همایون ارشادی، بازیگری که با کیارستمی و مهرجویی شناخته شد
به گزارش فیلمزی، همایون ارشادی متولد فروردین ۱۳۲۶ و زادگاهاش اصفهان بود. او تا مقطع دبیرستان در آبادان درس خواند و پس از دیپلم به ایتالیا رفت و معماری خواند و در سال ۷۵ توسط تهمینه میلانی به عباس کیارستمی معرفی و موفق شد در فیلم «طعم گیلاس» بازی کند.
زمانی که کاراکتر آقای بدیعی در فیلم «طعم گیلاس» روی پرده نشست، سئوالات متعددی مطرح شد و همه سراغ نام و هویت کاری او در عرصه سینما را میگرفتند اما کیارستمی توان و دانشِ بازی گرفتن از چهرههای ناشناخته را داشت. تا جائیکه بازی همایون ارشادی به عنوان چهرههای ناشناخته در فیلم «طعم گیلاس» در جشنواره کن مورد توجه قرار گرفت و این فیلم در سال ۱۹۹۷، جایزه نخل طلا جشنواره فیلم کن را بهدست آورد.
درخشش او در فیلم تحسین شده کیارستمی اول کار حرفهای در سینما بود و پس از آن در فیلم «درخت گلابی» جلوی دوربین داریوش مهرجویی رفت.
فعالیتهای ارشادی در سینمای بینالملل چه بود؟
او سال ۱۳۹۰ در فیلم «ملکه» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر در نقش متفاوتی بدون دیالوگ ظاهر شد و پس از آن با بازی در فیلم «بادبادک باز» ساخته مارک فورستر اولین تجربه بین المللی و هالیوودی خود را در سال ۲۰۰۷ به دست آورد و دو سال بعد با نقش آسپاسیوس در فیلم «آگورا» به کارگردانی آلخاندرو آمنابار حضور یافت. بازی در فیلم «سی دقیقه پس از نیمه شب» ساخته کاترین بیگلو حضور کوتاهی داشت و در سال ۲۰۱۴ به پروژ ه تحت تعقیب ترین مرد به کارگردانی آنتون کوربن پیوست و در کنار فیلیپ سیمور هافمن، ریچل مک آدامز و ویلم دفو در کارکتر دکتر عبدالله به ایفای نقش پرداخت.
بازخوانی بخشهایی از مصاحبه همایون ارشادی با زاون قوکاسیان
یکی از ماندگارترین مصاحبههای همایون ارشادی با زاون قوکاسیان بود که سال ۱۳۹۰ در مجموعه تاریخ شفاهی موزه سینما به ثبت رسید.
همایون ارشادی در این مصاحبه از علاقه خود به سینما و فیلم دیدنهای خود در آبادان گفته است: در کودکی آبادان زندگی میکردم. همانطور که می دانید شرکت نفت آبادان در آن سالها سینمایی داشت که از مجهزترین سینماهای ایران بود و بیشتر در آن فیلمهای مصری نمایش داده میشد اما یک شانس هم داشتیم که به خاطر سینما تاج آبادان فیلمهایی به زبان اصلی هم نمایش داده میشد و با توجه به اینکه در آن زمان تفریح زیادی نداشتیم بیشتر به سینما میرفتیم . یادم میآید که جمعه صبحها هر هفته برای دیدن فیلمها به سینما میرفتیم بدین ترتیب از کودکی با سینما آشنا بودم.
اوج آشنایی من با سینما در دوران دانشجوییام در ایتالیا اتفاق افتاد در زمان انقلاب فرهنگی فرانسه که فیلمها بیشتر فرهنگی- سیاسی بود و ما اغلب هفتهای سه چهار بار برای دیدن فیلم ها به سینما میرفتیم و حُسن سینمارفتن ما در آن زمانها این بود که بعد از سینما درباره فیلم ها بحث میکردیم.
ارشادی در پاسخ به سوال زنده یاد زاون قوکاسیان مبنی بر اینکه شنیده شده اولین بار در سینما با فیلم تهمینه میلانی ایفای نقش داشتید؟ پاسخ داد: با محمد نیکبین در خیابان گرگان همسایه بود و اتفاقی در آمریکا همدیگر را دیدیم و یک روز باهم با یک پرواز به ایران برگشتیم . زمانیکه محمد نیکبین با تهمینه میلانی ازدواج کردند من یکی از شاهدان ازدواج آنها بودم . بعد از چندماه یک روز خانم میلانی به من زنگ زد و گفت یک فیلم دارم به نام«کاکادو» برای بازی میآیی من هم رفتم و در آن فیلم با محمد نیک بین همبازی شدیم.
بسیاری از نقشها را به خاطر رفاقت پذیرفتم
وی درباره همکاریاش با زنده یاد « عباس کیارستمی» نیز اظهار کرده بود: وارد شدنم به سینما را مدیون عباس کیارستمی هستم و ماندن من در سینما در واقع با فیلم او رقم خورد. در ابتدا انتظار نداشتم در سینما باقی بمانم اما بعد از آن در فیلم های «عشق گمشده» و «درخت گلابی» هم بازی کردم.
۱۵ فیلم کوتاه برای جوانها کار کردم
ارشادی درباره حضورش در فیلم «ملکه» ساخته محمدعلی باشه آهنگر نیز نیز توضیح داده بود: در فیلم «ملکه» در نقش یک افسر عراقی در خاک عراق بودم و داستان درباره یک دیده بان بود. بدین شکل که در سکانسی دیده بان باید میگفت که من کجا هستم تا با موشک من را بزنند اما او با فاصله بیشتری آدرس میدهد تا موشک به من نخورد و این نشان میدهد که جنگ همیشه تنفر نیست.
وی با اشاره به اینکه عشق به سینما او را در سینما نگه داشت، گفته بود: در سینما بیشتر از روی علاقه کار کردم البته گاهی هم جنبه های مادی آن برای گذران زندگی نیز مطرح بوده اما من در حدود ۱۵ فیلم کوتاه برای جوانها کار کردم و حتی از جیب خودم هم برای آنها گذاشتم زیرا به این کار عشق داشتم و میدانستم جوانی که از من خواسته تا در فیلماش بازی کنم اولین کارش است و برای او اهمیت دارد بنابراین حضورم به احترام کسی بوده که وارد این حرفه شده و برایم جنبه مادی آن مهم نبوده است.
ارشادی در پایان خاطرنشان کرد:همیشه از اینکه یکی از آن ارکان کوچکی باشم که به جوانی که میخواهد وارد سینما شود کمک کنم ، لذت برده ام و اینکار را ادامه میدهم.