Shutter Island: فیلمی که اسکورسیزی از ساخت آن پشیمان است!
نام مارتین اسکورسیزی مترادف با استادی و خلق شاهکارهای فراموشنشدنی است. اما حتی بزرگترین استادان هم لحظاتی از تردید و پشیمانی دارند. اسکورسیزی در سال ۲۰۰۷ فیلمسازی در اوج قدرت، پس از سالها انتظار، بالاخره مجسمهی طلایی اسکار را برای فیلم «رفتگان» (The Departed) در دست میگیرد. این پیروزی، به جای آنکه او را به سمت پروژهی رویایی و قدیمیاش سوق دهد، به ساخت فیلمی منجر میشود که سالها بعد، به حسرتی در کارنامهاش تبدیل میشود: جزیره شاتر (Shutter Island).
به گزارش اسکرین رنت، اسکورسیزی در مصاحبهای با GQ، بهطور تلویحی به این پشیمانی اشاره کرده است. او توضیح میدهد که پس از دریافت جایزه اسکار، انگیزه پیدا کرد تا سریعاً فیلم دیگری بسازد. اما به جای آنکه سراغ «سکوت» (Silence) برود، پروژهای که بیش از دو دهه برای ساختش تلاش کرده بود، «جزیره شاتر» را انتخاب کرد. انتخابی که امروز به نظر میرسد کاملاً اشتباه بوده است.
«جزیره شاتر» که در سال ۲۰۱۰ اکران شد، یک تریلر روانشناختی نئو-نوآر است که ما را به سال ۱۹۵۴ میبرد. لئوناردو دی کاپریو در نقش «تدی دنیلز»، یک مارشال آمریکایی، برای تحقیق درباره ناپدید شدن یک بیمار روانی به بیمارستانی در جزیرهای دورافتاده فرستاده میشود. هرچه تدی در رمز و رازهای این جزیره و ساکنانش عمیقتر میشود، مرز میان واقعیت و توهم برای او و تماشاگران، باریکتر و ترسناکتر میشود.
چرا «جزیره شاتر» یک فیلم اسکورسیزی نیست؟
با وجود اینکه فیلم در گیشه موفق بود و نقدهای عمدتاً مثبتی دریافت کرد، اما هرگز نتوانست در میان آثار برجستهی کارگردانش جایی برای خود باز کند. «جزیره شاتر» با وجود داشتن بازیهای درخشان و فضاسازی وهمآلود و کلاستروفوبیک، از چند ضعف اساسی رنج میبرد. ریتم فیلم ناهمگون است و پیچش داستانی پایانی آن برای بسیاری از تماشاگران قابلپیشبینی بود. اما مشکل بزرگتر جای دیگری است: این فیلم، شبیه یک اثر از اسکورسیزی به نظر نمیرسد.
امضای همیشگی اسکورسیزی، یعنی شخصیتپردازی عمیق و ایجاد ارتباط احساسی با مخاطب، در اینجا غایب است. فیلم به جای آنکه از طریق سفر درونی شخصیتهایش به ما ضربه بزند، به تصاویر تکاندهنده و شوکهکننده در فلاشبکها تکیه میکند. به همین دلیل، بسیاری آن را فاقد طنین احساسی و حتی یک فیلم فرمولزده میدانند؛ برچسبی که بهندرت به آثار این کارگردان بزرگ میچسبد.
البته این به معنای بد بودن «جزیره شاتر» نیست. فیلم به عنوان یک تریلر روانشناختی، اثری جذاب و سرگرمکننده است. اما وقتی آن را در کنار غولهایی مانند «رفقای خوب»، «گاو خشمگین» یا حتی همان «رفتگان» قرار میدهیم، ضعفهایش بیش از پیش نمایان میشود. شاید بزرگترین دستاورد «جزیره شاتر» همین باشد: اینکه به ما نشان میدهد سطح کیفی کارنامهی مارتین اسکورسیزی آنقدر بالاست که حتی یک فیلم خوب هم در آن میتواند یک «اثر ضعیف» تلقی شود. این فیلم، میراث او را خدشهدار نمیکند، بلکه عظمت آن را بیشتر به رخ میکشد.
شما جزیره شاتر را دوست داشتید؟ به نظر شما این فیلم نقطه ضعف کارنامه اسکورسیزی است؟ نظرتان را برای ما بنویسید.