ایلان ماسک الهامبخش شرور اصلی Alien: Earth است!
سریال «بیگانه: زمین» (Alien: Earth) با پخش اپیزود پنجم خود، سفری نفسگیر به گذشته داشت و طرفداران قدیمی را به یاد وحشت خالص و کلاستروفوبیک فیلم اصلی ریدلی اسکات در سال ۱۹۷۹ انداخت. این قسمت که «در فضا، هیچکس...» نام دارد، مانند یک فیلم کوتاه مستقل عمل میکند و داستان سقوط مرگبار فضاپیمای USCSS Maginot را روی زمین روایت میکند. اما خالق سریال، نوآ هاولی، در پس این بازآفرینی کلاسیک، نقدی تند و تیز به دنیای مدرن و میلیاردرهای جاهطلب آن پنهان کرده است؛ نقدی که به نظر میرسد یک هدف کاملاً مشخص دارد: ایلان ماسک.
بهگزارش SuperHeroHype، نوآ هاولی در مصاحبهای جدید توضیح داد که هدفش از این اپیزود، ادای دین به ریشههای این مجموعه بوده است. او میخواست نشان دهد که تیمش میتواند «بیگانه کلاسیک» را به همان خوبی نسخه اصلی و حتی بهتر از آن بسازد. هاولی با هوشمندی، پیش از ورود زنومورف معروف، مخاطب را با چندین فاجعه و موجود ترسناک دیگر درگیر میکند تا وقتی هیولای اصلی از راه میرسد، تنش به اوج خود برسد.
اما برگ برنده و بحثبرانگیز این اپیزود، الهامبخش شخصیت شرور آن است. هاولی بدون اینکه مستقیماً نامی ببرد، به میلیاردرهای حوزه تکنولوژی اشاره میکند که به گفته او، دچار «اختلال کمتوجهی-بیشفعالی یا ADHD» و «مشکل کنترل تکانه» هستند. او توضیح میدهد که این افراد لزوماً نقشههایی هوشمندانه و پیچیده نمیکشند، بلکه بیشتر شبیه یک «نابغه پسربچه» هستند که فکر میکند شکست برایش غیرممکن است. «وقتی به میلیاردرهای حوزه تکنولوژی نگاه میکنم، فکر نمیکنم این افراد در حال طراحی یک نقشه استادانه باشند. به نظرم ما با کلی میلیاردر بیشفعال با مشکلات کنترل تکانه طرف هستیم.»
اشارههای هاولی زمانی واضحتر میشود که از «آدمهایی حرف میزند که فکر میکنند میتوانند به فضا بروند، صنعت حملونقل را از نو اختراع کنند، در دل زمین حفاری کنند و وارد سیاست شوند.» او اضافه میکند: «آنها همه این کارها را همزمان انجام میدهند، در حالی که لزوماً هیچکدام را خوب انجام نمیدهند. فقط خیلی زیاد انجامشان میدهند.» این توصیفات چنان دقیق است که تقریباً همه مخاطبان و منتقدان، آن را اشارهای مستقیم به ایلان ماسک، بنیانگذار تسلا و اسپیسایکس، دانستهاند؛ مردی که رؤیاهای بزرگش گاهی مرز میان نبوغ و جنون را جابجا میکند.
هشدار: در ادامه بخش مهمی از داستان اپیزود پنجم فاش میشود
نقطه اوج این اپیزود و ارتباط آن با دنیای واقعی، در پیچش داستانی پایانی آن نهفته است. در پایان مشخص میشود که سقوط فضاپیمای Maginot یک حادثه نبوده، بلکه یک خرابکاری عمدی بوده است. مغز متفکر این فاجعه کسی نیست جز بوی کاوالیر (Boy Kavalier)، بنیانگذار شرکت قدرتمند Prodigy Corporation. او عمداً سفینه را به سمت قلمرو خود هدایت میکند تا بتواند موجودات فضایی مرگبار درون آن را برای خودش تصاحب کند.
اینجاست که تصویر «نابغه پسربچه» هاولی کامل میشود. کاوالیر یک شرور کلاسیک با نقشهای دقیق نیست؛ او یک میلیاردر بیپروا و خودشیفته است که برای رسیدن به خواستههایش، جان انسانها برایش هیچ ارزشی ندارد. او نماد آن بخش از جاهطلبی انسانی است که معتقد است قوانین برای دیگران نوشته شده و هیچچیز، حتی مرگ، نمیتواند مانع رسیدن او به هدفش شود. این همان تصویری است که هاولی با الهام از میلیاردرهای امروزی، به تار و پود دنیای وحشتناک «بیگانه» اضافه کرده است.
شما دربارهی این الهام جالب در سریال بیگانه چه فکر میکنید؟