ناگفته‌های خالق «بازی تاج‌ و تخت»: اژدهایان قرار نبود وجود داشته باشند!

چهارشنبه 21 آبان 1404 - 18:30
مطالعه 2 دقیقه
جورج آر آر مارتین خالق بازی تاج و تخت و اژدهایان گیم آف ترونز
باورکردنی نیست، اما خالق «بازی تاج‌ و تخت» در ابتدا اژدهایان را نمی‌خواست! تصمیمی که اگر گرفته می‌شد، تاریخ وستروس را برای همیشه تغییر می‌داد.
تبلیغات

وقتی نام «بازی تاج‌ و تخت» (Game of Thrones) به میان می‌آید، تصویر غول‌پیکر و آتشین اژدهایان در ذهن همه نقش می‌بندد. این موجودات باشکوه، بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت خاندان تارگرین و سرنوشت وستروس هستند. اما آیا می‌توانید دنیایی را تصور کنید که در آن دروگون، ویسریون و ریگال هرگز از تخم بیرون نمی‌آمدند؟ این ایده، نه یک تئوری طرفداری، که تردید اصلی خود خالق این دنیا، یعنی جورج آر. آر. مارتین، بود.

به گزارش فندوم وایر، مارتین در مصاحبه‌ای با رولینگ استون فاش کرد که در ابتدا قصد داشت رمانی تاریخی بر اساس «جنگ رزها» بنویسد، اما برای فرار از قابل پیش‌بینی بودن تاریخ، تصمیم گرفت عناصر فانتزی را به آن اضافه کند. با این حال، او در مرز باریکی میان رئالیسم تاریخی و فانتزی محض قدم می‌زد و نگران بود که حضور اژدهایان، این تعادل را به هم بزند.

«مسئله‌ی اصلی اژدهایان بودند: آیا باید آن‌ها را در داستان بیاورم؟ می‌دانستم که می‌خواهم نماد تارگرین‌ها اژدها باشد؛ همان‌طور که لنیسترها شیر و استارک‌ها گرگینه دارند. آیا این نمادها باید واقعی باشند؟ آیا تارگرین‌ها واقعاً باید اژدها داشته باشند؟»

این تردید بزرگ می‌توانست مسیر داستان را به کلی عوض کند، اما یک دوست و همکار نویسنده، فیلیس آیزنستاین، مارتین را متقاعد کرد که این موجودات افسانه‌ای را به داستانش اضافه کند. او به مارتین گفت: «جورج، حتما اژدها را بگذار!» و این توصیه‌ی ساده، یکی از بهترین تصمیم‌ها در تاریخ ادبیات فانتزی شد.

البته مارتین برای حفظ حس رئالیسم داستان، برای جادوی دنیایش قوانینی وضع کرد. اژدهایان او موجوداتی حیوانی و آسیب‌پذیر هستند، نه هیولاهای جادویی که حرف بزنند یا خود را درمان کنند. آن‌ها می‌توانند بمیرند و این آسیب‌پذیری، آن‌ها را برای مخاطب باورپذیرتر می‌کند.

جالب‌تر اینکه مارتین ایده‌ی کاملا متفاوتی هم در سر داشت. او زمانی تصور می‌کرد که تارگرین‌ها به جای اژدهای واقعی، نوعی قدرت ذهنی (Psionic) داشته باشند که به آن‌ها اجازه می‌داد گلوله‌های آتشین شلیک کنند و به همین دلیل به اژدها ملقب شده بودند. در این نسخه، هیچ اژدهای واقعی در کار نبود و این ایده به کلی لحن و پیرنگ «نغمه‌ای از یخ و آتش» را دگرگون می‌کرد.

خوشبختانه، مارتین راه درست را انتخاب کرد. اژدهایان نه تنها به نقطه‌ی قوت و جذابیت اصلی سریال تبدیل شدند، بلکه در تار و پود داستان تنیده شده‌اند. آن‌ها ابزار قدرت تارگرین‌ها برای فتح وستروس بودند و میراث این خاندان را برای همیشه در تاریخ هفت پادشاهی حک کردند. بدون شک، «بازی تاج‌ و تخت» بدون نفس آتشین اژدهایانش، هرگز به این پدیده‌ی جهانی تبدیل نمی‌شد.

شما «بازی تاج‌وتخت» را بدون اژدها تصور می‌کنید؟ نظرتان را با ما در میان بگذارید!

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات