سرنوشت 2 Anyone But You: عشق شکسپیری در ترافیک هالیوود گیر کرده است
به گزارش Fandom Wire، فیلم «هر کسی جز تو» (Anyone But You) به لطف شیمی جذاب میان گلن پاول و سیدنی سوئینی و داستانی که هوشمندانه از شکسپیر وام گرفته بود، به یک موفقیت بزرگ در گیشه تبدیل شد و با امتیاز تماشاگران ۸۷ درصدی در راتن تومیتوز، نشان داد که مردم هنوز برای یک داستان عاشقانهی خوب سر و دست میشکنند.
طبیعی است که بعد از چنین موفقیتی، همه منتظر قسمت دوم باشند. اما به نظر میرسد این انتظار کمی طولانی خواهد شد. گلن پاول در مصاحبهای با هالیوود ریپورتر گفته که او و سیدنی سوئینی «هنوز در حال صحبت» دربارهی قسمت دوم هستند، اما تنها زمانی این کار را خواهند کرد که «ایدهی درستی» پیدا شود و این موضوع «نیازمند صبر است». سیدنی سوئینی هم پیش از این در گفتگو با امپایر مگزین، با پاسخی مبهم، آتش شایعات را شعلهورتر کرده بود: فقط باید منتظر بمانید و ببینید. نه یک «نه» است و نه یک «بله». بلکه یک «من جوابی ندارم که بتوانم به شما بگویم» است.
گرفتار در ترافیک هالیوود
شاید بپرسید چرا سونی برای ساخت دنبالهی یکی از سودآورترین فیلمهای اخیرش تعلل میکند؟ جواب سادهتر از چیزی است که فکر میکنید: ستارههای فیلم به شدت پرکار هستند. هم پاول و هم سوئینی در حال حاضر از پرطرفدارترین بازیگران هالیوود هستند و برنامهی کاریشان تا چند سال آینده پر است. پاول در پروژههای بزرگی مثل «مرد فراری» (The Running Man) به کارگردانی ادگار رایت، فیلمی به کارگردانی جی. جی. آبرامز و فیلم دیگری به کارگردانی ران هاوارد حضور دارد. سوئینی هم وضعیت مشابهی دارد و نامش در کنار بیش از ۱۵ فیلم و سریال، از جمله فصل سوم سریال محبوب «سرخوشی» (Euphoria) و فیلم زندگینامهای کریستی مارتین دیده میشود. با چنین برنامهی فشردهای، پیدا کردن یک زمان خالی مشترک برای ساخت یک فیلم جدید، تقریباً غیرممکن به نظر میرسد.
چالش بزرگتر از زمان: جادوی شکسپیر
اما مشکل فقط زمان نیست. همانطور که پاول اشاره کرد، آنها منتظر «ایدهی درست» هستند. «هر کسی جز تو» اقتباسی مدرن از نمایشنامهی کلاسیک ویلیام شکسپیر، «هیاهوی بسیار برای هیچ» (Much Ado About Nothing) بود. فیلم پر از ارجاعات هوشمندانه به این نمایشنامه بود که شاید خیلیها متوجه آن نشده باشند:
- نام شخصیتهای اصلی، بِن و بئا، برگرفته از بندیک و بئاتریس است.
- فامیلی بئا، مسینا، نام شهری در ایتالیاست که داستان نمایشنامه در آن رخ میدهد.
- نوشتههایی که در پسزمینه صحنهها دیده میشد، جملاتی معروف از نمایشنامههای شکسپیر بودند. برای مثال، جملهی «قلاب را خوب طعمه بزن؛ این ماهی به دام میافتد» مستقیماً از نمایشنامه گرفته شده.
- در صحنهی پایانی، وقتی بن و بئا سرانجام به هم میرسند، روی یک نمایشگر بزرگ در پسزمینه، نام نمایشنامه به وضوح نوشته شده است: Much Ado About Nothing.
این هوشمندی در اقتباس، به فیلم عمق بخشیده بود. حالا چالش اصلی این است: داستان بئاتریس و بندیک با رسیدن آنها به یکدیگر تمام میشود. یک دنباله باید داستانی کاملاً جدید خلق کند که بتواند جادوی قسمت اول را تکرار کند، و این کار سادهای نیست. شاید صبر کردن برای یک ایدهی درست، واقعاً بهترین تصمیم باشد تا خاطرهی خوب این عاشقانهی شکسپیری مدرن خراب نشود.
شما چطور؟ دوست دارید دنبالهی این فیلم ساخته شود یا فکر میکنید داستان در همان نقطه عالی تمام شد؟