دفاع آتشین دنیل دی لوئیس از متد اکتینگ: منتقدان نمیفهمند!
نامهایی هستند که وزنشان به تنهایی یک فیلم را تضمین میکند و دنیل دی لوئیس بیتردید در صدر این فهرست قرار دارد. بازیگری که با سه جایزهی اسکار و نقشآفرینیهای فراموشنشدنی، خود را به عنوان یک افسانهی زنده تثبیت کرده است. او که پس از فیلم «رشته خیال» (Phantom Thread) در سال ۲۰۱۷ اعلام بازنشستگی کرده بود، حالا نه تنها با یک فیلم جدید به نام «شقایق» (Anemone) بازگشته، بلکه دوباره موضع خود را در قبال جنجالیترین جنبهی کاریاش، یعنی «متد اکتینگ»، روشن کرده است.
در سالهای اخیر، روش بازیگری متد که در آن بازیگر کاملاً در دنیای شخصیت غرق میشود، با انتقادهای زیادی روبهرو شده است؛ برخی آن را افراطی و حتی ناسالم میدانند. اما دی لوئیس در یک گفتوگو در فستیوال فیلم لندن BFI، این دیدگاهها را به چالش کشید. بهگزارش ورایتی و به نقل از اسکرین رنت، او معتقد است این انتقادها از درکی سطحی نشأت میگیرند.
«تمام نظراتی که در سالهای اخیر دربارهی متد اکتینگ داده شده، از سوی افرادی است که درک بسیار کمی از ماهیت واقعی آن دارند یا اصلاً آن را نمیفهمند. انگار با یک علم دروغین یا یک فرقه طرف هستیم. اما این فقط راهی برای رها کردن خودتان است تا آن خودجوشی، وقتی با همکارانتان جلوی دوربین کار میکنید، آزاد باشد و بتوانید در لحظه به هر شکلی که لازم است واکنش نشان دهید.»
اما چه چیزی دی لوئیس را به این باور رساند؟ پاسخ در یکی از آثار بهیادماندنی کارنامهاش نهفته است: فیلم «پای چپ من» (My Left Foot) در سال ۱۹۸۹. او در این فیلم نقش کریستی براون، نویسنده و نقاش ایرلندی مبتلا به فلج مغزی را بازی کرد که تنها میتوانست از پای چپش استفاده کند. دی-لوئیس توضیح میدهد که مشکلات مالی پروژه، به او یک هدیهی بزرگ داد: زمان. او ماهها قبل از شروع فیلمبرداری به دوبلین رفت و زندگی در ویلچر و نقاشی و نوشتن با پای چپ را تمرین کرد.
او آن دوره را اینطور توصیف میکند: «وقتی قرارداد را امضا کردم پولی در کار نبود... و من تمام وقت دنیا را داشتم. در یک خانهی کوچک با رنگها و ویلچرم و هر چیزی که نیاز داشتم، شروع به کار کردم... چند ماه بعد وقتی بالاخره پول کافی برای چند صحنهی اول جور شد، با خودم فکر کردم: من دیگر هرگز جز این روش کار نخواهم کرد.»
برای دنیل دی-لوئیس، این غرقشدن در نقش، دیوانگی نیست؛ بلکه یک «تعهد» است. او میگوید: «خیلی راحت است که کار مرا طوری توصیف کنند که انگار عقلم را از دست دادهام... اما این کار برای من منطقی است. شما تعهد دارید تا جایی که در توان یک انسان است، تلاش کنید بفهمید بودن در آن تجربه چه حسی دارد.» حالا، پس از هشت سال دوری، این استاد بیبدیل با فیلمی که به همراه پسرش، رونان دی لوئیس، نوشته، به پردهی نقرهای بازگشته تا یک بار دیگر به ما نشان دهد چرا هیچکس شبیه او نیست.
شما دربارهی روش بازیگری دنیل دی لوئیس چه فکر میکنید؟ نظرتان را برای ما بنویسید.