عربستان در هالیوود یک میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند
هر فیلمسازی شبها با یک کابوس تکراری به خواب میرود: «پول ساخت فیلمم را از کجا بیاورم؟» در دنیایی که استودیوها روزبهروز محتاطتر میشوند، پیدا کردن سرمایهگذار شبیه به یک معجزه است. اما حالا یک ناجی غیرمنتظره با جیبهای پر پول از راه رسیده؛ یک ناجی که خیلیها را بر سر یک دوراهی سخت قرار داده است: عربستان سعودی.
به گزارش No Film School، خبر مثل بمب در هالیوود صدا کرده است: اریک فیگ، تهیهکننده فیلمهای موفقی مثل «بازیهای گرسنگی» (The Hunger Games) و «لا لا لند» (La La Land)، با همکاری غول بازیسازی ژاپنی SNK، استودیوی فیلمسازی جدیدی به نام Arena SNK Studios راهاندازی کرده است. اما ستاره اصلی این نمایش، سرمایهگذار پشت پرده است: صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان (PIF) که با تزریق یک میلیارد دلار، این رویا را ممکن کرده است.
این سرمایهگذاری بخشی از طرح بزرگ «چشمانداز ۲۰۳۰» عربستان به رهبری محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور است؛ برنامهای برای کاهش وابستگی اقتصاد به نفت و مدرنسازی چهرهی عربستان در جهان. آنها با پیشنهاد بازپرداخت نقدی ۴۰ درصدی به پروژههایی که در خاک عربستان فیلمبرداری شوند و سرمایهگذاریهای عظیم در ورزش (مثل خرید باشگاه نیوکاسل یونایتد) و سرگرمی (مانند فستیوال کمدی ریاض)، نشان دادهاند که در این مسیر کاملاً جدی هستند.
اما این پول، رایگان به دست نمیآید و با خود سوالات سنگینی به همراه دارد. این سرمایهگذاری عظیم در حالی انجام میشود که سایهی اتهامات نقض حقوق بشر و بهویژه قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد، در سال ۲۰۱۸ همچنان بر سر دولت عربستان سنگینی میکند. دیدهبان حقوق بشر بارها به این موارد اشاره کرده است.
جویی شیا، پژوهشگر دیدهبان حقوق بشر، در واکنش به فستیوال کمدی ریاض گفت: «کمدینهایی که مبالغ هنگفتی از مقامات سعودی دریافت میکنند، نباید در مورد موضوعات ممنوعه در عربستان مانند حقوق بشر یا آزادی بیان سکوت کنند.»
این دقیقا همان دوراهیای است که حالا فیلمسازان با آن روبرو هستند. از یک طرف، سیلی از پول به صنعتی تزریق میشود که تشنه سرمایه است و میتواند هزاران شغل ایجاد کند. از طرف دیگر، این پول از کجا میآید؟ بیل بر، کمدینی که در فستیوال ریاض شرکت کرد، در پادکست خود گفت: «همه در مورد این چیزها ریاکارند... شما به چین، دبی، عربستان سعودی میروید—همهاش پیچیده است. اما ملاقات با تماشاگرانی که فقط میخواهند بخندند؟ این واقعی است.»
این استدلال برای بسیاری از فیلمسازان هم وسوسهانگیز است. آیا میتوان هنر را از سرمایهگذار جدا کرد؟ آیا پذیرفتن این پول به معنای تایید سیاستهای منبع آن است؟
نگرانی بزرگتر برای هر هنرمندی، «بندهای نانوشته» قرارداد است. آیا این سرمایهگذاری با شرطوشروط و سانسور محتوایی همراه خواهد بود؟ همانطور که در فستیوال کمدی ریاض لیستی از موضوعات ممنوعه برای شوخی وجود داشت، آیا در آینده شاهد فیلمهایی خواهیم بود که برای خوشایند سرمایهگذارانشان، از پرداختن به برخی موضوعات حساس پرهیز میکنند؟
شاید پیچیدهترین بخش ماجرا این باشد که اگر نتیجهی کار یک فیلم عالی از آب دربیاید، آیا مخاطبان اصلا به منبع پول آن اهمیت خواهند داد؟ سلیقهها و حساسیتهای فرهنگی مدام در حال تغییرند و رد کردن یک فرصت طلایی امروز، ممکن است فردا به یک حسرت بزرگ تبدیل شود. این معامله، جهانیشدن سرمایه و سوالات دشواری را که با خود به همراه میآورد، به روشنی به تصویر میکشد. در نهایت، تنها یک حقیقت پابرجاست: همیشه باید مسیر پول را دنبال کرد و تصمیمی گرفت که نه تنها برای خودتان، بلکه برای اثرتان هم بهترین باشد.
شما اگر فیلمساز بودید، این پول را قبول میکردید؟ نظرتان را برایمان بنویسید.