حراج اموال کارگردان «پدرخوانده» | کاپولا جزیره‌اش را هم فروخت

یک‌شنبه 18 آبان 1404 - 22:45
مطالعه 2 دقیقه
فرانسیس فورد کوپولا و آدام درایور در نشست خبری فیلم مگالوپولیس
شکست سنگین «مگالوپلیس»، کارگردان افسانه‌ای را مجبور به فروش جزیره شخصی و دیگر دارایی‌های گران‌بهایش کرد.
تبلیغات

برای یک هنرمند، گاهی مرز میان رویا و جنون به باریکی یک تار مو است. برای فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان ۸۵ ساله‌ی آثاری چون «پدرخوانده» و «اینک آخرالزمان»، این رویا مگالوپولیس نام داشت؛ پروژه‌ای که چهار دهه برای ساختش صبر کرد و در نهایت، بهای سنگینی برای به تصویر کشیدنش پرداخت. تازه‌ترین پرده از این تراژدی مالی، فروش جزیره‌ی بهشتی و خصوصی او در بلیز است؛ وداعی تلخ با پناهگاهی که سال‌ها محل آرامش او بود.

این جزیره که «کورال کِی» (Coral Caye) نام دارد، تکه‌ای ۲.۵ هکتاری از بهشت است که با قایق، ۲۵ دقیقه از ساحل اصلی فاصله دارد. به گزارش هالیوود ریپورتر، این جزیره که با پنل‌های خورشیدی و مخازن آب خودکفا بود، به قیمت ۱.۸ میلیون دلار فروخته شده است. پیتر مک‌لین، نماینده‌ی فروش، می‌گوید: «آقای کاپولا از پایان یافتن اجاره‌اش بسیار غمگین بود. او برای زمانی که در این بهشت جزیره‌ای گذرانده بود ارزش زیادی قائل بود و آنجا مکانی ویژه برایش محسوب می‌شد.»

اما چرا کارگردانی با این کارنامه‌ی درخشان باید به چنین نقطه‌ای برسد؟ پاسخ در یک کلمه خلاصه می‌شود: مگالوپولیس. کاپولا برای ساخت این فیلم ۱۲۰ میلیون دلار از سرمایه‌ی شخصی‌اش را هزینه کرد، اما فیلم در گیشه با شکستی تمام‌عیار مواجه شد و در سراسر جهان تنها ۱۴.۴ میلیون دلار فروش کرد. این شکست، دومین دارایی مهم کاپولا بود که پس از ساعت ۱ میلیون دلاری و منحصربه‌فردش از برند F.P. Journe، برای جبران خسارت‌ها فروخته می‌شد.

او در جشنواره کن ۲۰۲۴، زمانی که هنوز به موفقیت فیلمش امیدوار بود، با بی‌قیدی گفته بود: «فرزندان من همگی بدون ثروت من، شغل‌های فوق‌العاده‌ای دارند. ما حالمون خوبه. مهم نیست... پول اهمیتی ندارد. چیزی که مهم است، دوستان هستند. یک دوست هرگز شما را ناامید نمی‌کند. پول ممکن است دود شود و به هوا برود.»

اما چندی بعد، لحن او در یک پادکست کاملا متفاوت و صادقانه‌تر بود. او با صراحت اعتراف کرد: «من هیچ پولی ندارم، چون تمام پولی را که قرض کرده بودم برای ساخت مگالوپولیس سرمایه‌گذاری کردم... اساساً از دست رفته است. فکر می‌کنم طی ۱۵ یا ۲۰ سال برگردد، اما الان آن را ندارم.»

داستان کاپولا و مگالوپولیس، روایتی کلاسیک از فداکاری یک هنرمند برای خلق اثرش است؛ داستانی درباره‌ی رویایی که آنقدر بزرگ بود که خالقش را در خود بلعید. او حالا شاید جزیره‌ی بهشتی‌اش را از دست داده باشد، اما نامش را برای همیشه به عنوان فیلمسازی که حاضر شد برای آخرین شاهکارش همه چیز را فدا کند، در تاریخ سینما ثبت کرده است.

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات