پیشبینی کاهش ۱۰ میلیونی مخاطب تا پایان سال جاری | ضرورت بازنگری در حکمرانی سینما
به گزارش فیلمزی، بررسی دادههای ثبتشده در سامانهی مدیریت و فروش سینماها (سمفا) نشان میدهد تعداد تماشاگران سینمای ایران در هشتماههی نخست سال ۱۴۰۴ نسبت به مدت مشابه سال گذشته با افتی محسوس مواجه شده است؛ آماری که از کاهش ۲۰میلیون نفری تماشاگران در سال گذشته به ۱۶میلیون نفر در سال جاری حکایت دارد.
طبق این آمار، فروش کلی سینمای ایران از ابتدای فروردین تا نیمهی آبان امسال به بیش از ۱۳۲۰ میلیارد تومان رسیده و در این مدت، حدود ۱۶میلیون نفر به تماشای فیلمهای اکرانشده در سالنهای سینمایی کشور نشستهاند.
گیشهی سینمای ایران در ۸ ماه گذشته؛ از جنگ ۱۲روزه تا بحران بیآبی
در هشتماههی گذشته، جامعهی ایران با چالشها و بحرانهای گوناگونی از جمله جنگ ۱۲روزه و پیامدهای آن، قطعیهای گستردهی برق و آب و سایر مشکلات اقتصادی و اجتماعی مواجه بوده است؛ مسائلی که بهطور مستقیم بر وضعیت عمومی جامعه و از جمله بر گیشهی سینما تأثیر گذاشتهاند.
در میان آثار اکرانشده، فیلم «پیرپسر» به کارگردانی اکتای براهنی با بیش از ۲میلیون تماشاگر و فروش ۱۸۲میلیارد تومان، صدرنشین جدول فروش است. پس از آن، فیلم «مرد عینکی» ساختهی کریم امینی با حدود ۲میلیون تماشاگر و فروش ۱۷۶میلیارد تومان در رتبهی دوم قرار دارد.
سومین فیلم پرفروش گیشه نیز «صددام» به کارگردانی پدرام پورامیری است که با ۱٫۶میلیون تماشاگر، فروشی معادل ۱۳۴ میلیارد تومان را به ثبت رسانده است.
مخاطب پای کپی کاری مخاطب نمینشیند
امیرحسین علمالهدی، کارشناس و مدیر سینما، در گفتوگو با فیلمزی، با اشاره به افت محسوس مخاطبان سینما در هشتماههی نخست سال، هشدار داد در صورت تداوم این وضعیت، تا پایان سال شمار تماشاگران دستکم ۱۰میلیون نفر دیگر کاهش خواهد یافت.
بهگفتهی او، کپیکاری فیلمنامههای کمدی یکی از مهمترین دلایل دلزدگی مخاطبان از سینما است.
وی بیان کرد: تکرار مداوم شوخیها و ایدههای مشابه در فیلمهای کمدی باعث شده تماشاگران از این ژانر فاصله بگیرند. بسیاری از تولیدکنندگان آثار کمدی بهجای خلق مضمون تازه، از یکدیگر کپی میکنند و طبیعی است که مخاطب فقط تا جایی پای این آثار بنشیند.
سینمای اجتماعی نیاز به بازتعریف دارد
این کارشناس در ادامه تأکید کرد که بحران تکرار و بیسوژگی تنها محدود به فیلمهای کمدی نیست و سینمای اجتماعی نیز به نوعی گرفتار همین آسیب شده است.
وی ادامه داد: سینمای اجتماعی در ایران باید خود را بازتعریف کند. تا زمانی که این سینما مطالبهگر نباشد و به سراغ مسائل واقعی جامعه نرود، نمیتواند توجه مخاطب را جلب کند.
به باور علمالهدی، در شرایط فعلی، سرمایهگذاران تمایل چندانی برای ورود به سینمای اجتماعی ندارند، زیرا این ژانر با محدودیتها و فشارهای نظارتی متعددی روبهروست.
این کارشناس اظهار داشت: یکی از موضوعات چالشبرانگیز در این حوزه مسئلهی حجاب است. جامعه امروز ایران دستخوش تغییر شده و دغدغههای تازهای دارد؛ بنابراین سینماگر اجتماعی باید با واقعیتهای جامعه همخوان باشد و از سوی دیگر، نهادهای نظارتی نیز با سعهی صدر بیشتری برخورد کنند.
علمالهدی با اشاره به فشارهای وارده بر برخی آثار اخیر، از جمله «پیرپسر» و «غریزه»، تأکید کرد: تداوم چنین شرایطی میتواند سینمای اجتماعی را به حاشیه براند و مخاطبانش را از سالنهای سینما دور کند. همچنین حال بد عمومی جامعه، بحران انرژی و مشکلات معیشتی از دیگر دلایل افت تماشاگران است.
نبود تنوع ژانر؛ پاشنهی آشیل سینمای ایران
مدیر بخش سینما آنلاین در پلتفرم «فیلمنت» در ادامه افزود: نبود تنوع ژانر یکی دیگر از عوامل اصلی افت مخاطب است. به این معنا که در بسیاری از کشورهای دنیا بخشی از اکران به فیلمهای خارجی اختصاص دارد و همین باعث تنوع و پویایی سینما میشود. در آمریکا حدود ۱۰ درصد از فیلمهای روی پرده، آثار غیرآمریکاییاند؛ در کره ۴۰ درصد، در هند ۳۰ درصد و در چین نیز ۳۰ درصد از اکرانها به فیلمهای خارجی اختصاص دارد. اما در ایران چنین تنوعی وجود ندارد.
وی افزود: در سینمای ایران ژانرهایی مانند وحشت، موزیکال، جناییـپلیسی و انیمیشن عملاً غایباند. زمانی که در سال ۱۳۸۷ در بنیاد فارابی مسئول تأمین فیلمهای خارجی بودم، آثار متنوعی با حضور بازیگران مطرح بینالمللی مانند نیکول کیدمن روی پرده رفت، اما این روند خیلی زود متوقف شد. حالا فقط چند ژانر محدود، مثل کمدی و ملودرام اجتماعی، در سینمای ایران جریان دارند.
بحران ساختاری در حکمرانی سینمایی
علمالهدی با اشاره به کمبود زیرساختهای نمایشی در کشور گفت: پیش از انقلاب و با جمعیت ۳۰میلیونی، در ۴۸۰ نقطه از ایران سینما فعال بود. امروز با جمعیت چندبرابر، تنها ۲۷۰ سینما و حدود ۷۵۰ پرده در کشور داریم. پردیسها فقط پرده اضافه کردهاند، نه پراکندگی جغرافیایی.
وی همچنین اختلاف فاحش میان قیمت بلیت سینما در ایران و سایر کشورها را نشانهای از ناترازی ساختاری دانست و بیان کرد: در جهان قیمت بلیت سینما بین ۶ تا ۸ دلار است، اما در ایران فقط حدود ۱ دلار. این نشان میدهد سیاستگذاری اجتماعی و اقتصادی در حوزهی سینما مسیر درستی را طی نمیکند و در صورت تداوم، این ناترازی به سایر بخشها نیز سرایت خواهد کرد.
سینما، تنها تفریح جمعی مردم
علمالهدی در پایان خاطرنشان کرد: سنت سینما رفتن بخشی از فرهنگ ایرانیان است. اگر سیاستگذاری در حوزهی فیلمنامه و ساخت فیلم اصلاح نشود، بحرانهای سینمای ایران عمیقتر خواهد شد. سینما تنها تفریح جمعی مردم است و در زمان بحران، نقشی حیاتی در ایجاد نشاط اجتماعی دارد؛ اما متأسفانه حال ایران و در نتیجه حال سینمایش خوب نیست.