پارامونت با Call of Duty به جنگ گیشه میرود: یک ایدهی افتضاح؟
به گزارش Collider، در روزهایی که به نظر میرسد ابرقهرمانها دیگر توان نجات گیشهها را ندارند، هالیوود دوباره چشم به گنجینهی دیگری دوخته است: دنیای بازیهای ویدیویی. البته این معدن طلا همیشه خوشیُمن نبوده و فیلمهایی مثل Assassin's Creed یا Warcraft خیلی زود پس از اکران، به قعر جدول فروش سقوط کردند. با این حال، حالا که فیلمهای Super Mario Bros. Movie و A Minecraft Movie موفقیتهای بزرگی کسب کردهاند، استودیوها جسورتر شدهاند. در همین راستا، پارامونت پیکچرز قصد دارد یکی از بزرگترین نامهای صنعت بازی را به سینما بیاورد: Call of Duty.
این خبر اولین بار در مجلهی Puck منتشر شد که گزارش داد پارامونت در حال «مذاکره برای خرید حقوق سینمایی» این فرنچایز چند میلیارد دلاری است. به نظر میرسد دیوید الیسون، مالک جدید این استودیو، به همراه مدیرانش این پروژه را در اولویت قرار دادهاند. اما سوال اصلی اینجاست: در میان این همه دنیای فانتزی و شخصیتهای رنگارنگ در بازیهای ویدیویی، چرا یک بازی جنگی مدرن و نسبتاً واقعگرایانه؟ آیا این انتخاب کمی بیروح و ناامیدکننده نیست؟
یک ایدهی عالی یا یک اشتباه بزرگ؟
در نگاه اول، همهچیز برای موفقیت یک فیلم Call of Duty مهیاست؛ یک نام آشنا و میلیونها طرفدار در سراسر جهان. اما اگر کمی عمیقتر شویم، مشکلات یکییکی خودشان را نشان میدهند. اول اینکه، فیلمهای نظامی معمولاً ژانر پرریسکی هستند. این فیلمها اغلب با سیاستهای تفرقهانگیز گره میخورند و به جای جذب مخاطب عام، به گروه کوچکی از علاقهمندان محدود میشوند. برای مثال، فیلم تحسینشدهی Warfare از الکس گارلند با وجود امتیاز ۹۳٪ در راتن تومیتوز، تنها ۳۰ میلیون دلار در گیشه فروخت. این یعنی حتی کیفیت بالا هم فروش را تضمین نمیکند.
مشکل دیگر، خود شخصیتها هستند. کال آو دیوتی شخصیتهای نمادینی مثل کاپیتان پرایس، گوست یا رزنوف دارد، اما این سربازان سرد و مصمم، آن قهرمانان خوشمشرب و پر زرقوبرقی نیستند که بتوان به راحتی پوسترشان را همهجا زد و کمپینهای تبلیغاتی عظیم راه انداخت. آنها بیشتر چهرههایی فولادی دارند تا لبخندهای هالیوودی.
کلید موفقیت: سفر به آینده
با تمام این اوصاف، راهی برای موفقیت وجود دارد؛ یک راه هوشمندانه که میتواند تمام این مشکلات را دور بزند: فاصله گرفتن از جنگهای مدرن و پناه بردن به داستانهای علمی-تخیلی. نسخههای آیندهنگرانهی کال آو دیوتی، با سربازان فوق پیشرفته، سلاحهای پلاسما و هواپیماهای غولپیکر، این فرصت را به فیلمسازان میدهند که بدون درگیر شدن با سیاستهای دنیای واقعی، یک اکشن هیجانانگیز و خالص بسازند.
این رویکرد، فیلم را از درگیریهای واقعی جدا میکند و آن را به یک تجربهی سینمایی سرگرمکننده، شبیه به فیلم Edge of Tomorrow با بازی تام کروز، تبدیل میکند. در این صورت، فیلم نه تنها برای طرفداران بازی، که برای مخاطب عام سینما هم جذاب خواهد بود. برای کارگردانی چنین پروژهای، گزینههای فوقالعادهای هم وجود دارند؛ از داگ لیمان (کارگردان خود Edge of Tomorrow) گرفته تا جوزف کوشینسکی که با Top Gun: Maverick استاد ساخت اکشنهای هوایی نفسگیر است، یا حتی سم هارگریو که با سری فیلمهای Extraction تخصص خود در اکشنهای بیوقفه را ثابت کرده است.
البته، این انتخاب بدون شک طرفداران قدیمی و سرسخت بازی را که به داستانهای جنگ جهانی دوم عادت دارند، دلخور خواهد کرد. اما اگر پارامونت میخواهد یک فرنچایز سینمایی موفق بسازد، باید تصمیمهای سختی بگیرد. یک چیز مسلم است: آنها باید به داستانهای تکنفرهی بازی وفادار بمانند و از هرجومرج بخش چندنفره دوری کنند. میدان نبرد سینمایی پیش روی پارامونت، پر از چالش است، اما با یک استراتژی درست، پیروزی دور از دسترس نخواهد بود چراکه به هرحال خودِ همین نام کالاف دیوتی، کم هیبتی در سراسر جهان ندارد.
شما فکر میکنید بهترین راه برای ساختن فیلم Call of Duty چیست؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.