته فرم مورد علاقه او نبوده است و پس از آن هرگز در آثارش جایی نداشت.
ناصر تقوایی، «صادق کُرده» را میتوان یادگارِ دوران تحول و تبدیل فیلمفارسی به فیلم ایرانی مینامید.
سومین فیلم بلند تقوایی فیلم «نفرین» نام دارد و در سال ۱۳۵۲ ساخته شد. این فیلم در ششمین دوره جشنواره سینمایی سپاس جوایز فیلم منتخب دوم هیأت داوران (نشان نقره) و بهترین فیلمبرداری را دریافت کرده است. نفرین را مهجورترین فیلم کارنامه سینمایی تقوایی میدانند که در اکران عمومی محدودش در سینما کاپری (بهمن فعلی) با استقبال چندانی مواجه نشد، اما این فیلم از کارهای محبوب خود تقوایی است. فیلمنامه این فیلم اقتباسی از داستان «باتلاق» نوشته میکا والتاری یک نویسندهی فنلاندی بود.
رمان انتقادی پزشکزاد و کارگردانی تقوایی امتیاز ویژه «دایی جان ناپلئون»
کمتر ایرانی است که سریال «دایی جان ناپلئون» را ندیده باشد. این سریال از ماندگارترین و محبوبترین مجموعههای تلویزیونی است که با اقتباس از رمانی بههمین نام نوشته ایرج پزشکزاد ساخته شد. رمان انتقادی پزشکزاد، کارگردانی تقوایی، بازیهای غلامحسین نقشینه (در نقش داییجان ناپلئون) و پرویز فنیزاده (در نقش مشقاسم) از امتیازهای این مجموعه است.
از ناکامی در ساخت «کوچک جنگلی» تا کارگردانی داستانی از همینگوی
بعد از ناکام ماندن ناصر تقوایی از ساخت «کوچک جنگلی»، او «ناخدا خورشید» را به عنوان اولین فیلم خود بعد از انقلاب کارگردانی کرد.
علاقه تقوایی به اقتباس ادبی و البته شناخت شاخص و ارزنده او از ادبیات باعث شد تا چهارمین فیلم خود را با نگاهی به داستان «داشتن و نداشتن» اثر ارنست همینگوی بسازد. ناصر تقوایی در خاطرات خود تاکید کرد که: «ناخدا خورشید» پاسخی به مدیران وقت صدا و سیما و دستاندازیهایی بود که برای ساخت سریال «کوچک جنگلی» داشتند. پاسخی درخور برای تولید یک اثر فاخر با زمان بندی درست در تولید با حضور تهیهکننده توانایی همچون هارون یشایایی.
تقوایی فیلم «ای ایران» را در سال ۱۳۶۸ با درونمایۀ هویت ملی نوشت و کارگردانی کرد. ساخت این فیلم نمایش قدرت و توانایی او در نگارش فیلمنامه مستقل، فارغ از اقتباس ادبی بود. این فیلم از بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد و در بخش مرور یکسال سینمای ایران به نمایش درآمد.
فیلم «ای ایران» هجو دیکتاتوری
داستان فیلم «ای ایران» در بستر ماجراهای مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب میگذرد. تقوایی در فیلم با زبانی طنز به هجو دیکتاتوری و استبداد پرداخته است. ای ایران برخلاف دیگر آثار تقوایی، قهرمان واحدی ندارد. بلکه تمامی اهالی روستا در نقش قهرمان و گروهبان مکوندی در نقش ضدقهرمان ظاهر شدهاند.
اپیزود اول از قصههای کیش به فیلم «کشتی یونانی» اختصاص داشت که در سال ۱۳۷۷ ساخته شد.
دورخیز چندینباره تقوایی برای ساخت «چای تلخ» پس از «کاغذبیخط»
فیلم «کاغذبیخط» یک اثر اجتماعی و متفاوت در کارنامه کاری تقوایی به شمار میآید و در سال ۱۳۸۰ ساخته شد. درست در زمانی که انتظار میرفت تقوایی با فیلم «کاغذبیخط» مسیر سینمای اجتماعی را طی کند. متاسفانه مسیر فیلمسازی او برای همیشه متوقف شد.
تقوایی پس از «کاغذ بیخط» چندین مرتبه برای ساخت فیلم «چای تلخ» دورخیز کرد اما این پروژه برای همیشه نیمهتمام ماند.
فیلم «کاغذ بیخط» نخستین بار در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر به اکران درآمد و بعد از نامزدی در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد (خسرو شکیبایی) و نقش اول زن (هدیه تهرانی) توانست جایزه ویژه هیات داوران را در کارگردانی دریافت کند. در دوره ششم جشن خانه سینما نیز تندیس زرین بهترین فیلم به انتخاب انجمن منتقدان و نویسندگان به این فیلم اهدا شده است.
ناصر تقوایی بعد از تلاشهای بیوقفه برای ساخت فیلمهایی که دوست داشت، عاقبت به نوشتن پناه آورد و برخی از فیلمنامههای او در سالهای پایانی عمرش منتشر شد که میتوان به مجموعهی سه جلدی «کوچک جنگلی» اشاره کرد.
مرضیه وفامهر همسر ناصر تقوایی، سالهای بسیاری را وفادارانه کنار استادِ سینمای ایران زندگی کرد و حواساش بود که ناصر تقوایی در گیر و دار بیماری خود، از روش و منشِ خود در فیلمسازی دست بکشد.
او در صفحه مجازی خود چنین نوشت:
«ناصر تقوایی هنرمندی که دشواری آزاده زیستن را برگزید به رهایی رسید.
پروازش را به خاطر بسپاریم.
او عاشق گیاهان بود، به یادش درخت بکاریم.
او عاشق نور بود، شمع خویش را بیافزاییم.
او عاشق جامه سپید بود، به یادش سپید بپوشیم.
او عاشق ادبیات بود، به یادش بخوانیم. او عاشق سینما بود، به یادش تماشا کنیم.
یاد او را با نواختن و شنیدن موسیقی و تماشای هنرها گرامی بداریم نه غیر از این.
و مهمتر اینکه او عاشق ایران و انسانیت بود.
ایرانمان را مراقب باشیم به نام انسان
راهش پررهرو.»
خانواده فیلمزی درگذشت استاد سینمای ایران را به جامعه سینمایی تسلیت میگوید.