جنجال فصل سوم One Punch Man: استودیو مقصر نیست!
روزگاری فصل اول انیمه «مرد تک مشتی» (One-Punch Man) با قدرت تمام، دنیای انیمه را به لرزه درآورد. استودیوی Madhouse طوفانی خلق کرده بود که نه تنها از نظر داستانی، بلکه در انیمیشن و صحنههای اکشن، یک استاندارد جدید تعریف کرد. اما آن روزها گذشتهاند. فصل دوم که به دست استودیوی J.C. Staff ساخته شد، مثل یک مشت بیرمق بود و حالا، قسمت اول فصل سوم که منتظران زیادی داشت، با امتیاز ناامیدکنندهی ۶.۸۴ در MyAnimeList، زنگهای خطر را بلندتر از همیشه به صدا درآورده است.
انگشت اتهام طرفداران خشمگین، خیلی سریع به سمت یک مظنون همیشگی نشانه رفته است: استودیوی J.C. Staff. کمپینها و دادخواستهای آنلاین برای بازگرداندن پروژه به استودیوی Madhouse دوباره به راه افتادهاند. اما به گزارش اسکرین رنت، مقصر اصلی جای دیگری پنهان شده و استودیو، خود یکی از قربانیان این ماجراست؛ حقیقتِ ماجرا پیچیدهتر از یک انتخاب اشتباه است!
وینسنت چنسارد، یکی از انیماتورهای برجستهی انیمه «وان پیس»، در مصاحبهای پرده از راز بزرگ صنعت انیمه ژاپن برمیدارد. او معتقد است که سرزنش کردن استودیویی که برای بقا در صنعتی بیرحم و پرکار تلاش میکند، مثل ندیدن جنگل به خاطر تمرکز روی یک درخت است. «من فکر میکنم بسیاری J.C. Staff را مقصر میدانند، اما موضوع پیچیدهتر است. گاهی مشکل استودیوی انیمیشن نیست، بلکه کمیتههای تولیدی هستند که بالای همه چیز قرار دارند و تصمیم میگیرند. J.C. Staff فقط استودیویی است که سعی دارد زنده بماند.»
اما «کمیته تولید» چیست؟ این کمیتهها در واقع ائتلافی از شرکتهای مختلف (مثل ناشر مانگا، شبکههای تلویزیونی و شرکتهای تبلیغاتی) هستند که بودجه، برنامهریزی و تصمیمهای کلیدی یک پروژه را کنترل میکنند. این یعنی استودیوی سازنده، مثل J.C. Staff، عملاً قدرت چندانی در تصمیمگیریهای بزرگ ندارد و فقط مجری سیاستهایی است که از بالا دیکته میشود. وقتی برنامهی زمانی فشرده باشد یا بودجه کافی تخصیص داده نشود، حتی بهترین انیماتورها هم نمیتوانند معجزه کنند.
این فشارها مستقیماً به تیم تولید منتقل میشود. شینپی ناگای، کارگردان فصل سوم، آنقدر تحت فشار حملات و پرسشهای طرفداران قرار گرفته که در شبکههای اجتماعی اعلام کرده دیگر نمیتواند دربارهی «مرد تک مشتی» صحبت کند. او که با قراردادهای سفت و سخت محرمانگی اطلاعات (NDA) محدود شده، نمیتواند نگرانیهای طرفداران را پاسخ دهد و مجبور به سکوت شده است.
موج حملات حتی به گذشتهی حرفهای او نیز کشیده شده است. برخی طرفداران با اشاره به سابقهی او در ساخت چند انیمهی بزرگسالانه، مدعی هستند که بودجهی انیمه صرفاً خرج طراحی اغراقآمیز شخصیتهای زن شده است. این در حالی است که بسیاری از کارگردانان و انیماتورهای بزرگ صنعت، از جمله هیرونوری تاناکا (انیماتور آثاری چون Attack on Titan و Jujutsu Kaisen)، چنین سوابقی در کارنامهی خود دارند و این موضوع هرگز معیاری برای سنجش تواناییهایشان نبوده است.
فصل سوم «مرد تک مشتی» از همان ابتدا زیر بار سنگین انتظارات قرار داشت. باید با میراث افسانهای فصل اول رقابت میکرد و ضعفهای فصل دوم را جبران میکرد. قسمت اول با تمرکز بر دیالوگ و انیمیشن نسبتاً خشک، نتوانست شروع مورد انتظار را رقم بزند. هرچند کیفیت طراحی شخصیتها، بهخصوص گنوس، بهبود یافته، اما هنوز مشخص نیست که آیا تیم تولید با وجود محدودیتها میتواند در ادامه و در اقتباس از یکی از هیجانانگیزترین آرکهای داستانی مانگا، موفق عمل کند یا خیر.
حقیقت تلخ این است که مشکل «وان پانچ من» فقط به یک استودیو یا یک کارگردان مربوط نیست؛ این مشکل ساختاری و ریشهدار در صنعت انیمه است. تا زمانی که کمیتههای تولید، سود را بر کیفیت ارجح بدانند و استودیوها برای بقا مجبور به پذیرش پروژههای متعدد با زمانبندی فشرده باشند، باز هم شاهد تکرار چنین داستانهای غمانگیزی برای انیمههای محبوبمان خواهیم بود. شاید وقت آن رسیده که به جای حمله به سربازان، فرماندهان پشت پرده را بشناسیم.