جشنواره فیلم شهر در دنیای خیالی مدیران! | احتمال کشف استعداد در این دورهمی چقدر است؟

پنج‌شنبه 22 آبان 1404 - 18:00
مطالعه 3 دقیقه
جشنواره فیلم کوتاه شهر
جشنواره فیلم شهر در حالی آغاز شد که جز تعداد معدودی از فیلمسازان که احتمالا در این دورهمی سینمایی فیلم داشتند، مخاطب دیگری از جنس مردم حضور نداشت.
تبلیغات

به گزارش فیلمزی، هنوز طعم شیرین اشک‌ها و لبخندهای جشنواره‌ای همچون فیلم کوتاه تهران بر دل و جانمان مانده بود که تنها با یک روز حضور در جشنواره فیلم شهر، همه آنچه فکر می‌کردیم خاکستر شد.

مریم پیرکاری، دبیر نهمین دوره جشنواره فیلم شهر، در نشست خبری خود وعده برگزاری جشنواره‌ای پربار و حتی رونمایی از فیلم «ماجرای نیم‌شب» به کارگردانی محمدحسین مهدویان (از تولیدات شهرداری تهران) را داده بود. او همچنین از این موضوع ابراز تأسف کرد که نمی‌تواند فیلم‌های توقیف‌شده‌ای مانند «قاتل و وحشی» را در جشنواره نمایش دهد؛ هرچند اگر چنین اتفاقی می‌افتاد، جای شگفتی داشت.

در واقع، نهمین جشنواره فیلم شهر در حالی نخستین روز خود را سپری کرد که هیچ نشانه‌ای از یک جشنواره حرفه‌ای در آن دیده نمی‌شد و بیشتر به دورهمی محفلی شباهت داشت؛ جشنواره‌ای که به‌جای مردم، برای معدودی از فیلمسازان، برخی اهالی رسانه و شاید تا اندازه‌ای «خودی‌ها» برگزار شد.

یکی از اصول مهم در برگزاری جشنواره‌های موضوعی مانند شهرنشینی و آداب زندگی شهری، معیار انتخاب و داوری آثار است؛ آثاری که باید علاوه بر کیفیت هنری، با موضوع جشنواره نیز هم‌خوانی داشته باشند. اما جشنواره فیلم شهر هیچ‌یک از این دو اصل را رعایت نکرده بود. بسیاری از فیلم‌های حاضر تاریخ مصرف گذشته و کم‌مخاطب بودند و به نظر می‌رسید حتی صاحبان برخی آثار از برگزاری چنین رویدادی خبر نداشتند.

طبق جدول نمایش، در دو روز متوالی سه فیلم «اعتراض»، «دندان مار» و «جرم» از مسعود کیمیایی نمایش داده شد؛ آثاری که هیچ ارتباطی با مفهوم شهرنشینی ندارند. به‌واقع، خودِ کیمیایی نیز هر واکنش یا تأملی را از تماشاگران آثارش انتظار دارد جز پیوند آن‌ها با مقوله شهر.

در نخستین روز برگزاری جشنواره، در سالن شماره ۲، فیلم‌های کوتاه بخش ترافیک به نمایش درآمدند. انتظار می‌رفت این آثار دست‌کم به درستی به معضلات شهری، به‌ویژه تهران، بپردازند؛ اما فیلم‌هایی روی پرده رفتند که بدون پرداخت درست در فیلمنامه، کارگردانی یا بازیگری، شعور و بینش مخاطب را دست‌کم گرفته بودند. در نتیجه، تنها برق، زمان و انرژی صرف تماشای آثاری شد که نه در مسیر فرهنگ‌سازی و نه در جهت آگاهی‌بخشی، هیچ تأثیری نداشتند.

نکته تأسف‌بارتر اینکه عوامل پشت‌صحنه بسیاری از فیلم‌های بخش ترافیک یکی بودند؛ گویی بودجه‌ای مشخص تنها به گروهی خاص سپرده شده تا فیلم‌های سفارشی شهرداری را بدون کوچک‌ترین نگاه انتقادی بسازند. در چنین شرایطی، بعید است اثری از کشف استعدادهای تازه، توجه به دغدغه‌های واقعی شهرنشینی مانند آلودگی هوا، قطع درختان کهنسال، دسترسی سخت برای معلولان و سالمندان یا فرهنگ استفاده از مترو در آثار این جشنواره دیده شود.

در این میان، معدود فیلم‌های شاخص جشنواره مربوط به مراکز خارج از شهرداری تهران بودند؛ از جمله دو انیمیشن «گل‌های کاغذی» ساخته رامک امینی‌ ناظمی و «وزن مقدس» به کارگردانی فرنوش عابدی و نگاه فردیار داد، از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی که پیش‌تر در جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز به نمایش درآمده بودند.

نکته قابل‌تأمل دیگر، حضور داوران حرفه‌ای فیلم کوتاه مانند برادران ارک در هیئت داوری این جشنواره است. فیلمسازانی که زمانی از سخت‌گیرترین انتخاب‌گران مدرسه ملی سینما بودند، امروز پای داوری چه آثاری نشسته‌اند؟

آیا داورانی که خالق فیلم‌هایی چون «حیوان»، «پوست» و «خداحافظ آشغال» هستند، در چنین جشنواره‌ای می‌توانند استعداد تازه‌ای کشف کنند؟

آنچه مسلم است، با گسترش شبکه‌های اجتماعی دیگر نمی‌توان کم‌وکاستی‌ها را نادیده گرفت. در عین حال، نمی‌توان این کاستی‌ها را با توجه به بودجه، انرژی و هزینه‌ای که صرف برگزاری چنین جشنواره‌هایی می‌شود، نادیده انگاشت یا به حساب بزرگی نام برگزارکنندگان گذاشت.

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات