مصدومیت خونین چنینگ تیتوم در پشت صحنه فیلم Roofman + عکس
سینما پر از لحظات عجیب و غریب و دیوانهوار است، اما فکر کردن به اینکه چنینگ تیتوم (ستاره فیلمهای «مجیک مایک» و «ددپول و ولورین» مارول) خیس، برهنه و صابونی در حال فرار از پیتر دینکلیج (تیریون لنیستر محبوب بازی تاج و تخت) در یک فروشگاه اسباببازیفروشی است، دیگر بیشتر از این نمیتواند سورئال باشد! این صحنه، کاملا واقعی از فیلم جدید «روفمن» (Roofman) به کارگردانی درک سیانفرنس است؛ سکانسی که برای تیتوم به یک جراحت خونین و داستانی فراموشنشدنی ختم شد.
فیلم «روفمن» بر اساس داستان واقعی یک سارق به نام جفری منچستر ساخته شده که با سوراخ کردن سقف فروشگاهها، به خصوص رستورانهای فستفود، از آنها دزدی میکرد. به گزارش اسلش فیلم، نقطهی اوج ماجرا جایی است که تیتوم در نقش جفری، شبها مخفیانه در یک فروشگاه Toys 'R' Us زندگی میکند و یک شب، مدیر فروشگاه (با بازی دینکلیج) او را حین دوش گرفتن غافلگیر میکند.
این صحنهی تعقیب و گریز برای تیتوم بدون دردسر نبود. او که به خاطر برهنگی کامل نمیتوانست از هیچگونه محافظ یا پدی استفاده کند، در حین فرار و پریدن از روی موانع، به شدت آسیب دید.
«منظورم این است که عالی نبود، چون کاملاً برهنه بودم و نمیتوانستم پد یا چیزی بپوشم. خیس و صابونی بودم و صحنهی بههمریختهای بود. موقع پریدن از روی قفسهی دوچرخه واقعاً آسیب دیدم... نتوانستم از لبهی مخفیگاهم رد شوم و پایم را شکافتم. هنوز جای زخمش روی پایم هست. مجبور شدیم آن را با چسب ببندیم و به کار ادامه دهیم.»
اما جراحت تنها چالش تیتوم نبود. او نگران بود که در این صحنه برهنگی کاملش ثبت شود. تیتوم به یاد میآورد که از کارگردان پرسیده: «چطور میخواهیم این را فیلمبرداری کنیم؟ چون از هر زاویهای، چیزهایی دیده خواهد شد!» سیانفرنس با خونسردی پاسخ داده بود که «یک کاریاش میکنیم»؛ جوابی که خیال تیتوم را چندان راحت نکرده بود. کارگردان با اشاره به سابقهی تیتوم در فیلمهای «مجیک مایک» گفت: «این همان کسی است که از زندگیاش به عنوان یک استریپر، فیلم زندگینامهای ساخته. من میدانستم چقدر شجاع است.»
شاید بامزهترین بخش ماجرا به پیتر دینکلیج مربوط شود. کارگردان فاش کرد که اولین باری که دینکلیج و تیتوم در زندگی واقعی یکدیگر را ملاقات کردند، دقیقاً در همین صحنه و حالت بود؛ سیانفرنس میگوید: «لحظهای که پیتر از اتاق استراحت بیرون میآید و چنینگ را میبیند، اولین باری بود که پیتر در واقعیت چنینگ تیتوم را میدید. فکر میکنم حالا بین آنها پیوندی شکل گرفته؛ پیوندی که در آتش ساخته شده است.»
تیتوم هم این خاطره را با شوخطبعی تعریف میکند: «من در آن حالت بودم و گفتم: سلام آقای دینکلیج. من چنینگ هستم. امروز قرار است یک تجربه داشته باشیم.» او در ادامه دینکلیج را یک «افسانه» خواند و اعتراف کرد: «راستش را بخواهید، او بخش مورد علاقهی من در فیلم است. او کارها را آسان، بامزه و سرگرمکننده میکرد.» به نظر میرسد تمام آن خون، عرق و برهنگی، ارزش ساختن یک دوستی ماندگار و یک صحنهی بهیادماندنی را داشته است.