معرفی فیلمهای جشنواره ونیز ۲۰۲۵ | از فرانکنشتاین تا جادوگر کرملین
جشنوارهٔ فیلم ونیز ۲۰۲۵، قدیمیترین رویداد سینمایی جهان، امسال در حالی آغاز میشود که ترکیبی چشمگیر از فیلمسازان شناختهشده و صداهای تازه را در دل خود جای داده است. از آثار بزرگ مؤلفانی چون جیم جارموش، پائولو سورنتینو، پارک چانووک، لاسلو نمش و گیرمو دل تورو گرفته تا تجربههای جسورانهٔ فیلمسازان نوظهور، طیفی گسترده از ژانرها، زبانها و دیدگاهها بر پردهٔ سالنهای لیدو نقش میبندد. این دوره با رویکردی بینالمللی در تمامی بخشها، روایتهایی از اروپا، آسیا، آمریکای شمالی و آفریقا را گرد هم آورده تا بازتابی از تنوع فرهنگی و دغدغههای معاصر جهان باشد.
در بخش مسابقهٔ اصلی، داستانهای پرجزئیات و جهانهای منحصربهفرد، از بیوگرافی شاعرانهٔ پیِترو مارسلو دربارهٔ «الئونا دوزه» تا درام سیاسی-روانشناختی پارک چانووک، در کنار بازآفرینی پرشکوه دل تورو از اسطورهٔ «فرانکنشتاین» به نمایش درمیآیند. جشنواره امسال نهتنها محملی برای نمایش سینمای هنری است، بلکه به آثار مستند، روایتهای تجربی و فیلمهایی که مرز میان واقعیت و خیال را محو میکنند، نیز میدان میدهد. همین تنوع، ونیز را به آینهای از تحولات و گرایشهای سینمای امروز بدل کرده است.
فراتر از رقابتها، ونیز ۲۰۲۵ بار دیگر جایگاه خود را بهعنوان سکوی پرتاب آثار برگزیده به فصل جوایز تثبیت میکند. بسیاری از فیلمهایی که این روزها در ونیز رونمایی شدهاند و میشوند، بهزودی در گفتوگوهای اسکار و دیگر جوایز معتبر حاضر خواهند بود. با همنشینی ستارههای بزرگ، فیلمسازان مؤلف و استعدادهای نوپا، امسال نیز این جشنواره فرصتی کمنظیر برای کشف جهانهای تازه و نگاههای متفاوت به سینما فراهم میآورد.
الکساندر پِین، فیلمساز برجستهٔ آمریکایی، با نگاهی انسانی، طنزی نیشدار و روایتی عمیق از زندگی روزمره، یکی از تأثیرگذارترین چهرههای سینمای معاصر بهشمار میآید. آثار او از Election و Sideways تا Nebraska و The Holdovers، با تمرکز بر شخصیتهای معمولی در موقعیتهای پیچیده، تصویری صادقانه و گاه تلخ از جامعهٔ آمریکایی ارائه میدهند. پِین استاد روایتهای کمحاشیه و شخصیتمحور است؛ فیلمهایی که در ظاهر سادهاند، اما در لایههای زیرین، سرشار از ظرافتهای روانشناختی و تأملات اجتماعی. او با بهرهگیری از سبک مینیمالیستی، دیالوگهای دقیق و فضاسازیهای ملموس، موفق شده است سینمایی خلق کند که هم منتقدان را مجذوب میکند و هم مخاطبان را به تفکر و همدلی وامیدارد. انتخاب او بهعنوان رئیس هیئت داوران جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵، ادای احترام به سینماگری است که همواره به جوهرهٔ انسان و پیچیدگیهای زیستن وفادار مانده است.
هیئت داوران جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ – بخشهای اصلی
مسابقهٔ اصلی (Main Competition)
- الکساندر پِین – کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهٔ آمریکایی – رئیس هیئت داوران
- استفان بریزه – کارگردان فرانسوی
- مائورا دلپرو – کارگردان ایتالیایی
- کریستیان مونگیو – کارگردان و تهیهکنندهٔ رومانیایی
- محمد رسولاف – کارگردان و تهیهکنندهٔ ایرانی
- فرناندا تورس – بازیگر و نویسندهٔ برزیلی
- ژائو تائو – بازیگر چینی
بخش افقها (Orizzonti)
- ژولیا دوکورنو – کارگردان فرانسوی – رئیس هیئت داوران
- یوری آنکارانی – کارگردان و هنرمند ویدئویی ایتالیایی
- فرناندو انریکه خوان لیما – منتقد سینمایی آرژانتینی
- شانون مورفی – کارگردان استرالیایی
- رامل راس – کارگردان و هنرمند تجسمی آمریکایی
جایزهٔ لوئیجی دی لورنتیس (Luigi De Laurentiis Award)
- شارلوت ولز – کارگردان اسکاتلندی – رئیس هیئت داوران
- اریژ سهیری – کارگردان و روزنامهنگار فرانسوی-تونسی
- سیلویو سولدینی – کارگردان ایتالیایی
ونیز کلاسیک (Venice Classics)
- توماسو سانتامبروجیو – کارگردان ایتالیایی – رئیس هیئت داوران
آثار فراگیر ونیز (Venice Immersive)
- الیزا مکنیت – کارگردان آمریکایی – رئیس هیئت داوران
- گوینائل فرانسوا – کارگردان و تهیهکنندهٔ فرانسوی
- بوریس لابه – هنرمند تجسمی فرانسوی
روزهای نویسندگان ونیز (Giornate degli Autori)
- داگ یوهان هاگرود – فیلمساز نروژی – رئیس هیئت داوران
جشنوارۀ فیلم ونیز دارای بخشهای متفاوتی است که شاملِ بخشهای مسابقۀ اصلی، خارج از رقابت (داستانی)، خارج از رقابت (غیرداستانی)، افقها و بخش نمایشهای ویژه است که در این مطلب بهمعرفی مختصر فیلمهای بخش اصلی و رقابتی آن خواهیم پرداخت و از آثاری که در بخشهای دیگر بهنمایش درمیآیند درانتهای مطلب نام خواهیم برد.
فیلمهای جشنواره ونیز ۲۰۲۵ در بخش مسابقه اصلی
فیلم La Grazia
فیلم رحمت
فیلم افتتاحیۀ جشنواره
- نویسنده و کارگردان: پائولو سورنتینو
- بازیگران: تونی سرویلّو، آنا فرزتی، لوئیزا رانِیری و سیلویو اورلاندو
- محصول مشترک ایتالیا و فرانسه | اولین نمایش جهانی: ۵ شهریور ۱۴۰۴ بهعنوان فیلم افتتاحیه
خلاصه داستان: ماریانو دِ سانتیس رئیسجمهورِ جمهوری ایتالیاست؛ شخصیتی کاملاً خیالی که هیچ ارتباطی با رؤسای جمهور واقعی ندارد و صرفاً زاییدهٔ تخیل نویسنده است. او مردی کاتولیک و همسر ازدستداده است و دختری به نام دوروتئا دارد که همچون پدرش، پژوهشگر حقوقی است. با نزدیک شدن به پایان دورهٔ ریاستجمهوریاش و در روزهایی نسبتاً آرام، دو وظیفهٔ نهایی پیش روی او قرار میگیرد: رسیدگی به دو درخواست حساس برای عفو ریاستجمهوری. این دو مورد، معضلاتی اخلاقی و پیچیدهای هستند که به شکلی گرهخورده با زندگی شخصی او درمیآمیزند؛ گرههایی که گشودنشان ناممکن به نظر میرسد. او، با تردیدهایی درونی، ناگزیر باید تصمیم بگیرد —و با حس عمیق مسئولیت، دقیقاً همان کاری را خواهد کرد که از یک رئیسجمهور برجستهٔ ایتالیایی انتظار میرود.
پائولو سورنتینو، فیلمساز صاحبسبک و برندهٔ اسکار، با La Grazia بار دیگر به ناپل بازمیگردد؛ شهری که همواره بستر اصلی جهانبینی شاعرانه و تصویری او بوده است. این فیلم که در رقابت اصلی ونیز نیز حضور دارد، عاشقانهای رازآلود را روایت میکند که در دل ایتالیا و در فضایی میان واقعیت و خیال شکل میگیرد. این فیلم با همکاری شرکت Fremantle، شرکت The Apartment Pictures و شرکت Pathé تهیه شده و پس از نمایش در ونیز، از ۱۹ مهر ۱۴۰۴ در ایتالیا اکران خواهد شد و سپس در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی روی پرده میرود.
یادداشت کارگردان: «رحمت» فیلمی است دربارهٔ عشق —آن نیروی پایانناپذیر که سرچشمهٔ تردید، حسادت، مهر، احساس، درک امور زندگی و مسئولیتپذیری است. عشق و تمام شاخههای پیچیدهٔ آن، از دریچهٔ نگاه ماریانو دِ سانتیس، رئیسجمهور کاملاً خیالی، اما باورپذیر جمهوری ایتالیا، دیده و تجربه میشود. ماریانو دِ سانتیس عاشق همسر فقیدش است، فرزندانش —دختر و پسرش— را دوست دارد و شکاف نسلی میان خود و آنان را نیز با مهر میپذیرد. او عاشق حقوق کیفری است؛ دانشی که تمام عمر خود را وقف مطالعهٔ آن کرده است. در پس چهرهٔ جدی و متینش، مردی عاشقپیشه نهفته است. La Grazia فیلمی است دربارهٔ تردید —و ضرورت پذیرش آن. این امر بهویژه در عرصهٔ سیاست صادق است، و امروز، در جهانی که سیاستمداران اغلب بستهای صریح از قطعیتها ارائه میدهند— قطعیتهایی که تنها موجب آسیب، اصطکاک و دلزدگی میشوند. چنین رویکردی، رفاه جمعی، گفتوگو و همزیستی عمومی را تضعیف میکند. ماریانو دِ سانتیس مردی است که با تردید پیش میرود. «رحمت» فیلمی است دربارهٔ یک دوراهی اخلاقی: آیا باید به دو فرد محکوم به قتل، که شاید در شرایطی قابل بخشش مرتکب جرم شدهاند، عفو ریاستجمهوری اعطاء کرد یا نه؟ آیا باید، بهعنوان یک کاتولیک، لایحهٔ بحثبرانگیز مربوط به اتانازی را امضاء کرد یا نه؟ در جوانی، مجموعهٔ «ده فرمان»، اثر کیشلوفسکی تأثیری عمیق بر من گذاشت —شاهکاری که تماماً بر دوراهیهای اخلاقی تمرکز دارد؛ طرحی که از همهٔ طرحها فراتر میرود، و تنها روایت واقعاً گیرای ممکن است. فراتر از هر تریلر. باور ندارم که حتی اندکی به نبوغ کیشلوفسکی یا ژرفایی که او در پرداختن به مضامین اخلاقی به کار گرفت، نزدیک شده باشم؛ اما در لحظهای تاریخی که اخلاق گاه اختیاری، گریزان، مبهم یا صرفاً ابزاری به نظر میرسد، احساس کردم باید تلاش کنم. اخلاق، مسئلهای جدی است. ستون نگهدارندهٔ جهان است. و ماریانو دِ سانتیس مردی است جدی.
فیلم The Wizard of the Kremlin
فیلم جادوگر کرملین
- کارگردان: اولیویه آسایاس |
- نویسندگان: اولیویه آسایاس، امانوئل کارر
- بازیگران: پل دانو، آلیسیا ویکاندر، تام استاریج، ویل کین، جفری رایت، جود لا
- محصول فرانسه | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: روسیه، اوایل دههٔ ۱۹۹۰. در میانهٔ هرجومرج پساشوروی، مرد جوان نابغهای به نام «وادیم بارانوف» مسیر خود را ترسیم میکند؛ ابتدا بهعنوان هنرمند، سپس تهیهکنندهٔ برنامههای تلویزیون واقعنما، و در نهایت مشاور رسانهای یک مأمور در حال صعود کا.گ.ب به نام «ولادیمیر پوتین». در قلب قدرت، بارانوف روسیهٔ جدید را شکل میدهد و مرز میان حقیقت و دروغ، باور و دستکاری را در هم میآمیزد. تنها «کسینیا»ی افسونگر از کنترل او خارج است و او را به دوری از این بازی خطرناک وسوسه میکند. سالها بعد، پس از کنارهگیری به سکوت و فرو رفتن در هالهای از راز، بارانوف سرانجام لب به سخن میگشاید و تاریکترین اسرار رژیمی را که در ساختنش نقش داشته، فاش میکند.
اولیویه آسایاس، فیلمساز برجستهٔ فرانسوی که با آثاری چون Carlos (کارلوس)، Clouds of Sils Maria (ابرهای سیلس ماریا) و Personal Shopper (خریدار شخصی) شناخته میشود، اینبار با اقتباسی سیاسی–دراماتیک از رمان پرفروش «جادوگر کرملین» به ونیز آمده است. این فیلم که نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید، روایتی پرکشش از پشتپردهٔ قدرت در روسیهٔ معاصر ارائه میدهد و با نگاهی موشکافانه به روابط پیچیدهٔ سیاسی، رسانهای و شخصی در بالاترین سطوح حکومت میپردازد. فیلم در لوکیشنهایی در مسکو، سنپترزبورگ و پاریس فیلمبرداری شده و با فضاسازی دقیق و طراحی صحنهٔ چشمگیر، تماشاگر را به قلب کاخ کرملین و اتاقهای تصمیمگیری میبرد. این اثر که توسط شرکتهای اروپایی مستقل تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۱ بهمن ۱۴۰۴ در سینماهای اروپا و سپس در آمریکای شمالی اکران خواهد شد.
یادداشت کارگردان: «جادوگر کرملین» دربارهٔ ظهور یک فرد نیست —و نه دربارهٔ نیرویی که قدرت را تحمیل میکند یا بازآفرینی ملتی که هم مدرن است و هم کهن، و بار دیگر زیر یوغ تمامیتخواهی قرار گرفته. این اثر، که ریشه در رویدادهای واقعی و معاصر دارد، در واقع تأملیست بر سیاست امروز— یا بهتر بگوییم، بر پردههای دودین که اکنون سیاست پشت آنها پنهان میشود: پردههایی فریبنده، مسموم و آکنده از بدبینی. در دوران ما، بازیگران قدرت ابزارهای تحریف و دستکاری جمعی را با دقتی بهکار میگیرند که پیشتر تصورش ناممکن بود. از این منظر، Le Mage du Kremlin بیش از آنکه فیلمی سیاسی باشد، فیلمیست دربارهٔ سیاست —و انحرافات روشهای آن، که اکنون همهٔ ما را در بند خود گرفتهاند. من باور دارم —یا شاید خود را فریب میدهم— که افشای سازوکارهای دروغ و سرکوب، هنوز ارزشی دارد. همین باور بود که مرا به اقتباس رمان Giuliano da Empoli بر پردهٔ سینما سوق داد. این فیلم، گواهیست بر درامی که همچنان در صحنهٔ جهانی در حال وقوع است، اما از دریچهای دردناک و انسانی روایت میشود. سرنوشت آشفتهٔ «وادیم بارانوف» همانقدر راهنماست که ناآرامکننده. رابطهٔ عاشقانهٔ او با «کسنیا» —ناظری روشنضمیر و داوری بیرحم نسبت به کنشهای او— بازتابیست از سفر اخلاقی ما میان خیر و شر. چگونه، با وجود همهچیز، میتوانیم به رستگاری برسیم؟ چگونه میتوانیم در این مرز باریک گام برداریم —هم گناهکار و هم بیگناه، و درعینحال، همگی بهطرزی تراژیک در این بازی شریک؟
فیلم Jay Kelly
فیلم جِی کِلی
- نویسنده و کارگردان: نوآ بامباک
- بازیگران: جرج کلونی، آدام سندلر، لورا درن، بیلی کروداپ و گرتا گرویگ
- محصول مشترک آمریکا، انگلستان و ایتالیا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: «جی کلی» داستان بازیگر مشهور سینما «جی کلی» و مدیر وفادارش «ران» را دنبال میکند که سفری پرشتاب و پیشبینینشده، اما عمیق را در سراسر اروپا آغاز میکنند. در طول مسیر، هر دو ناگزیر میشوند با انتخابهایی که در زندگی داشتهاند، روابطشان با عزیزانشان و میراثی که بر جای خواهند گذاشت روبهرو شوند.
«جی کلی»، تازهترین ساختهٔ نوآ بامباک، فیلمساز تحسینشدهٔ آثاری چون Marriage Story (داستان ازدواج) و White Noise (نویز سفید)، یک کمدی-درام پرستاره است که با ترکیب بازیگران مطرح هالیوود و اروپایی، داستانی معاصر را در بستری چندلایه روایت میکند. حضور چهرههایی چون جرج کلونی، آدام سندلر و گرتا گرویگ در کنار بازیگران شاخص اروپایی، نوید اثری پرانرژی و گفتوگومحور را میدهد که به سبک همیشگی بامباک، بر روابط انسانی، طنز موقعیت و نقد اجتماعی تمرکز دارد. این اثر که با همکاری نتفلیکس و چند استودیوی مستقل آمریکایی تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۲۴ آبان ۱۴۰۳ بهصورت محدود در سینماهای منتخب اکران و از ۱۴ آذر ۱۴۰۳ در پلتفرم نتفلیکس منتشر خواهد شد.
یادداشت کارگردان: «جی کلی» دربارهٔ مردی است که به گذشتهٔ زندگی خود مینگرد و به انتخابها، فداکاریها، موفقیتها و اشتباهاتی که مرتکب شده، میاندیشد. پرسش محوری این است که چه زمانی برای تغییر مسیر زندگی دیر میشود. «جی کلی» یک بازیگر است و از همین رو، فیلم در اصل دربارهٔ هویت است؛ اینکه چگونه خود را «اجرا» میکنیم. ما بهعنوان والد، فرزند، دوست یا یک حرفهای چه کسانی هستیم؟ خوب هستیم یا بد؟ فاصلهٔ میان آنچه خود را بدان شناختهایم و آنچه واقعاً هستیم چقدر است؟ چه چیزی معنا و ماهیت یک زندگی را شکل میدهد؟ «جی کلی» اثری است دربارهٔ معنای خودبودن.
فیلم The Voice of Hind Rajab
فیلم صدای هند رجب
- نویسنده و کارگردان: کوثر بن هنیه
- بازیگران: سجا کیلانی، معتز محیس، کلارا خوری و عامر هلهل
- محصول مشترک تونس و فرانسه | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: ۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴ —داوطلبان هلالاحمر تماس اضطراری دریافت میکنند: دختری ششساله در خودرویی گرفتار شده که زیر آتش در غزه قرار دارد و با التماس خواستار نجات است. آنها در حالی که میکوشند او را روی خط نگه دارند، تمام تلاش خود را برای رساندن آمبولانس به محل بهکار میگیرند. نام او «هند رجب» بود.
کوثر بن هنیه، فیلمساز تحسینشدهٔ تونسی که با آثاری چون The Man Who Sold His Skin (مردی که پوستش را فروخت) و Les Filles d’Olfa (دختران الفا) در سطح جهانی شناخته شد، اینبار با اثری تکاندهنده و انسانی به ونیز آمده است. «صدای هند رجب» بر پایهٔ رویدادی واقعی ساخته شده و روایتگر تماس اضطراری یک دختر ششسالهٔ فلسطینی به نام «هند رجب» با نیروهای هلالاحمر در غزه است؛ تماسی که در میانهٔ آتشباران و محاصره، به نمادی از امید و انتظار بیپاسخ بدل میشود. فیلم در یک لوکیشن محدود روایت میشود و خشونت را بهجای نمایش مستقیم، از طریق صدا، سکوت و واکنش شخصیتها به تصویر میکشد. این اثر که توسط شرکتهای Mime Films و Tanit Films تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ در ایتالیا اکران خواهد شد و سپس در جشنوارههای بینالمللی دیگر نیز به نمایش درمیآید.
یادداشت کارگردان: چیزی در انرژی پیرامون این پروژه وجود داشت که برقآسا، بیواسطه و زنده بود. هرگز تصور نمیکردم بتوان در عرض تنها دوازده ماه، مسیر را از آغاز تا پایان پیمود. اینگونه همهچیز آغاز شد: در میانهٔ کارزار اسکار برای «دختران اُلفا» بودم و از نظر ذهنی خود را آماده میکردم که سرانجام وارد مرحلهٔ پیشتولید فیلمی شوم که ده سال بود در حال نوشتنش بودم. سپس، در جریان توقفی کوتاه در فرودگاه لس آنجلس، همهچیز تغییر کرد. صدای ضبطشدهٔ هند رجب را شنیدم که با التماس تقاضای کمک میکرد. آن زمان دیگر صدای او در سراسر اینترنت پخش شده بود. بیدرنگ آمیزهای از درماندگی و اندوهی سنگین وجودم را فراگرفت؛ واکنشی جسمانی، گویی زمین زیر پایم جابهجا شد. دیگر نمیتوانستم طبق برنامه پیش بروم. با هلالاحمر تماس گرفتم و از آنها خواستم اجازه دهند نسخهٔ کامل صدا را بشنوم. پس از شنیدن آن، بیهیچ تردیدی دانستم باید همهٔ کارهای دیگر را رها کنم. باید این فیلم ساخته میشد. مدتها با مادر هند و با افرادی که در سوی دیگر آن تماس بودند و برای کمک به او تلاش کردند، گفتوگو کردم. گوش سپردم، گریستم، نوشتم. سپس روایتی براساس شهادتهای آنها تنیدم؛ با استفاده از همان صدای واقعی هند و در قالب فیلمی تکلوکیشن که خشونت را خارج از قاب نگاه میدارد. این انتخابی کاملاً آگاهانه بود؛ چراکه تصاویر خشونت همهجا روی صفحهنمایشها، خط زمانی و تلفنهای ما حضور دارد. آنچه میخواستم، تمرکز بر نامرئیها بود: انتظار، ترس، و صدای سکوتی تحملناپذیر هنگامی که کمکی نمیرسد. گاه، آنچه نمیبینید، ویرانگرتر است از آنچه میبینید. در قلب این فیلم، چیزی بسیار ساده و درعینحال، دشوار برای زیستن نهفته است: نمیتوانم جهانی را بپذیرم که در آن کودکی برای کمک فریاد بزند و کسی پاسخ ندهد. آن رنج و آن شکست، به همهٔ ما تعلق دارد. این داستان فقط دربارهٔ غزه نیست؛ بلکه به (زبان) اندوهی جهانشمول سخن میگوید. و من باور دارم که داستانپردازی —بهویژه هنگامی که بر رویدادهای واقعیِ دردناک و تأییدشده تکیه دارد— نیرومندترین ابزار سینماست؛ نیرومندتر از هیاهوی اخبار فوری یا فراموشکاریِ ورقزدن بیوقفه. سینما میتواند خاطرهای را حفظ کند. سینما میتواند در برابر فراموشی مقاومت کند. باشد که صدای هند رجب شنیده شود.
فیلم A House of Dynamite
فیلم خانهای از دینامیت
- کارگردان: کاترین بیگلو
- نویسنده: نوآ اوپنهایم
- بازیگران: ادریس البا، ربکا فرگوسن، گابریل باسو، جرد هریس، تریسی لتس و آنتونی راموس
- محصول ایالات متحده آمریکا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: هنگامی که یک موشک ناشناس و بدون منبع مشخص بهسوی ایالات متحده آمریکا شلیک میشود، رقابتی نفسگیر آغاز میگردد تا مشخص شود چه کسی مسئول آن است و چگونه باید واکنش نشان داد.
کاترین بیگلو، کارگردان برندهٔ اسکار که با آثاری چون The Hurt Locker (گنجهٔ درد) و Zero Dark Thirty (سی دقیقه بامداد) شناخته میشود، پس از هشت سال دوری از سینما با یک تریلر سیاسی پرتنش به ونیز بازگشته است. «خانهای از دینامیت» نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید و روایتی نفسگیر از واکنش دولت ایالات متحده به شلیک یک موشک هستهای ناشناس را به تصویر میکشد. گویا ادریس البا در نقش یک مقام ارشد امنیت ملی، حضوری مقتدر و پرانرژی دارد و ربکا فرگوسن در نقش مشاور ارشد کاخ سفید، بُعدی انسانی و احساسی به داستان میبخشد. این اثر که توسط شرکت Prologue Entertainment تهیه میشود، پس از نمایش در ونیز، از ۲ آبان ۱۴۰۴ در سینماهای منتخب اکران و سپس بهصورت جهانی در نتفلیکس منتشر خواهد شد.
یادداشت کارگردان: من در دورانی بزرگ شدم که پناه گرفتن زیر میز مدرسه، راهکار اصلی برای نجات از بمب اتمی تلقی میشد. اکنون این اقدام مضحک بهنظر میرسد —و واقعاً هم چنین بود— اما در آن زمان، تهدید چنان فوری و ملموس بود که چنین تدابیری جدی گرفته میشد. امروزه، این خطر تنها شدت یافته است. کشورهای متعددی به زرادخانهای از سلاحهای هستهای مجهز هستند که میتوانند تمدن را ظرف چند دقیقه نابود کنند. با اینحال، نوعی بیحسی جمعی شکل گرفته —نوعی عادیسازی خاموشِ امر غیرقابل تصور. چگونه میتوان این وضعیت را «دفاع» نامید، وقتی پیامد اجتنابناپذیر آن، نابودی کامل است؟ میخواستم فیلمی بسازم که این تناقض را به چالش بکشد —تا جنونِ زیستن در جهانی را واکاوی کند که همواره در سایهٔ نابودی قرار دارد، اما بهندرت دربارهٔ آن سخنی گفته میشود.
فیلم The Sun Also Rises on Us All
فیلم خورشید بر همه ما طلوع میکند
عنوان اصلی Ri Gua Zhong Tian
- کارگردان: کای شانگجون
- نویسندگان: کای شانگجون و هان نیانجین
- بازیگران: شین ژیلی، ژانگ سونگوِن و فنگ شائوفنگ
- محصول جمهوری خلق چین | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: او خود را فدای عشق کرد و مسئولیت جنایتی را بر عهده گرفت که او (ضمیر مؤنث) مرتکب شده بود. زن، ناتوان از جبران این فداکاری، تصمیم به ترک میگیرد تا زندگی تازهای را آغاز کند. سالها بعد، این دو دلدادهٔ پیشین بار دیگر یکدیگر را ملاقات میکنند؛ اما زندگیهای جداافتاده و درعینحال درهمتنیدهٔ روزمرهشان، بهتدریج گذشتهٔ تراژیکشان را آشکار میسازد. در حالیکه یکی در پی رستگاری است، دیگری آرزوی رهایی دارد. در وداعی دردناک و واپسین، از سرگردانی بیدار میشوند تا آخرین آغوشگیری جانسوز را تجربه کنند.
کای شانگجون، فیلمساز برجستهٔ چینی و خالق آثاری چون The Conformist (کانفورمیست) و People Mountain People Sea (مردم کوه، مردم دریا)، با تازهترین اثر خود که در ژانر نئو-نوآر ساخته شده، به ونیز بازگشته است. «خورشید بر همه ما طلوع میکند» نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید و روایتی عمیق و احساسی از فداکاری، گناه و روابط حلنشدهٔ میان دو عاشق سابق را ارائه میدهد. این اثر که توسط استودیوهای مستقل چینی تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۲ آبان ۱۴۰۴ در چین اکران خواهد شد و سپس در جشنوارههای بینالمللی دیگر نیز به نمایش درمیآید.
یادداشت کارگردان: فداکاری و رستگاری —این، روایتی است دربارهٔ اخلاق. مردی خود را فدای عشق میکند و مسئولیت جنایتی را بر عهده میگیرد که معشوقهاش مرتکب شده است. با اینحال، زن او را ترک میکند و به نوعی خیانت میورزد. آن دو عاشقاند، اما درعینحال نسبت به یکدیگر دلچرکیناند. سالها بعد، زمانیکه دوباره یکدیگر را ملاقات میکنند، درمییابند که توبه، آمرزشی بههمراه ندارد و فداکاری، عدالت نمیآورد. در وداعی واپسین در ایستگاه اتوبوس، آخرین تلاش نومیدانهٔ خود را برای رستگاری به کار میگیرند.
فیلم Frankenstein
فیلم فرانکنشتاین
- نویسنده و کارگردان: گیرمو دلتورو
- بازیگران: اسکار آیزاک، جیکوب الوردی، میا گاث، دیوید بردلی، چارلز دنس و کریستف والتس
- محصول ایالات متحده آمریکا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: این فیلم اقتباسی است از داستان کلاسیک مری شلی دربارهٔ «ویکتور فرانکنشتاین»؛ دانشمندی نابغه، اما خودشیفته که در آزمایشی هولناک، موجودی را به زندگی بازمیگرداند. این تجربهٔ علمی، سرانجام به نابودی هم آفریننده و هم آفریدهٔ تراژیک او میانجامد.
گیرمو دلتورو، فیلمساز برندهٔ اسکار که با آثاری چون Pan’s Labyrinth (هزارتوی پن)، The Shape of Water (شکل آب) و Nightmare Alley (کوچهٔ کابوس) شناخته میشود، پس از سالها علاقه و برنامهریزی، سرانجام اقتباس شخصی خود از رمان کلاسیک مری شلی را به پردهٔ نقرهای آورده است. «فرانکنشتاین» نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید و با بودجهای ۱۲۰ میلیون دلاری، یکی از بزرگترین پروژههای سینمایی سال بهشمار میرود. دلتورو این اثر را نه صرفاً یک داستان ترسناک، بلکه روایتی دربارهٔ انسانیت، بخشش و پیچیدگیهای روح انسانی میداند. او با ترکیب فضای گوتیک، طراحی صحنهٔ چشمگیر و فیلمبرداری دن لاستسن، جهانی تاریک و شاعرانه خلق کرده که در بستر تاریخی جنگ کریمه در قرن نوزدهم جریان دارد. اسکار آیزاک در نقش «ویکتور فرانکنشتاین» و جیکوب الوردی در نقش «موجود» در فیلم حضور دارند. این فیلم که توسط شرکت !Double Dare You و با پخش جهانی نتفلیکس تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۲۵ مهر ۱۴۰۴ بهصورت محدود در سینماهای منتخب اکران و از ۱۶ آبان ۱۴۰۴ در نتفلیکس منتشر خواهد شد.
یادداشت کارگردان: این فیلم نقطهٔ پایانیِ سفری است که از هفتسالگیام آغاز شد؛ زمانی که برای نخستین بار فیلمهای «فرانکنشتاین» ساختهٔ جیمز ویل را دیدم. در آن لحظهٔ سرنوشتساز، ضربهای از شناخت بر من وارد شد: وحشت گوتیک به کلیسای من بدل شد و بوریس کارلوف، مسیحای من. شاهکار مری شلی سرشار از پرسشهایی است که در جانم شعلهورند: پرسشهایی وجودی، لطیف، وحشیانه و محکوم به فنا؛ پرسشهایی که تنها ذهنی جوان اجازهٔ طرحشان را دارد و تنها بزرگسالان و نهادها، مدعی پاسخگویی به آنها هستند. اما برای من، تنها هیولاها پاسخ همهٔ رازها را در خود دارند. آنها خودِ راز هستند. از اینرو، «فرانکنشتاین» تلاشی مقدس است که با احترام و عشق به راز و هیولاها پیش میرود. پدرِ بزرگِ همهٔ آنها ــ داستانِ پسری گمشده و پدری بازگشته ــ گفتوگویی میان لازاروس و ایوب با یک خالق واحد، در جستوجوی همهٔ پاسخها. همانگونه که همهٔ ما در جستوجوی آنها هستیم.
فیلم Elisa
فیلم الیزا
- کارگردان: لئوناردو دی کوستانتزو
- نویسندگان: دی کوستانتزو، برونو اولیویرو و والیا سانتلا
- بازیگران: باربارا رونکی، روشدی زم، دیهگو ریبون و والریا گولینو
- محصول مشترک ایتالیا و سوئیس | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: الیزا، سیوپنجساله، ده سال است که به جرم قتل خواهر بزرگترش —بدون انگیزهای آشکار— و سوزاندن جسد او در زندان بهسر میبرد. او مدعی است که از آن جنایت چیز زیادی به خاطر نمیآورد، گویی پردهای از سکوت میان خود و گذشتهاش کشیده است. اما زمانی که تصمیم میگیرد با جرمشناس علوی دیدار کند و در پژوهش او مشارکت داشته باشد، در گفتوگویی پرتنش و بیوقفه، خاطرات کمکم شکل میگیرند و الیزا در رنجِ پذیرش کامل گناه خود، شاید نخستین گام بهسوی رستگاریِ ممکن را میبیند.
لئوناردو دی کوستانتزو، فیلمساز ایتالیایی که با آثاری چون The Interval (وقفه) و The Inner Cage (قفس درونی) تحسین منتقدان را برانگیخته، اینبار با درامی اجتماعی و شخصیتمحور به ونیز آمده است. «الیزا» نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید و داستانی عاطفی و پرتنش را در بستر یک جامعهٔ کوچک ساحلی روایت میکند. فیلم با تمرکز بر روابط انسانی و تضادهای اخلاقی، قصهٔ زنی به نام «الیزا» را دنبال میکند که پس از سالها دوری، به زادگاهش بازمیگردد تا از پدر بیمار خود مراقبت کند. بازگشت او، زخمهای کهنهٔ خانوادگی و رازهایی را که سالها پنهان ماندهاند، دوباره زنده میکند. این اثر که توسط شرکت Tempesta Film و با همکاری Rai Cinema تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۱۶ آبان ۱۴۰۴ در ایتالیا اکران خواهد شد و سپس در جشنوارههای بینالمللی دیگر نیز به نمایش درمیآید.
یادداشت کارگردان: ایدهٔ ساخت این فیلم در جریان کار روی «قفس درونی»، اثر پیشینم، به ذهنم رسید و از جهاتی میتوان آن را ادامهٔ همان مسیر دانست. در حالیکه «قفس درونی» به روابط درون زندان میپرداخت و جرایم زندانیان را خارج از قاب روایت نگه میداشت، «ایزا» روایتگر سفری درونی است؛ سفر زنی که مرتکب عملی با خشونتی بیاندازه شدید شده است. این فیلم از مطالعات جرمشناسان آدولفو چرتی و لورنتسو ناتالی الهام گرفته که سالها است در زمینهٔ رفتارهای خشونتآمیز و عاملان جنایات فجیع تحقیق میکنند؛ از جمله مواردی که، مانند نمونهٔ ما، نه از حاشیهنشینی اجتماعی نشأت میگیرد و نه از بیماری روانی. اینگونه جنایات بهسبب آنکه از سوی افرادی به ظاهر بیگناه —زوجی آرام، فردی مؤدب، یا همسایهای معمولی— صورت میگیرد، تأثیری عمیق بر تخیل جمعی میگذارند. در الیزا، رنج را حس میکنیم، اما سردی و تواناییاش در کنترل اطرافیان را نیز درمییابیم. در پیگیری داستان او، میان درک مسیر درونیاش و احساس انزجار عمیق از کسی که توان ارتکاب چنین عمل افراطیای را داشته، در نوسان خواهیم بود.
فیلم At Work
فیلم در حال انجام وظیفه
عنوان اصلی À Pied D'œuvre
- کارگردان: والری دونزلی
- نویسندگان: والری دونزلی و ژیل مارشان
- بازیگران: بَستیَن بویون، آندره مارکون و ویرژینی لِدواَن
- محصول فرانسه | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: «به پایان رساندن یک متن، بهمعنای انتشار آن نیست؛ انتشار، بهمعنای خوانده شدن نیست؛ خوانده شدن، بهمعنای دوست داشته شدن نیست؛ دوست داشته شدن، بهمعنای موفقیت نیست؛ و موفقیت، هیچ تضمینی برای رسیدن به ثروت ندارد.» À Pied D'œuvre روایت واقعیِ عکاسی موفق است که همهچیز را رها میکند تا خود را وقف نوشتن کند —و فقر را کشف میکند. این روایت رادیکال، با بیانی روشن و لحنی خودانتقادی، مسیر مردی را ترسیم میکند که حاضر است برای دستیابی به آزادی، بهایِ نهایی را بپردازد.
والری دونزلی، فیلمساز و بازیگر فرانسوی که با آثاری چون Declaration of War (اعلام جنگ) و Marguerite & Julien (مارگریت و ژولین) شناخته میشود، اینبار با درامی زندگینامهای و شخصی به ونیز آمده است. فیلم «در حال انجام وظیفه» نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید و داستان عکاسی را روایت میکند که در اوج موفقیت حرفهای، تصمیم میگیرد مسیر زندگی خود را تغییر دهد و به نویسندگی روی آورد؛ تصمیمی که او را با چالشهای مالی، تنهایی و کشمکشهای درونی روبهرو میکند. این فیلم که توسط شرکت Pitchipoï Productions تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۷ شهریور ۱۴۰۴ در فرانسه اکران خواهد شد.
یادداشت کارگردان: «در حال انجام وظیفه» پرترهٔ مردی است که زندگیای راحت و باثبات را پشت سر میگذارد تا خود را وقف نوشتن کند و در نهایت، به ورطهٔ بیثباتی میافتد. این انتخاب رادیکال و عمیقاً شخصی، تأثیری ژرف بر من گذاشت. میخواستم به صداقت مسیر او، سادگی و انضباطش وفادار بمانم. بههمراه ژیل مارشان، شخصیتی نوشتیم راستکردار، آرام و مصمم. بَستیَن بویون با قدرتی خاموش و حضوری فروتنانه، خیلی زود به انتخابی بدیهی بدل شد. این فیلم ارزشی را که برای زیستی مبتنی بر اشتیاقی خاموش، بیجلوه و درعینحال توقفناپذیر قائل میشویم، به پرسش میگیرد: نیاز به خلق کردن، به هر قیمتی.
فیلم Silent Friend
فیلم دوست ساکت
- نویسنده و کارگردان: ایلدیکو انیدی
- بازیگران: تونی لئونگ چیو وای، لونا وِدلر، یوهانس هگمان، راینر بوک و لئا سیدو
- محصول مشترک آلمان، فرانسه و مجارستان | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: در قلب یک باغ گیاهشناسی در شهری دانشگاهی و قرونوسطایی در آلمان، درخت باشکوهی از گونهٔ «گینکو» ایستاده است؛ شاهدی خاموش که بیش از یک قرن، ریتمهای آرام دگرگونی را در زندگی سه انسان نظاره کرده است. در سال ۲۰۲۰، یک عصبشناس از هنگکنگ که ذهن نوزادان را کاوش میکند، آزمایشی غیرمنتظره را با این درخت کهنسال آغاز میکند. در سال ۱۹۷۲، دانشجویی جوان با عمل سادهٔ مشاهده و ارتباط با یک شمعدانی دگرگون میشود. در سال ۱۹۰۸، نخستین دانشجوی زن دانشگاه، از دریچهٔ عکاسی، الگوهای مقدس هستی را در فروتنترین گیاهان کشف میکند. ما شاهد تلاشهای ناشیانه و گاه دستوپاگیر آنان برای برقراری ارتباط هستیم —هر یک عمیقاً در زمانهٔ خود ریشهدوانده— و میبینیم چگونه از طریق قدرت آرام، پایدار و رازآلود طبیعت دگرگون میشوند. درخت کهنسال ژینکو ما را به معنای انسان بودن نزدیکتر میکند —به اشتیاقی دیرینه برای تعلق داشتن.
ایلدیکو انیدی، فیلمساز برجستهٔ مجارستانی و خالق آثاری چون On Body and Soul (در جسم و روح) و My 20th Century (قرن بیستم من)، اینبار با اثری شاعرانه و چندلایه به ونیز آمده است. «دوست ساکت» نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید و روایتی سهگانه را در سه بازهٔ زمانی متفاوت —۱۹۰۸، ۱۹۷۲ و ۲۰۲۰— روایت میکند که همگی در یک باغ گیاهشناسی دانشگاهی در آلمان میگذرند. در مرکز این روایت، یک درخت کهنسال ژینکو قرار دارد که بیش از یک قرن شاهد زندگی، تغییرات و تلاشهای انسانها برای برقراری ارتباط با طبیعت بوده است. در سال ۱۹۰۸، نخستین دانشجوی زن دانشگاه با استفاده از عکاسی، الگوهای پنهان طبیعت را کشف میکند. در سال ۱۹۷۲، یک دانشجوی جوان با مشاهدهٔ یک شمعدانی، دگرگونی عمیقی را تجربه میکند. و در سال ۲۰۲۰، یک عصبشناس اهل هنگکنگ، آزمایشی غیرمنتظره را با همان درخت آغاز میکند تا ذهن نوزادان را مطالعه کند. این اثر که توسط شرکت Pandora Film، شرکت Inforg-M&M Film، شرکت Galatée Films و شرکت Rediance Films تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۲۴ مهر ۱۴۰۴ در اروپا اکران خواهد شد.
یادداشت کارگردان: این فیلم، ساختهٔ انسانهاست —توسط تیمی شگفتانگیز، با ذهنی باز و تعهدی بینظیر— برای انسانهای دیگر: تماشاگران. ما با فروتنی، محدودیتهای ادراکی خاص خود را پذیرفته و در آغوش میگیریم. این فیلم، با بهرهگیری از امواج نور و صدا که در دسترس چشم و گوش انساناند، از ادراکهایی سخن میگوید که فراتر از این حدود قرار دارند. ما اذعان داریم که انسان، معیار پیشفرض نیست— جهان ما یکی از جهانهای بسیار و بههمان اندازه معتبر است. اینکه «درخت بودن» چگونه است، نمیدانیم. پس آن را به تصویر نمیکشیم. در عوض، کنجکاوی انسانی را نشان میدهیم؛ تلاشهایی تأثیرگذار و ناتمام برای ارتباط برقرار کردن، برای بهرسمیت شناختن «دیگری» و پذیرش این واقعیت که ما نیز برای او، «دیگری»ای رازآلود هستیم. ما از خلال بیش از صد سال تاریخ باغ گیاهشناسی یک دانشگاه، روزنههایی را به نمایش میگذاریم؛ مکانی که همواره —در معنای «یونیورسیتاس»— کانون کنجکاوی بیمرز انسانی و علم بوده است. در روزگاری که علم بهشکلی خطرناک مورد تردید و حمله قرار گرفته، مایلیم نهتنها بر اهمیت آن، بلکه بر زیبایی و جسارت کودکانهٔ نیروی پژوهش علمی نیز تأکید کنیم. علم میتواند ما را از نقطهای سرگیجهآور در رأس هرم، به جایگاهی شایستهتر و آشناتر بازگرداند— به عضوی از این جهان بودن.
فیلم The Testament of Ann Lee
فیلم وصیتنامهٔ آن لی
- کارگردان: مونا فستوُلد
- نویسندگان: مونا فستوُلد و بریدی کوربت
- بازیگران: آماندا سایفرد، توماسن مککنزی، لوئیس پولمن و استیسی مارتین
- محصول بریتانیا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: افسانهای حماسی که از زندگی آن لی، بنیانگذار جنبش مذهبی رادیکال «شیکرها» الهام گرفته است؛ جنبشی که در اواخر قرن هجدهم شکل گرفت.
مونا فستوُلد، فیلمساز نروژی که با آثاری چون The World to Come (جهانی که خواهد آمد) نگاه منتقدان را به خود جلب کرد، اینبار با یک درام تاریخی–موزیکال حماسی به ونیز آمده است. «وصیتنامهٔ آن لی» نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید و روایتی بازآفرینیشده از زندگی آن لی، بنیانگذار فرقهٔ مذهبی «شِیْکِرها» در قرن هجدهم را ارائه میدهد؛ زنی که پیروانش او را «مسیح زن» میدانستند. فیلم با الهام از وقایع واقعی، شکلگیری یک جامعهٔ آرمانی را به تصویر میکشد که در آن عبادت از طریق آواز و رقصهای پرشور انجام میشود. این اثر که با همکاری شرکت Kaplan Morrison، شرکت Intake Films، شرکت Proton Cinema و Mid March Media تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۱۰ شهریور ۱۴۰۴ در بریتانیا اکران خواهد شد.
یادداشت کارگردان: فیلم ما بازروایتی است تأملبرانگیز از زندگی آن لی، یکی از معدود زنانِ رهبر مذهبی در قرن هجدهم. او و پیروانش که با نام «شیکرها» شناخته میشدند، آیین پرستش خود را از طریق آوازهای پرشور و حرکات وجدآمیز بهجا میآوردند؛ اعمالی سرشار از لرزش، شور و بیان فیزیکیِ ایمان. من در خانوادهای سکولار بزرگ شدم، با اینحال، پیشگوییهای آن لی —با وجود آنکه نامحتمل مینمودند— تأثیری عمیق بر من گذاشتند. نه بهخاطر اشتراک در باورهای مذهبیاش، بلکه بهسبب آنکه در وجود او اشتیاقی برای عدالت، تعالی و فیض جمعی را بازشناختم. پیگیری رادیکال او برای ساخت آرمانشهری خودساخته، با انگیزهای خلاقانه پیوند دارد که در قلب هر تلاش هنری نهفته است: نیاز مبرم به بازآفرینی جهان. بهویژه، وضوح دیدگاه او و تواناییاش در هدایت دیگران بهسوی آرمانی مشترک، روحیهٔ همکاری را به یاد میآورد که اساس هر فعالیت خلاقانهای است —چه در آهنگسازی، چه در معماری، و چه در ساخت فیلم. هر رشتهای با همین تلاش تعریف میشود: جستوجوی لحظاتی از فیض. این فیلم بهعنوان ادای احترام به رؤیای او —و سکوتی که اکنون آن را دربر گرفته— تقدیم میشود.
فیلم Father Mother Sister Brother
فیلم پدر، مادر، خواهر، برادر
- نویسنده و کارگردان: جیم جارموش
- بازیگران: تام ویتس، آدام درایور، شارلوت رمپلینگ، کیت بلانشت و ویکی کریپس
- محصول مشترک آمریکا، ایرلند و فرانسه | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: فیلم Father Mother Sister Brother یک اثر بلند سینمایی است که با دقت و تأمل در قالبی سهگانه (تریپتیک) ساخته شده است. هر سه روایتِ فیلم به روابط میان فرزندان بالغ، والد یا والدین نسبتاً دور از آنها، و همچنین ارتباط میان خودِ فرزندان میپردازد. هر فصل از این سهگانه در زمان حال جریان دارد و در کشوری متفاوت رخ میدهد. فصل Father در شمالشرقی ایالات متحده، فصل Mother در شهر دوبلین ایرلند، و فصل Sister Brother در پاریس فرانسه روایت میشود. این فیلم مجموعهای است از مطالعات شخصیتی؛ آرام، مشاهدهگر و فارغ از قضاوت —کمدیای لطیف که با رگههایی از اندوه درهمتنیده شده است.
جیم جارموش، فیلمساز مستقل و صاحبسبک آمریکایی که با آثاری چون Paterson (پترسن)، Only Lovers Left Alive (تنها عشاق زنده ماندند) و Broken Flowers (گلهای شکسته) شناخته میشود، امسال برای نخستینبار با اثری تازه در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز حضور یافته است. «پدر، مادر، خواهر، برادر»، درامی چندبخشی و شاعرانه است که با ساختاری اپیزودیک، داستانهایی بهظاهر جداگانه را روایت میکند که بهتدریج با پیوندهای عاطفی و تماتیک به یکدیگر متصل میشوند؛ همان خط رواییِ جارموشِ کلاسیک. فیلم در چهار شهر مختلف نیواورلئان، دیترویت، نیویورک و رم فیلمبرداری شده و هر اپیزود با لحن، رنگبندی و موسیقی منحصربهفرد خود، بخشی از پازل کلی اثر را شکل میدهد. کیت بلانشت و آدام درایور در نقش زوجی هنرمند که با بحران خلاقیت و فروپاشی رابطه دستوپنجه نرم میکنند، حضوری پرقدرت دارند. فارست ویتاکر و تیلدا سوینتن نیز در اپیزودهای جداگانه، شخصیتهایی را ایفا میکنند که با گذشتهٔ خود درگیرند و به دنبال رستگاری یا آشتی هستند. موسیقی متن فیلم با همکاری تام ویتس دوستداشتنی و گروه SQÜRL (گروه موسیقی خود جارموش) ساخته شده و نقش مهمی در ایجاد فضای احساسی و ریتم روایی اثر دارد. این اثر که توسط شرکت Focus Features تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۱ آبان ۱۴۰۴ در سینماهای منتخب اکران خواهد شد و سپس در پلتفرمهای استریم بینالمللی در دسترس قرار میگیرد.
یادداشت کارگردان: فیلم Father Mother Sister Brother گونهای ضدِاکشن بهشمار میآید؛ اثری با سبکی ظریف و آرام که با دقتی وسواسگونه طراحی شده تا جزئیات کوچک بهتدریج انباشته شوند —همچون گلهایی که با ظرافت در سه چیدمان لطیف جایگذاری میشوند. همکاری با فیلمبرداران چیرهدست، فردریک المز و یوریک لو سو، تدوینگر درخشان آفونسو گونسالوس، و دیگر همکاران همیشگی، آنچه را که در آغاز صرفاً واژگانی بر صفحه بود، به شکلی از سینمای ناب ارتقاء دادند.
فیلم Bugonia
فیلم بوگونیا
- کارگردان: یورگوس لانتیموس
- نویسنده: ویل تریسی
- بازیگران: اما استون، جسی پلمونز، آیدن دلبیس، استاوروس هالکیاس و آلیشیا سیلورستون
- محصول بریتانیا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: دو فعال محیطزیست با ربودن یک مدیرعامل بانفوذ، تلاش میکنند حقیقتی را که به آن ایمان دارند —حضور بیگانگان در میان ما— افشا کنند. اما هرچه زمان میگذرد، مرز میان واقعیت و توهم برای آنها و تماشاگران محوتر میشود.
یورگوس لانتیموس، کارگردان یونانی برندهٔ شیر طلایی ونیز برای Poor Things (بیچارگان)، اینبار با اثری علمی-تخیلی و طنز سیاه به لیدو بازگشته است. «بوگونیا» اقتباسی آزاد از فیلم کالت کرهای Save the Green Planet (نجات سیارهٔ سبز) محصول ۲۰۰۳ است که با ترکیب ژانرهای علمی-تخیلی، کمدی و تریلر روانشناختی، داستانی عجیب و چندلایه را روایت میکند. فیلم ماجرای دو فعال محیطزیست افراطی را دنبال میکند که یک مدیرعامل شرکت بزرگ را میربایند، چون باور دارند او یک بیگانهٔ فضایی است که برای نابودی زمین آمده. این فیلم که با همکاری شرکت Element Pictures و Universal Pictures تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۲ آبان ۱۴۰۴ در سینماهای منتخب اکران خواهد شد و سپس در فصل جوایز حضوری پررنگ خواهد داشت.
یادداشت کارگردان: ندارد.
فیلم Duse
فیلم دوزه
- کارگردان: پیترو مارچلو
- نویسندگان: لتیتزیا روسو، گویدو سیلی و پیترو مارچلو
- بازیگران: والریا برونی تدسکی، فانی وروشنا، نوئمی مرلان و فاوستو روسو آلِزی
- محصول ایتالیا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: دوران افسانهای حرفهٔ الئونورا دوزه رو به پایان مینماید، اما در روزگار سهمگین میان جنگ بزرگ و ظهور فاشیسم، «دیویِنا» ندایی را احساس میکند که از هر گونه انصراف نیرومندتر است و به جایی بازمیگردد که زندگیاش از آن آغاز شد: صحنهٔ نمایش. آنچه او را به بازیگری بازمیگرداند، صرفاً اشتیاق به هنر نیست، بلکه ضرورتی ژرف است: نیاز به اثبات دوبارهٔ خویشتن در جهانی که بیوقفه در حال دگرگونی است و تهدید میکند همه چیز را از او بگیرد، حتی استقلالی را که با یک عمر تلاش به دست آورده. بحرانهای مالی پیشبینینشده او را ناگزیر به انتخابی دشوار میکنند، و بار دیگر، الئونورا تئاتر را برمیگزیند؛ تنها عرصهٔ حقیقت و مقاومت. با هنرش بهعنوان تنها سلاح، او در برابر زمان و دلزدگی میایستد و هر واژه و حرکت را به کنشی انقلابی بدل میسازد. اما بهای زیبایی در برابر خشونتِ قدرت و تاریخ سنگین است: عزیزانش یکییکی محو میشوند و سلامت جسمیاش رو به افول میگذارد. با اینحال، الئونورا آخرین سفر خود را آغاز میکند تا نشان دهد که انسان میتواند از زندگی چشم بپوشد، اما هرگز از ذات خویش.
پیِترو مارچلو، فیلمساز ایتالیایی که با آثاری چون Martin Eden (مارتین ایدن) و Scarlet (اسکارلت) نامی از خود بر سر زبانها اندخت، اینبار با اثری زندگینامهای و شاعرانه به ونیز آمده است. «دوزه» نخستینبار در بخش مسابقهٔ اصلی جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید و روایتی سینمایی از زندگی الئونورا دوزه، بازیگر افسانهای تئاتر ایتالیا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم را ارائه میدهد؛ زنی که با سبک بازیگری نوآورانه و حضور کاریزماتیک خود، صحنهٔ تئاتر اروپا را متحول کرد. این اثر که با همکاری شرکت Avventurosa، شرکت Rai Cinema و Archipel 35 تهیه شده، پس از نمایش در ونیز، از ۹ آبان ۱۴۰۴ در ایتالیا اکران خواهد شد و سپس در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی به نمایش درمیآید.
یادداشت کارگردان: الئونورا دوزه با تناقضاتی که سراسر زندگیاش را رقم زد، مرا عمیقاً تحت تأثیر قرار داد. در پس موفقیتهای بزرگ «دیویِنا»، شکستهایی به همان اندازه چشمگیر نهفته بود که بهنظر من، از جذابترین خطوط تفسیری بهشمار میآیند. انتخاب تمرکز بر سالهای پایانی زندگی او، تصمیمی طبیعی بود. دوزه در آستانهٔ ارزیابی نهایی قرار میگیرد: با استعدادش، با جسمش، با تجربهٔ مادری، با دانونتسیو، و با تاریخ ایتالیا. هدف من ساخت یک زندگینامهٔ صرف نبود، بلکه روایت روح یک زن، یک هنرمند، در دوران دگرگونیهای عظیم تاریخی بود؛ فرصتی برای پرداختن به مضامینی که برایم عزیز هستند: از یکسو، نقش هنرمند در مواجهه با تراژدیهایی چون جنگ، فقر و رنج؛ و از سوی دیگر، وجوه گوناگون رابطهٔ میان هنر و قدرت.
فیلم A Well Made Film
فیلم یک فیلم خوشساخت
عنوان اصلی Un Film Fatto per Bene
- کارگردان: فرانکو مارِسکو
- نویسندگان: فرانکو مارِسکو، کلودیا اوتسو و فرانچسکو گوتوزو
- بازیگران: فرانکو مارِسکو، اومبرتو کانتونه، برناردو گرکو و فرانچسکو کونتیچلی
- محصول ایتالیا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: فیلمبرداری اثر فرانکو مارِسکو دربارهٔ کارمِلو بِنه بهطور ناگهانی و پس از وقوع یک حادثهٔ دیگر در صحنه متوقف میشود. تهیهکننده آندریا اوکیپینتی که از برداشتهای بیپایان و تأخیرهای مکرر به ستوه آمده، تصمیم به توقف پروژه میگیرد. در همین حین، مارِسکو با متهمکردن عوامل تولید به «فیلمکُشی» ناپدید میشود بیآنکه ردپایی از خود باقی بگذارد. برای جبران خسارت، دوست مارِسکو یعنی اومبرتو کانتونه وارد عمل شده و با فراخواندن تمامی افراد دخیل در پروژه، تحقیقاتی را آغاز میکند که به فرصتی برای واکاوی شخصیت و اندیشههای یکی از مؤلفان تندرو و آخرالزمانی سینمای ایتالیا بدل میشود. اما اگر در همین اثنا، دور از همه و همهچیز، مارِسکو مشغول تکمیل فیلم خود باشد —بهقول خودش: «تنها راهی که میتوانم خشم و وحشتی را که از این دنیای لعنتی احساس میکنم، شکل بدهم»؟
فرانکو مارسکو، فیلمساز گزنده و هجوپرداز ایتالیایی که با آثار مستند-داستانی و نگاه انتقادیاش به فرهنگ و سیاست شناخته میشود، در «یک فیلم خوشساخت» بار دیگر مرز میان واقعیت و بازآفرینی را محو میکند. داستان از جایی آغاز میشود که پروژهٔ فیلمی دربارهٔ کارمِلو بِنِه، اسطورهٔ تئاتر آوانگارد ایتالیا، بهدلیل حوادث پیاپی در صحنهٔ فیلمبرداری متوقف میشود. فیلم با ترکیب صحنههای پشتصحنه، گفتوگوهای واقعی و بازسازیهای نمایشی، ساختاری چندلایه و خودبازتابانه پیدا میکند. این فیلم با همکاری شرکت Lucky Red، شرکت Dugong Films و شرکت Eolo Film Productions ساخته شده و در بخش مسابقهٔ اصلی ونیز ۲۰۲۵ به نمایش درمیآید. اکران عمومی آن در ایتالیا از ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ آغاز خواهد شد.
یادداشت کارگردان: مدتها است دریافتهام که هر یک از فیلمهایم چیزی جز دامی نبودهاند که با بیرحمی تمام، خود را در آن گرفتار کردهام. اما اینبار —و برای نخستینبار— بیم آن دارم که سالم از آن بیرون نیایم. کاش به حرف خانم فیلومنا، معلم قدیمیام که در دوران دبستان پس از کلاسها من را آموزش میداد، گوش داده بودم؛ او همیشه حکایت «کوزه و چاه» را برایم تعریف میکرد. اما حالا دیگر برای پشیمانی دیر شده است. گذشته از آن، چاه نیز خشکیده است.
فیلم Orphan
فیلم یتیم
عنوان اصلی Árva
- کارگردان: لاسلو نمش
- نویسندگان: لاسلو نمش و کلارا رویر
- بازیگران: بویتورجان باراباش، آندریا واسکوویچ، گرگوری گادبوا، الیز سابو و مارسین چارنیک
- محصول مشترک مجارستان، بریتانیا، آلمان و فرانسه | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: ۱۹۵۷. در بوداپست، پس از قیام علیه رژیم کمونیستی، پسری یهودی به نام آندور که توسط مادرش با روایتهایی آرمانگرایانه از پدر درگذشتهاش بزرگ شده، با ظهور مردی خشن که خود را پدر واقعیاش معرفی میکند، با دگرگونی کامل جهان ذهنیاش مواجه میشود.
لاسلو نمش، فیلمساز مجارستانی برندهٔ اسکار که با Son of Saul (پسر شائول) و Sunset (غروب) نگاههای جهانی را به خود جلب کرد، در «یتیم» بار دیگر به سراغ تاریخ و حافظهٔ جمعی میرود. اینبار داستان در اروپای پس از جنگ جهانی دوم میگذرد؛ جایی که دختری جوان، بازماندهٔ اردوگاههای کار اجباری، در جستوجوی خانوادهٔ گمشدهاش به شهری مرزی میرسد. این فیلم با همکاری شرکت Laokoon Filmgroup، شرکت Komplizen Film و شرکت Les Films du Bal ساخته شده و پس از نمایش در ونیز، از ۲۴ مهر ۱۴۰۴ در مجارستان اکران خواهد شد.
یادداشت کارگردان: فیلم «یتیم» روایتی است از مواجههٔ یک کودک با تاریخ خانوادگی و هویت خویش؛ بازتابی از آشوبهای قرن بیستم در قلب اروپا. این روایتها، گذشتهٔ ما را شکل دادهاند، حالِ ما را تحتتأثیر قرار دادهاند و حتی آیندهٔ تمدنمان را به پرسش میگیرند. داستان خانوادهٔ خودم بستری بود برای شکلگیری «یتیم»؛ روایتی که از ویرانیهای هولوکاست تا استبداد رژیم کمونیستی را در بر میگیرد. در پی خلق زبانی سینمایی بودم که مخاطب را به تجربهٔ دردناک کودکی بازگرداند —کودکی گرفتار میان ادراک پسری درهمشکسته از جهانی تهدیدگر و مثلثی خانوادگی که از درکش ناتوان است. در نهایت، فیلم به پرسشی دربارهٔ تاریکی درونی میپردازد: آیا آندور، قهرمان جوان «یتیم»، آنچه را که از آن ساخته شده، خواهد پذیرفت؟
فیلم The Stranger
فیلم بیگانه
عنوان اصلی L'Étranger
- کارگردان: فرانسوا اوزون
- نویسنده: فرانسوا اوزون (براساس رمان «بیگانه» آلبر کامو)
- بازیگران: بنجامن ووازَن، ربکا ماردر، پیر لوَتن، سوآن آرلو و دنی لاوان
- محصول فرانسه | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: الجزایر، ۱۹۳۸. مورسو، کارمند آرام و بیادعایی در اوایل دههٔ سوم زندگیاش، در مراسم خاکسپاری مادرش شرکت میکند بیآنکه اشکی بریزد. روز بعد، رابطهای بیتکلف با ماری، همکارش، آغاز میکند و بهسرعت به روال روزمرهٔ زندگیاش بازمیگردد. با اینحال، زندگی روزانهٔ او بهزودی با ورود همسایهاش رِیمون سنتِس دستخوش تغییر میشود؛ کسی که مورسو را درگیر ماجراهای مشکوک خود میکند —تا آنکه در روزی سوزان و طاقتفرسا، رخدادی تراژیک در ساحل رقم میخورد.
فرانسوا اوزون، فیلمساز پرکار و متنوعساز فرانسوی، در تازهترین اثرش به سراغ یکی از مهمترین متون ادبی قرن بیستم رفته است. «بیگانه» اقتباسی وفادار، اما با خوانش شخصی از رمان آلبر کامو است؛ داستان مردی به نام «مورسو» که با بیاعتنایی و گسست عاطفیاش از جهان، درگیر قتلی میشود که مسیر زندگیاش را به دادگاه و مواجهه با پوچی هستی میکشاند. این فیلم با همکاری شرکت France 2 Cinéma، شرکت FOZ، شرکت Gaumont و شرکت Scope Pictures ساخته شده و پس از نمایش در ونیز، از ۷ آبان ۱۴۰۴ در فرانسه اکران خواهد شد.
یادداشت کارگردان: ایدهٔ اقتباس از یکی از مشهورترین رمانهای ادبیات جهان، آدمی را در وضعیتی آکنده از اضطراب و تردید قرار میدهد. تا پیش از این، تنها آثاری را اقتباس کرده بودم که کمتر شناختهشده و کمتر مورد توجه بودند. اقتباس از شاهکاری که تقریباً همه آن را خواندهاند و هر خوانندهای پیشاپیش نسخهای ذهنی از آن را در ذهن خود به تصویر کشیده، چالشی عظیم بود. با اینحال، علاقهام به کتاب از نگرانیهایم پیشی گرفت و با نوعی سبکبارگی خود را وقف آن کردم. و سپس، خیلی زود دریافتم که فرو رفتن در «بیگانه» راهی است برای پیوند دوباره با بخشی فراموششده از تاریخ شخصیام. پدربزرگ مادریام بازپرس دادگستری در بُن (که امروز عنابه نام دارد) در الجزایر بود و در سال ۱۹۵۶ از یک سوءقصد جان سالم بهدر برد؛ رخدادی که بازگشت خانوادهام به خاک اصلی فرانسه را تسریع کرد. در جریان کار روی اسناد و آرشیوها، و دیدار با مورخان و شاهدان آن دوران، دریافتم که خانوادههای فرانسوی همگی بهنوعی با الجزایر پیوند دارند و سکوتی سنگین همچنان بر تاریخهای مشترکمان سایه افکنده است.
فیلم No Other Choice
فیلم چاره دیگری نیست
- کارگردان: پارک چانووک
- نویسندگان: پارک چانووک، لی کیونگمی، جاهیه لی و دان مکلر
- بازیگران: سونگ کانگهو، لی بیونگهون، سون یهجین، پارک هیسون و لی سونگمین
- محصول کره جنوبی | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: مانسو، متخصص باسابقهٔ تولید کاغذ با ۲۵ سال تجربه، آنچنان از زندگی خود رضایت دارد که با اطمینان به خود میگوید: «همهچیز دارم.» او روزهایش را در کنار همسرش میری، دو فرزندشان و دو سگ خانگی با خوشی سپری میکند تا اینکه ناگهان از سوی شرکتش با خبر میشود که اخراج شده است. «متأسفیم. چارهای نداریم.»؛ مانسو که گویی ضربهٔ تبر بر سرش فرود آمده، برای حفظ خانوادهاش تصمیم میگیرد ظرف سه ماه شغلی تازه پیدا کند. با وجود ارادهٔ قوی برای تغییر مسیر زندگی، بیش از یک سال را در رفتوآمد میان مصاحبههای شغلی سپری میکند و در نهایت در یک فروشگاه مشغول به کار میشود. او در آستانهٔ از دست دادن خانهای قرار میگیرد که با سختی بسیار آن را خریده بود. در نهایت، با ناامیدی بهطور سرزده به شرکت «مون پیپر» مراجعه میکند و تلاش میکند رزومهاش را تحویل دهد، اما توسط مدیر خط تولید، سونچول، تحقیر میشود. مانسو که میداند از هر نظر برای کار در مون پیپر صلاحیت دارد، به تصمیمی قاطع میرسد: «اگر جای خالی برای من نیست، باید با ایجاد یک جای خالی، استخدام شوم».
پارک چانووک، خالق آثاری چون Oldboy (اولدبوی)، Decision to Leave (تصمیم جدایی)، Thirst (عطش) و The Handmaiden (ندیمه)، در تازهترین فیلمش به سراغ درامی سیاسی-روانشناختی رفته که در بستر بحران اجتماعی معاصر کره جنوبی روایت میشود. داستان دربارهٔ یک مقام دولتی میانسال (با بازی سونگ کانگهو) است که در میانهٔ رسوایی بزرگ و فشارهای سیاسی، با موقعیتی روبهرو میشود که هر انتخابی پیامدی فاجعهبار دارد. بهنظر فیلمی خواهیم دید با ساختاری چندلایه که همزمان به نقد ساختار قدرت و واکاوی روانی شخصیت اصلی میپردازد. این اثر که با همکاری شرکت Moho Film و شرکت CJ ENM ساخته شده، پس از ونیز در مهر ۱۴۰۴ در کره جنوبی اکران عمومی خواهد شد و سپس در جشنوارههای تورنتو و بوسان نیز به نمایش درمیآید.
یادداشت کارگردان: مدتی پیش، رمانی با عنوان «تبر» را خواندم؛ آن را صرفاً به این دلیل برداشتم که نویسندهاش دونالد ای. وستلیک بود —همان کسی که رمان پشتوانهٔ فیلم Point Blank را نوشته، یکی از آثار محبوب همیشگی من. هنگام خواندن «تبر»، خود را بهشدت با شخصیت اصلی آن همذاتپندار دیدم —مردی که باور دارد تولید کاغذ تمام زندگی اوست، فارغ از آنکه جهان این را به رسمیت بشناسد یا نه. من نیز نسبت به فیلمسازی چنین احساسی دارم، و از همین رو، بهراحتی شخصیت مردی را درک کردم که معتقد است رئیس یک خانواده و یک مرد باید به شیوهای خاص زندگی کند و مطابق همان باورها پیش میرود. بههرحال، من نیز مردی هستم با خانوادهای از آنِ خود. اما آن زمان هرگز نمیدانستم ساخت این فیلم بیست سال زمان خواهد برد.
مستند Below the Clouds
فیلم زیر ابرها
عنوان اصلی Sotto le nuvole
- کارگردان: جیانفرانکو رُزی
- نویسندگان: جیانفرانکو رُزی، کارملو مارابلو و ماری-پیر مولر
- بازیگران: -
- محصول ایتالیا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: میان «وزوو» و «خلیج ناپل»، زمین گهگاه میلرزد و بخارهای سمی «دشتهای فِلِگره» هوا را آلوده میسازند. ویرانههایی که در زیر این خاک نهفتهاند —پمپئی، هرکولانیوم، و ویلاهای رومی مدفونشده در اعماق— از آیندهای سخن میگویند که در دل زمان دفن شده است. از دل این نشانههای تاریخی، خاطراتی از جهان زیرزمینی در قاب سیاهوسفید پدیدار میشود و چهرهای کمتر شناختهشده از ناپل را با زندگیها و صداها پر میکند. در زیر ابرها، سرزمینی گسترده است که ساکنان، زائران، گردشگران و باستانشناسان در آن در جستوجوی گذشتهاند —و آنان که در موزهها میکوشند به تندیسها، قطعات و ویرانهها حیاتی نو و معنایی تازه ببخشند. قطاری که پیرامون «وزوو» حرکت میکند، در حالیکه اسبهای مسابقه در امتداد ساحل تمرین میکنند. معلمی برای کودکان و نوجوانان کلاسهای غیررسمی برگزار میکند. آتشنشانان در مرکز فرماندهی خود تلاش دارند ترسهای مردم محلی را آرام کنند؛ نیروهای انتظامی در تعقیب سارقان مقبرهاند، و در توره «آنونتسیاتا»، نفتکشهای سوریهای در حال تخلیهٔ غلهٔ اوکراینی هستند. گروهی از باستانشناسان ژاپنی همچنان به کاوش بیستسالهٔ خود در «ویلا آگوستهآ» ادامه میدهند و تاریخ را از دل دانهها، استخوانها و لایههای رسوبی بیرون میکشند. گردشگران در ویرانههای پمپئی پرسه میزنند و زائران در کلیسای «مادونا دلآرکو» به سجده میافتند؛ جایی که سردابها و نذورات نشانهٔ ایمانی هستند که از دل تاریخ جان به در برده است. این سرزمین در حاشیهٔ خلیج، ماشین زمان عظیمی است.
جیانفرانکو رُزی، مستندساز برندهٔ شیر طلایی و خرس طلایی، در «زیر ابرها» سه سال در حاشیهٔ کوه وزوو و خلیج ناپل زندگی و زندگی را فیلمبرداری کرده تا لایههای تاریخی، اجتماعی و انسانی این منطقه را در قالب تصاویری سیاهوسفید و شاعرانه ثبت کند. فیلم، ناپلی کمتر شناختهشده را به تصویر میکشد؛ جایی که زمین گاهبهگاه میلرزد، بخارهای سمی هوا را سنگین میکند و ویرانههای پمپئی و هرکولانئوم، گذشتهای مدفون را یادآوری میکنند. در این بومنگاری سینمایی، با مردمی روبهرو میشویم که زندگی روزمرهشان در همسایگی تاریخ و خطر میگذرد: معلمی که برای کودکان و نوجوانان کلاس بعد از مدرسه برگزار میکند، آتشنشانانی که ترسهای ساکنان را آرام میسازند، پلیسهایی که بهدنبال سارقان آثار باستانیاند، و کشتی سوری که در بندر «توره آنونتسیاتا» غلهٔ اوکراینی تخلیه میکند. گروهی از باستانشناسان ژاپنی نیز بیست سال است که در «ویلا آگوستهآ» مشغول کاوشاند و از دل بذرها، استخوانها و لایههای رسوب، تاریخ را بیرون میکشند. این اثر با همکاری 21Uno Film و Stemal Entertainment و با مشارکت Rai Cinema و Les Films d’Ici – Arte France Cinéma ساخته شده و از ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ در ایتالیا اکران عمومی خواهد شد.
یادداشت کارگردان: بهمدت سه سال، در افقهای «وزوو» زیستم و فیلمبرداری کردم؛ در جستوجوی ردپاهای تاریخ، کاوش زمان و نشانههای زندگی روزمره. روایتها را در صدای کسانی که سخن میگفتند ثبت کردم؛ ابرها و دود برخاسته از «دشتهای فِلِگره» را نظاره کردم. هنگام فیلمبرداری، غافلگیری را در مواجههای ناگهانی، در مکانی خاص، در زیست یک موقعیت در آغوش میکشم. چالش آن است که قاب را دنبال کنم، همانطور که داستانها جان میگیرند. فیلم را بهصورت سیاهوسفید ضبط کردم، و جهان را نیز سیاهوسفید دیدم. در حین فیلمبرداری —میان دریا، آسمان و وزوو— آرشیوی نو از حقیقت و امکان را کشف کردم.
فیلم The Smashing Machine
فیلم ماشین درهمکوبنده
- نویسنده و کارگردان: بنی سفدی
- بازیگران: دواین جانسون، امیلی بلانت، رایان بیدر، باس روتن و الکساندر اوسیک
- محصول ایالات متحده آمریکا | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: داستان مبارز افسانهای هنرهای رزمی ترکیبی و قهرمان UFC، مارک کر.
بنی سفدی، فیلمساز مستقل آمریکایی که با آثار پرتنش و مستندگونهاش شناخته میشود، اینبار به سراغ زندگی واقعی مارک کِر، قهرمان افسانهای کشتی آزاد و مبارز UFC رفته است. فیلم با نگاهی بیپرده، مسیر صعود، افت و بازگشت این ورزشکار را روایت میکند؛ مردی که در اوج قدرت بدنی، با چالشهای عاطفی، اعتیاد و فشارهای روانی نیز دستوپنجه نرم میکرد. دواین جانسون در یکی از متفاوتترین نقشهای کارنامهاش، چهرهای انسانی و شکننده از «ماشین درهمکوبنده» ارائه میدهد و امیلی بلانت در نقش «دان استیپلز»، همسر وقت کِر، بُعدی احساسی و پیچیده به داستان میافزاید. حضور چهرههای واقعی دنیای MMA مانند باس روتن و رایان بیدر، به فیلم اصالت و جذابیت مستندگونه میبخشد و البته الکساندر اوسیک، پادشاه مشتزنی حال حاضر. این اثر با همکاری شرکت Seven Bucks Productions، شرکت A24 و شرکت Magnetic Fields Entertainment ساخته شده و پس از ونیز، از ۱۱ مهر ۱۴۰۴ در آمریکا اکران عمومی خواهد شد.
یادداشت کارگردان: ماشین درهمکوبنده: یک واژهٔ آوانگاریِ کامل برای چیزی بصری که بهراحتی تصاویر سلطه و ویرانی را در ذهن تداعی میکند. مارک کر واقعاً همان ماشین درهمکوبنده بود. قدرت او فراتر از رینگ نیز معنا داشت، چرا که توانایی منحصربهفردی در تلاش برای بیان احساساتش داشت. او انسانی زیبا و پیچیده است که همچون هر فرد دیگری با فرازونشیبهای زندگی دستوپنجه نرم میکند. ما معمولاً تصور میکنیم که قامت یا تواناییهای جسمانی یک فرد، بهنوعی به قدرت عاطفی او نیز ترجمه میشود. اما صرفاً به این دلیل که او شبیه قویترین مرد روی زمین است، بهمعنای شکستناپذیر بودنش نیست. قهرمانان ما نیز مانند دیگران زخم میخورند. وقتی از رینگ خارج میشوی، جهان واقعی به سراغت میآید —و باید با چیزهایی روبهرو شوی که شاید مدتها از آنها گریختهای. من، دواین و امیلی مدام با خود فکر میکردیم: «واقعاً بودن در جایگاه مارک کر چگونه است؟ واقعاً بودن در جایگاه داون استیپلز چگونه است؟» میخواستیم با این شخصیتها همدلی کنیم، بهگونهای که گویی احساسات خودمان را تجربه میکنیم. در نهایت این را نوعی «همدلی رادیکال» نامیدم. نخست، چون معتقدم همدلی باید جذاب باشد، و دوم، چون میخواستم این فیلم همچون خاطرهای در ذهن هر بیننده باقی بماند.
فیلم Girl
فیلم دختر
عنوان اصلی Nǚhái
- نویسنده و کارگردان: شو چی
- بازیگران: روی چیو و استر لیو
- محصول چین تایپه | اولین نمایش جهانی در جشنوارهٔ ونیز ۲۰۲۵
خلاصه داستان: دختری جوان در دوستی با دختری دیگر که نامی مشابه دارد، آرامش مییابد؛ دختری که تجسمی از رؤیاهای سرکوبشدهاش است. با اینحال، آرزوهای او با گذشتهٔ مادرش که بازتابی از کشمکشهای خودش است، به چالش کشیده میشود و او را در چرخهٔ ناامیدی گرفتار میسازد.
شو چی، بازیگر و کارگردان سرشناس تایوانی که با حضور در آثار کارگردانانی چون هو شیائو-شین و ژانگ ییمو شناخته میشود، در «دختر» نخستین تجربهٔ کارگردانی بلند خود را رقم زده است. این فیلم درامی خانوادگی-اجتماعی است که با نگاهی شاعرانه و درعینحال واقعگرایانه، به روابط پیچیدهٔ مادر و دختر در بستر تحولات سریع اجتماعی چین معاصر میپردازد. داستان دربارهٔ «لین»، دختر جوانی از شهری کوچک است که برای تحصیل و کار به شانگهای میرود. بازگشت ناگهانی او به خانهٔ خانوادگی، زخمهای قدیمی و رازهای پنهان را آشکار میکند؛ بهویژه رابطهٔ پرتنش با مادرش که میان سنت و مدرنیته گرفتار مانده است.
یادداشت کارگردان: من نزدیک به سی سال است در عرصهٔ بازیگری فعالیت میکنم. روایت داستان همواره یکی از علایق پرشور من بوده است. همچنین افتخار حضور در هیئتهای داوری جشنوارههای بینالمللی فیلم را در چندین نوبت داشتهام. فرآیند ارزیابی آثار برجسته، انگیزهٔ خلاقانهٔ مرا برانگیخت و موجب شد نگارش فیلمنامهٔ «دختر» را آغاز کنم. این اثر، فیلمی درام و هنری خواهد بود و امیدوارم با مخاطبان ارتباطی عمیق برقرار کند.
بخش خارج از رقابت (داستانی) جشنواره ونیز ۲۰۲۵
- Boşluğa xütbə (Sermon to the Void) | کارگردان: هلال بایداروف | جمهوری آذربایجان، مکزیک، ترکیه
- L’isola di Andrea | کارگردان: آنتونیو کاپوانو | ایتالیا
- Il Maestro | کارگردان: آندریا دی استفانو | ایتالیا
- After the Hunt | کارگردان: لوکا گوادانینو | ایالات متحده
- Hateshinaki Scarlet (Scarlet) | کارگردان: مامورو هوسودا | ژاپن
- Den Sidste Viking (The Last Viking) | کارگردان: اندرس توماس ینسن | دانمارک، سوئد
- Chien 51 | کارگردان: سدریک ژیمِنِز | فرانسه
- In the Hand of Dante | کارگردان: جولیان شنابل | ایالات متحده، ایتالیا
- La valle dei sorrisi | کارگردان: پائولو استریپولی | ایتالیا، اسلوونی
- Dead Man’s Wire | کارگردان: گاس ون سنت | ایالات متحده
- Orfeo | کارگردان: ویرجیلیو ویلورِزی | ایتالیا
مستندها (Out of Competition – Non-Fiction)
- Ghost Elephants | کارگردان: ورنر هرتزوگ | آلمان، ایالات متحده
- Megalopolis: The Making of a Disaster | کارگردان: مایک فیگیس | بریتانیا، ایالات متحده
- Frankenstein Reborn | کارگردان: گییرمو دلتورو | ایالات متحده، مکزیک
- A House of Dynamite | کارگردان: کاترین بیگلو | ایالات متحده، بریتانیا
- Cover-Up | کارگردان: سوفیا کوپولا | ایالات متحده
افقها – فیلمهای بلند
- Komedie elahi (Divine Comedy) | کارگردان: علی اصغری | ایران، ایتالیا، فرانسه، آلمان، ترکیه
- Hiedra | کارگردان: آنا کریستینا باراگان | اکوادور، مکزیک، فرانسه، اسپانیا
- Il rapimento di Arabella | کارگردان: کارولینا کاوالی | ایتالیا
- Estrany riu (Strange River) | کارگردان: ژائومه کلارت موشار | اسپانیا، آلمان
- Harâ Watan (Lost Land) | کارگردان: آکیو فوجیموتو | ژاپن، فرانسه، مالزی، آلمان
- Grand Ciel | کارگردان: آکیهیرو هاتا | فرانسه، لوکزامبورگ
- Rose of Nevada | کارگردان: مارک جنکین | بریتانیا
- Late Fame | کارگردان: کنت جونز | ایالات متحده
- Dinți de lapte (Milk Teeth) | کارگردان: میهای مینکان | رومانی، فرانسه، دانمارک، یونان، بلغارستان
- Pin de fartie | کارگردان: آلخو موگیانسکی | آرژانتین
- Otec (Father) | کارگردان: ترزا نوتووا | اسلواکی، جمهوری چک، لهستان
- En el camino | کارگردان: دیوید پابلس | مکزیک
- Songs of Forgotten Trees | کارگردان: انوپارنا روی | هند
- Un anno di scuola | کارگردان: لورا سامانی | ایتالیا، فرانسه
- The Souffleur | کارگردان: گاستون سولنیکی | اتریش، آرژانتین
- Barrio triste | کارگردان: استیلز | کلمبیا، ایالات متحده
- Mother | کارگردان: تئونا استروگار میتفسکا | بلژیک، مقدونیه شمالی
- Human Resource | کارگردان: نواپول تامرونگراتاناریت | تایلند
- Funeral Casino Blues | کارگردان: رودریک واریش | آلمان
افقها – فیلمهای کوتاه
- Norheimsund | کارگردان: آنا آ. آلپیثار | کوبا، ایالات متحده
- Merrimundi | کارگردان: نیلس آتالاه | شیلی
- La ligne de vie (The Lifeline) | کارگردان: هوگو بکر | فرانسه
- Je crois entendre encore (I Hear It Still) | کارگردان: کنستانس بونو | فرانسه
- Kushta Mayn, la mia Costantinopoli | کارگردان: نیکولو فولین | ایتالیا
- Praying Mantis | کارگردانان: جو هسیه، یونفان | تایپه، هنگکنگ
- You jian chui yan (A Soil A Culture A River A People) | کارگردان: ویو لی | آلمان، بلژیک، چین
- El origen del mundo (The Origin of the World) | کارگردان: جازمین لوپز | آرژانتین
- The Curfew | کارگردان: شهرازاد ماهر | ایالات متحده
- Lion Rock | کارگردانان: نیک مایو، پریسکا بوشت | نیوزیلند
- Saint Simeon | کارگردان: اولوبونمی اوگونسولا | نیجریه
- Utan Kelly (Without Kelly) | کارگردان: لوویسا سیرن | سوئد
- Coyotes | کارگردان: سعید زاغه | فلسطین، فرانسه، اردن، بریتانیا
- Nedostupni (Unavailable) | کارگردان: کیریلو زملیانی | اوکراین، فرانسه، بلژیک، بلغارستان، هلند
افقها – فیلمهای کوتاه دانشجویی (AWITO)
- Girl Time | کارگردان: النور بیشاپ | نیوزیلند
- The Girl Next Door | کارگردان: مینگجیان کوی | نیوزیلند
- The Brightness | کارگردان: فرِیا سیلاس فینچ | نیوزیلند
- In Conversation with Jack Maurer | کارگردان: هَش | نیوزیلند
- Socks | کارگردان: تاد کارهانا | نیوزیلند
- Kurī | کارگردان: آنا چایا اسکاتنی | نیوزیلند
- A Very Good Boy | کارگردان: ساموئل ته کانی | نیوزیلند
ویترین ونیز ۲۰۲۵
- Hijra | کارگردان: شَهَد امین | عربستان سعودی، عراق، مصر، بریتانیا
- Un cabo suelto (A Loose End) | کارگردان: دانیل هندلر | اروگوئه، آرژانتین، اسپانیا
- Made in EU | کارگردان: استفان کوماندارف | بلغارستان، آلمان، جمهوری چک
- Motor City | کارگردان: پاتسی پونسیرولی | ایالات متحده
- Aún es de noche en Caracas (It Would Be Night in Caracas) | کارگردانان: ماریانا روندون، ماریتِ اوگاس | مکزیک، ونزوئلا
- À bras-le-corps (Silent Rebellion) | کارگردان: ماری-الزا اسگوالدو | سوئیس، بلژیک، فرانسه
- Calle Malaga | کارگردان: مریم توزانی | مراکش، فرانسه، اسپانیا، آلمان، بلژیک
- Ammazzare stanca. Autobiografia di un assassino (Tired of Killing Autobiography of an Assassin) | کارگردان: دانیله ویکاری | ایتالیا
آثار بازسازیشده (Restored Films)
- Matador | کارگردان: پدرو آلمودوار | اسپانیا
- Bashu gharibeh kouchak (Bashu the Little Stranger) | کارگردان: بهرام بیضایی | ایران
- Le quai des brumes (Port of Shadows) | کارگردان: مارسل کارنه | فرانسه
- 3:10 to Yuma | کارگردان: دلمر دیوز | ایالات متحده
- Aniki-Bóbó | کارگردان: مانوئل دی الیویرا | پرتغال
- Roma ore 11 | کارگردان: جوزپه دی سانتیس | ایتالیا
- Lo spettro (The Ghost) | کارگردان: ریکاردو فردا | ایتالیا
- Mark of the Renegade | کارگردان: هوگو فرگونزه | ایالات متحده
- Kagi (Odd Obsession) | کارگردان: کون ایشیکاوا | ژاپن
- Przypadek (Blind Chance) | کارگردان: کریشتوف کیشلوفسکی | لهستان
- Kaidan (Kwaidan – Ghost Stories) | کارگردان: ماساکی کوبایاشی | ژاپن
- Lolita | کارگردان: استنلی کوبریک | ایالات متحده
- House of Strangers | کارگردان: جوزف ال. منکویتس | ایالات متحده
- The Delicate Delinquent | کارگردان: دان مکگوایر | ایالات متحده
- Il magnifico cornuto (The Magnificent Cuckold) | کارگردان: آنتونیو پیترانجلی | ایتالیا، فرانسه
- Do bigha zamin (Two Acres of Land) | کارگردان: بیمل روی | هند
- Ti ho sposato per allegria (I Married You for Fun) | کارگردان: لوسیانو سالچه | ایتالیا
- Aiqing wansui (Vive l’amour) | کارگردان: تسای مینگلیانگ | تایوان
- Queen Kelly | کارگردان: اریک فون اشتروهایم | ایالات متحده
مستندها دربارهٔ سینما (Non-Fiction)
- Mata Hari | کارگردانان: جو بشنکوفسکی، جیمز ای. اسمیت | ایالات متحده
- Elvira Notari. Oltre il silenzio | کارگردان: والریو چیریاچی | ایتالیا، ایالات متحده
- Louis Malle, le révolté | کارگردان: کلر دوگه | فرانسه
- Memoria de los olvidados (Memory of the Forgotten) | کارگردان: خاویر اسپادا | اسپانیا،
- مکزیک، ایالات متحده
- Megadoc | کارگردان: مایک فیگیس | ایالات متحده
- Boorman and the Devil | کارگردان: دیوید کیتریج | ایالات متحده
- Holofiction | کارگردان: میشال کوساکوفسکی | آلمان، اتریش
- Sangre Del Toro | کارگردان: ایو مونتمایور | فرانسه، بریتانیا
- The Ozu Diaries | کارگردان: دنیل ریم | ایالات متحده
آثار بخش رقابتی همهجانبه (Venice Immersive Competition)
- La magie opéra | کارگردان: جاناتان آستروک | فرانسه، تایوان | ۲۵ دقیقه
- 1968 | کارگردان: رز باند | ایالات متحده، ایتالیا | ۹ دقیقه
- La triste histoire de la petite souris... | کارگردانان: نیکولا بورنیکل، فلوریان کورتس | فرانسه، آلمان، بلژیک | ۳۰ دقیقه
- Pasaulių sutvėrimas (Creation of the Worlds) | کارگردانان: کریستینا بوزیت، ویتالیس زوکاس | لیتوانی | ۲۸ دقیقه
- Face Jumping | کارگردانان: سامانتا گورمن، دنی کنیزارو | ایالات متحده | ۲۵ دقیقه
- Jeonyeok 8si wa goyangi | کارگردان: مینهیوک چه | کرهٔ جنوبی | ۱۴ دقیقه
- The Clouds Are Two Thousand Meters Up | کارگردان: سینگینگ چن | تایوان، آلمان | ۶۲ دقیقه
- Dark Rooms | کارگردانان: مدس دامسبو، لوریتس فلنستد، آنهسوفی استین | دانمارک، آلمان، تایوان | ۳۵ دقیقه
- The Great Orator | کارگردان: دنیل ارنست | هلند | ۴۰ دقیقه
- HeartBeat – son cœur a trouvé sa cadence... | کارگردان: بانی لیسبون (فنی فورتاژ) | فرانسه | ۱۰ دقیقه
- The Big Cube | کارگردان: منگهوی هوانگ | فنلاند، بلژیک، چین، پرتغال | ۷ دقیقه
- Mulan 2125 | کارگردان: مو هوانگ | چین | ۵۶ دقیقه
- Mirage | کارگردانان: نعیمه کریم، آلینا حنیف | عربستان سعودی، هلند | ۸ دقیقه
- Reflections of Little Red Dot | کارگردان: کلویی لی | آلمان، ایالات متحده | ۴۰ دقیقه
- L’ombre (The Shadow) | کارگردانان: بلانکا لی، ادیت کانا دو شیزی | فرانسه، تایوان | ۶۰ دقیقه
- Asteroid | کارگردانان: داگ لیمان، جولینا تاتلاک، جد وینتروب | ایالات متحده، کانادا | ۳۰ دقیقه
- The Time Before | کارگردان: لئو متکالف | بریتانیا | ۱۵ دقیقه
- Danse Danse Danse – Matisse | کارگردانان: اگنس مولیا، گوردون | فرانسه | ۱۰ دقیقه
- Less than 5Gr of Saffron | کارگردان: نگار متولی میدانشاه | فرانسه | ۷ دقیقه
- Empathy Creatures | کارگردان: ملودی موسه | سوئیس | ۱۲ دقیقه
- La fille qui explose VR | کارگردانان: کارولین پوگی، جاناتان وینل | فرانسه، یونان | ۱۹ دقیقه
- Blur | کارگردانان: کریگ کویینترو، فیبی گرینبرگ | کانادا، تایوان، یونان | ۵۰ دقیقه
- Black Cats & Chequered Flags | کارگردانان: الیزابت روتولو، سیوبان مکدانل | ایتالیا | ۲۰ دقیقه
- Eddie and I | کارگردان: مایا شِکل | اسرائیل، آلمان، فرانسه | ۲۲ دقیقه
- Collective Body | کارگردان: سارا سیلوربلت-بوزر | فرانسه، ایالات متحده، یونان | ۱۹ دقیقه
- Alien Perspective | کارگردانان: کریستینا رامبالدی، جونگ آه سو | ایالات متحده، ایتالیا | ۱۵ دقیقه
- The Great Escape | کارگردان: جورن وندنبروکه | بلژیک، لوکزامبورگ | ۲۰ دقیقه
- A Long Goodbye | کارگردانان: کیت فوت، ویکتور مائس | بلژیک، لوکزامبورگ، هلند | ۳۵ دقیقه
- If You See a Cat | کارگردان: آتسوشی وادا | ژاپن | ۳۷ دقیقه
- Sense of Nowhere | کارگردان: هسین-هسوان یه | تایوان، فنلاند، بلژیک، پرتغال، فرانسه | ۳۰ دقیقه
آثار غیررقابتی (Out of Competition)
- Ri-lancia Luigi Broglio | کارگردان: وینچنزو کاوالو | ایتالیا | ۳۳ دقیقه
- Out of Nowhere | کارگردانان: کریس هوفمان، آندریاس ووته | اتریش، آلمان | ۱۰ دقیقه
- Happy Shadow | کارگردانان: پی-یینگ لین، تینگ-روی سو | تایوان | ۲۵ دقیقه
- Mnemosyne | کارگردان: وور | چین | ۳۵ دقیقه
- First Virtual Suit | کارگردان: کازوکی یوهارا | ژاپن | ۳۵ دقیقه
پروژههای منتخب Biennale College Cinema
- Agnus Dei (Lamb of God) | کارگردان: ماسیمیلیانو کامایتی | کشور: ایتالیا
- Chiet Chea Manusa (Becoming Human) | کارگردان: پولن لی | کشور: کامبوج
- One Woman One Bra | کارگردان: وینچو انچوگو | کشور: کنیا
- Secret of a Mountain Serpent | کارگردان: نیدی ساکسنا | کشور: هند