امیلی بلانت درباره آن صحنه مشترک با دواین جانسون: آنقدر سخت بود که بالا آوردم!

دوشنبه 3 آذر 1404 - 22:00
مطالعه 3 دقیقه
دواین جانسون و امیلی بلانت بازیگران فیلم The Smashing Machine
دواین جانسون برای «ناپدید شدن» کامل در نقشی تازه، مرزهایش را جابجا کرد و امیلی بلانت در تجربه‌ای هولناک، روحش را روی زمین فیلمبرداری جا گذاشت.
تبلیغات

سال‌هاست که دواین جانسون را با نام «راک» و شمایل یک قهرمان اکشن شکست‌ناپذیر در فیلم‌هایی مثل «سریع و خشن» و «جومانجی» می‌شناسیم. اما پشت آن لبخند کاریزماتیک و عضلات پولادین، یک بازیگر تشنه‌ی چالش پنهان شده بود؛ چالشی برای «ناپدید شدن». او این فرصت را در فیلم The Smashing Machine به کارگردانی بنی سفدی پیدا کرد تا در نقش مارک کِر، قهرمان افسانه‌ای MMA، نه تنها چهره‌اش را زیر ۲۳ قطعه پروتز پنهان کند، بلکه روح زخمی و معتاد یک مبارز واقعی را به تصویر بکشد.

در مصاحبه‌ای با پادکست The Awardist از اینترینمنت ویکلی، جانسون اعتراف می‌کند که این نقش برایش یک وسواس کامل بود. او می‌گوید: «هدف، ناپدید شدن کامل بود. کاری که در تمام دوران حرفه‌ای‌ام نتوانسته بودم انجام دهم. تشنه‌ی چنین چالشی بودم.» این تحول آنقدر عمیق بود که امیلی بلانت، هم‌بازی او در نقش داون استیپلز (همسر مارک)، در اولین تست گریم با دیدن جانسون نزدیک بود به گریه بیفتد.

«همه ساکت شدند... او رفته بود، کاملا رفته بود. انگار باری از روی دوشش برداشته شده بود. دیدن این آرامش در او که دیگر مجبور نبود شکست‌ناپذیر یا «راک» باشد، عمیقاً مرا تحت تأثیر قرار داد.»

رابطه‌ی مارک و داون در فیلم، یک «رابطه‌ی آتش‌فشانی» توصیف شده است؛ پر از درگیری‌های بی‌رحمانه و آشتی‌های سریع. این تنش در دو صحنه‌ی کلیدی به اوج خود می‌رسد که فیلمبرداری‌شان برای بازیگران به یک برزخ واقعی تبدیل شد.

یکی از این صحنه‌ها در یک شهربازی محلی می‌گذرد. داون، که به گفته بلانت «همیشه در تعقیب جنون و رهایی است»، با شور و شوق سوار دستگاه «گرویترون» (Gravitron) می‌شود، در حالی که مارک، که به تازگی از ترک اعتیاد برگشته و به دنبال آرامش است، از دور او را تماشا می‌کند. این صحنه نمادی از شکاف عمیق بین این دو شخصیت است. اما برای بلانت، این تجربه چیزی فراتر از بازیگری بود.

او با خنده اعتراف می‌کند: «آنقدر حالم بد شد که وقتی به خانه رسیدم، بالا آوردم. وحشتناک بود.» جانسون اصرار دارد که همبازی‌اش یک «قهرمان» بود که دو بار سوار آن دستگاه شد، اما به نظر می‌رسد یک بارش هم زیاد بود.

اما هیچ‌چیز به اندازه‌ی صحنه‌ی درگیری در حمام، بازیگران را به مرز فروپاشی نرساند. در این سکانس، داون پس از یک مشاجره‌ی شدید، خود را با یک اسلحه در حمام حبس می‌کند. مارک با وحشت در را می‌شکند و در تلاشی مذبوحانه برای گرفتن اسلحه، او را به زمین می‌کوبد. بلانت که از فیلمبرداری این صحنه «واقعا ترسیده بود»، می‌گوید: «چیز زیادی از آن به یاد ندارم... فقط صدای شکستن در را به خاطر می‌آورم و بعد ناگهان روی زمین بودیم. فریادهایی که سر او می‌زدم وحشتناک بود. حس می‌کردم قلبم در سرم می‌کوبد.»

این صحنه آنقدر سنگین بود که به گفته‌ی جانسون، «بخش‌هایی از روحمان را روی آن زمین جا گذاشتیم». بلانت اضافه می‌کند که پس از پایان برداشت، او و جانسون نمی‌توانستند از جایشان تکان بخورند. «روی کف حمام نشستیم و برای یک ساعت و نیم تکیلا نوشیدیم و یک جلسه‌ی درمانی داشتیم.» این اعترافات تکان‌دهنده نشان می‌دهد که The Smashing Machine فراتر از یک فیلم زندگی‌نامه‌ای، سفری عمیق و دردناک به تاریک‌ترین زوایای روح انسان است؛ سفری که ستاره‌هایش برای به تصویر کشیدن آن، خود را بی‌رحمانه وقف کرده‌اند.

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات