راز رابین ویلیامز در «انجمن شاعران مرده» | بداههپردازی که یک نسل را تغییر داد
در یک فضای سرد و بیروح، دو دانشمند با روپوش سفید دور تختی ایستادهاند. زنی به دستگاهی متصل است و آنها با جدیت کارشان را انجام میدهند. این صحنهای از موزیک ویدیوی جدید تیلور سوئیفت به نام «Fortnight» است، اما برای عاشقان سینما، این دو دانشمند چهرههایی بسیار آشنا دارند. آنها ایثن هاک و جاش چارلز هستند، دو بازیگر اصلی فیلم خاطرهانگیز «انجمن شاعران مرده» (Dead Poets Society) که ۳۵ سال پس از آن فیلم نمادین، دوباره کنار هم قرار گرفتهاند.
این تجدید دیدار تصادفی نیست. روی روپوشهایشان نامهای «دکتر اندرسون» و «دکتر اوراستریت» حک شده؛ ارجاعی مستقیم به نام خانوادگی شخصیتهایشان در آن فیلم کلاسیک. این اتفاق کوچک، جرقهای بود که دوباره همه را به یاد شاهکاری انداخت که در سال ۱۹۸۹ اکران شد؛ فیلمی دربارهی معلمی به نام جان کیتینگ که به دانشآموزانش یاد میداد چگونه «دم را غنیمت بشمارند» (کارپه دیم).
به گزارش کولایدر، اما جادوی آن فیلم فقط در فیلمنامه خلاصه نمیشد. ایثن هاک، که آن زمان بازیگری جوان بود، اخیرا در مصاحبهای فاش کرد که بخش بزرگی از انرژی فیلم، مدیون نبوغ غیرقابل کنترل ستارهاش، رابین ویلیامز فقید بود. هاک تعریف میکند که ویلیامز هرگز به فیلمنامه پایبند نبود و این موضوع دریچهای جدید به روی ذهن او باز کرد.
«من نمیدانستم که میتوانی این کار را انجام دهی. اگر او ایدهای داشت، فقط انجامش میداد. اجازه نمیگرفت. و این درِ جدیدی بود که به روی مغز من باز شد؛ اینکه میتوانی اینگونه بازی کنی.»
این رویکرد میتوانست به هرجومرج منجر شود، اما کارگردان فیلم، پیتر ویر، نه تنها با آن مخالفتی نداشت، بلکه آن را تشویق میکرد، به شرطی که اهداف اصلی صحنه حفظ شود. در واقع، روح سرکش و خلاق رابین ویلیامز در پشت صحنه، بازتابی از همان شخصیت جان کیتینگ بود که روی پرده میدیدیم؛ کسی که قوانین خشک را به چالش میکشید تا به جوهر واقعی زندگی و هنر برسد. همان روح آزادی که در سکانس ماندگار «O Captain, My Captain» به اوج خود رسید.
حالا، سه دهه و نیم بعد، تیلور سوئیفت با هوشمندی، این دو «شاعر مرده» را در قامت «شاعران رنجدیده» (اشاره به نام آلبوم جدیدش: The Tortured Poets Department) بازگردانده است. خود او در پستی در شبکههای اجتماعی نوشت: «شاعران رنجدیده، با همکاران خود از آن سوی راهرو، یعنی شاعران مرده، آشنا شوید.» این بازگشت غیرمنتظره، بیش از یک ادای دین ساده است؛ این یک یادآوری قدرتمند از میراث فیلمی است که به نسلها آموخت چطور روی میزهایشان بایستند و صدای منحصر به فرد خود را پیدا کنند، درست همانطور که رابین ویلیامز به فیلمنامه پایبند نماند تا جادوی خودش را خلق کند.
شما چه خاطرهای از فیلم «انجمن شاعران مرده» دارید؟