ستاره Pluribus توضیح میدهد چرا مانوسوس اینقدر از «دیگران» متنفر است
اپیزود هفتم سریال علمی تخیلی «پلوریبوس» (Pluribus) ما را با یکی از نفسگیرترین سفرهای جادهای تاریخ تلویزیون همراه کرد. مانوسوس، مردی که خود را از دنیای «دیگران» (Others) جدا کرده بود، سرانجام مخفیگاهش را ترک میکند تا به کارول استورکا (با بازی ری سیهورن) بپیوندد؛ تنها صدایی که در این دنیای تسخیرشده، کورسوی امیدی در دلش روشن کرده است. اما این سفر، همانطور که انتظار میرفت، آسان نیست. مسیری پر از خطر، تنهایی و مواجهههایی که ایمان او را تا مرز فروپاشی آزمایش میکنند.
کارلوس-مانوئل وسگا، بازیگر نقش مانوسوس، در مصاحبهای جدید با کولایدر از جزئیات این سفر پرده برداشته و توضیح داده که چرا شخصیت او تا این حد در برابر «دیگران» مقاومت میکند. وسگا فاش میکند که در ابتدا، مانند مخاطبان، هیچچیز از داستان سریال نمیدانسته و این ابهام به او کمک کرده تا با شخصیتش همراه شود.
یکی از چالشهای بزرگ او، بازی در سکانسهای ابتدایی بدون هیچ دیالوگی بوده است. او این تجربه را «عصبیکننده» اما یک «ورزش بازیگری زیبا» توصیف میکند: من نمیتوانستم چیزی را از قبل تمرین کنم. فقط وقتی به صحنه میرسیدم و همهچیز برایم طراحی میشد، میفهمیدم که باید چه کار کنم. اینکه در پروژهای به این بزرگی باشی و هیچچیز آمادهای نداشته باشی، برایم ترسناک بود.
یکی از کلیدیترین لحظات سریال، رویارویی مانوسوس با زنی است که زمانی مادرش بوده. اما این مادر جدید، بیش از حد مهربان و دوستداشتنی است. وسگا این پیچش داستانی را هوشمندانه میداند: او آنقدر مهربان است که مانوسوس میفهمد این زن، مادر واقعیاش نیست. این صحنه همزمان اطلاعاتی دربارهی رابطهی پیچیدهی او با مادرش به ما میدهد و هم نشان میدهد که پدیدهی «پیوستن» (The Joining) چقدر رادیکال و وحشتناک است.
این نفرت عمیق مانوسوس از «دیگران» ریشه در گذشتهی او دارد. به گفتهی وسگا، مانوسوس یک مهاجر کلمبیایی است که در پاراگوئه زندگی میکند. او طعم از دست دادن و ریشهکن شدن را چشیده و حالا حاضر نیست یک بار دیگر دنیایش را از دست بدهد. به همین دلیل وقتی «دیگران» به او کمک پیشنهاد میدهند یا نشان میدهند که از علاقهاش به ماشین قدیمیاش خبر دارند، خشمش چند برابر میشود. «چطور جرأت میکنید بدانید من چقدر ماشینم را دوست دارم!» این جمله خلاصهی تمام نفرت اوست.
با تمام این سختیها، چه چیزی مانوسوس را به دل این سفر جادهای کابوسوار میکشاند؟ پاسخ ساده است: کارول استورکا. ویدیوی او برای مانوسوس مثل «نوری در انتهای تونل» است. به همین خاطر است که وقتی در لحظات پایانی اپیزود هفتم، پیش از بیهوش شدن، هلیکوپتر «دیگران» را بالای سرش میبیند، تمام وجودش را وحشت و درد فرا میگیرد. وسگا میگوید: «او احتمالا با خودش فکر میکند که همه چیز تمام شد. آنها پیروز شدند.»
البته تجربهی فیلمبرداری این سکانسها برای خود وسگا بسیار لذتبخش بوده است. رانندگی در جادههای زیبای نیومکزیکو و جزایر قناری آنقدر برایش خیرهکننده بوده که میگوید گاهی از شخصیتش فاصله میگرفته و به خودش میگفته: «میفهمی کجا داری رانندگی میکنی؟ با این گروه فوقالعاده و در این مکانهای نفسگیر...» تجربهای که دقیقا نقطهی مقابل سفر جهنمی شخصیتش در داستان است.
شما دربارهی شخصیت مانوسوس و انگیزههایش چه فکر میکنید؟