جارموش به کن پشت کرد: «عشق واقعی را در ونیز دیدم»

جمعه 28 آذر 1404 - 20:00
مطالعه 3 دقیقه
جیم جارموش فیلمساز آمریکایی در جشنواره ونیز
جیم جارموش، پس از رد شدن فیلمش از کن، با شیر طلایی ونیز بازگشت و گفت: «دیگر هرگز به کن نمی‌روم.» داستانی از یک تصمیم جسورانه و یک پیروزی بزرگ.
تبلیغات

برای دهه‌ها، نام جیم جارموش و جشنواره فیلم کن آنچنان به هم گره خورده بود که تصور یکی بدون دیگری سخت به نظر می‌رسید. اما امسال، غیبت غیرمنتظره‌ی او در جشنواره‌ی فرانسوی، بسیاری را غافلگیر کرد. فیلم جدیدش، «پدر، مادر، خواهر، برادر» (Father Mother Sister Brother)، نه تنها در کن نبود، که سر از ونیز درآورد و بزرگترین جایزه‌ی آن، یعنی شیر طلایی را با خود به خانه برد. حالا، خود جارموش پرده از این ماجرای پرحاشیه برداشته است.

داستان از جایی شروع شد که همه منتظر تایید حضور فیلم در بخش مسابقه‌ی اصلی کن بودند. اما این اتفاق نیفتاد. به‌گزارش ورلد آو ریل و به نقل از ایندی‌وایر، جارموش توضیح می‌دهد که تیری فرمو، مدیر جشنواره کن، فیلم او را برای بخش مسابقه انتخاب نکرده و در عوض، پیشنهاد اکران خارج از مسابقه را داده است؛ پیشنهادی که به مذاق کارگردان کهنه‌کار خوش نیامده.

«من فیلم را به کن فرستادم و به ما گفتند: برای بخش مسابقه انتخاب نشده، شاید آن را در بخش دیگری قرار دهیم. پاسخ من این بود: من پنج سال است فیلمی نساخته‌ام و بارها در کن حضور داشته‌ام. این برای من مناسب نیست.»

جارموش تاکید می‌کند که اصرار او بر حضور در بخش مسابقه، نه برای بردن جایزه، بلکه برای جایگاه و اعتباری است که به اکران جهانی فیلمش کمک می‌کند تا بتواند پول سرمایه‌گذاران را بازگرداند و فیلم بعدی‌اش را بسازد. او در نهایت به فرمو می‌گوید: «متاسفم، فکر می‌کنم فیلمم در کن نخواهد بود.» و فردای همان روز، فیلم را به ونیز نشان می‌دهد.

این تصمیم نه تنها به یک پیروزی بزرگ با کسب شیر طلایی ختم شد، بلکه یک دستاورد غیرمنتظره‌ی دیگر هم داشت. جارموش می‌گوید: «به یک معنا، واقعاً از او [فرمو] متشکرم. چون به ونیز رفتم و کن در ماه مه برگزار می‌شود. من تمام ماه مه را به خانه‌ام در کتسکیلز رفتم و فیلمنامه‌ی جدیدم را نوشتم. پس، به جای رفتن به کن، حالا یک فیلمنامه جدید آماده دارم.»

اما این پایان ماجرا نیست. تجربه‌ی تلخ کن و استقبال گرم ونیز، نگاه جارموش را برای همیشه تغییر داده است. او با لحنی تند و صریح می‌گوید: «حالا دیگر تقریباً هرگز نمی‌خواهم به کن بروم.» او به لحظه‌ای اشاره می‌کند که پس از سخنرانی‌اش در ونیز، تماشاگران با تشویق‌هایشان به او «عشق واقعی و خالصانه» هدیه دادند. جارموش با کنایه‌ای سنگین این حس را با فضای کن مقایسه می‌کند: «آن‌ها ۲۰۰۰ آرایشگر فرانسوی از برند لورئال در کن نبودند، می‌فهمید چه می‌گویم؟ آن عشق واقعی بود. و این بسیار تکان‌دهنده بود. هرگز چنین حسی را تجربه نکرده بودم.»

شاید بتوان دلیل تردید کن را درک کرد. «پدر، مادر، خواهر، برادر» یک فیلم تجربی، مینیمال و به گفته‌ی منتقدان، اثری است که از سکوت‌ها و غیبت‌ها ساخته شده است. اما در نهایت، این داستان به یک پیروزی برای هنرمندی تبدیل شد که به ارزش کارش باور داشت و حاضر نشد آن را در جایگاهی کمتر از آنچه شایسته‌اش بود، به نمایش بگذارد.

نظرات