ادیسه نولان چگونه پایه‌گذار بدعتی خطرناک در سینما شد؟

پنج‌شنبه 9 مرداد 1404 - 21:00
مطالعه 7 دقیقه
پوستر شروع پیش‌فروش فیلم ادیسه
کریستوفر نولان را ناجی اکران‌های سینمایی می‌شناسیم، اما می‌دانید اثر پروانه‌ای پیش‌فروش ادیسه او می‌تواند سینما را به خطر بیندازد؟

در گذشته، رفتن به سینما یک تفریح ساده و بی‌دردسر بود. می‌توانستید سرزده به گیشه سینما بروید، نگاهی به فیلم‌های در حال پخش بیندازید و با یک تصمیم آنی، ساعاتی جذاب را تجربه کنید. اما حالا، با رشد روزافزون سیستم‌های خرید بلیت آنلاین و نمایش‌های ویژه، دیگر نمی‌شود به‌سادگی دل به یک برنامه ناگهانی برای سینما سپرد.

امروزه فرمت‌های پریمیوم مثل IMAX، Dolby Cinema، 4DX و... به‌درستی به یکی از انگیزه‌های اصلی بازگشت مخاطبان به سالن‌های سینما تبدیل شده‌اند؛ فرمت‌هایی که تجربه‌ای متفاوت از تماشای خانگی ارائه می‌دهند. در این بین، نمایش‌هایی با فیلم واقعی (celluloid) مثل آی‌مکس ۷۰ میلی‌متری، برای سینمادوستان دوآتشه حکم طلا را دارد — تجربه‌ای نادر و اصیل که با فیلم‌هایی مثل Oppenheimer یا Sinners دوباره به جریان اصلی برگشته است.

اما حالا، با حرکتی بی‌سابقه، یونیورسال پیکچرز فروش بلیت فیلم «ادیسه» — ساخته جدید کریستوفر نولان که هنوز فیلم‌برداری‌اش به پایان نرسیده! — را آغاز کرده است. این فیلم قرار است در ۲۶ تیر ۱۴۰۵ (۱۷ ژوئیه ۲۰۲۶) اکران شود، اما پیش‌فروش بلیت‌های IMAX 70mm برای چهار سانس ابتدایی آن در تمام شهرهای بزرگ جهان در عرض چند دقیقه تمام شد. این موج عجیب شاید در ظاهر نشانه‌ای از هیجان مخاطبان باشد، اما در باطن نشانه‌ای است نگران‌کننده برای آینده سینما و آنچه تحت عنوان «سینمای رویدادمحور» (Appointment Cinema) می‌شناسیم.

کپی لینک

سینما یا کنسرت؟! مسئله این است!

آنچه پیش‌فروش فیلم «ادیسه» نشان می‌دهد، تسریع فرآیند تبدیل سینما به چیزی شبیه به کنسرت‌ها یا تئاترهای گران‌قیمت است. تجربه‌ای که به جای تمرکز بر هنر، بر «شرکت در رویداد» تأکید دارد. کار به جایی رسیده که استودیوها و فیلمسازان با بازنشر تصاویر موبایلی مخاطبان در حال تماشای فیلم در سینما، عملاً خودشان به این فضا دامن می‌زنند.

مسئله اصلی این است که چنین رویکردی سینما را از یک مدیوم هنری به تجربه‌ای شبیه به کنسرت‌ها یا تئاتر برادوی تبدیل می‌کند؛ تجربه‌ای که ذاتاً گران‌تر، انحصاری‌تر و مبتنی بر هیجان لحظه‌ای است. این تحول، ارزش اثر هنری را کاهش می‌دهد و آن را به یک «رویداد» صرف تقلیل می‌دهد. در جامعه‌ای که بر اساس کسب اعتبار در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته، حضور در این رویداد و اثبات آن به دیگران مهم‌تر از خود فیلم می‌شود. به این ترتیب، تهیه بلیت‌های کمیاب برای فیلم‌های پرسروصدا، به ابزاری برای نمایش جایگاه اجتماعی و فرهنگی تبدیل می‌شود، نه علاقه‌مندی واقعی به هنر هفتم. در این فضا، گرفتن بلیت بیشتر از آن‌که برای تماشای فیلم باشد، برای پز دادن در شبکه‌های اجتماعی است. در واقع شما با بلیت «ادیسه» بیشتر از آنکه بیننده فیلم باشید، شاهد حضور در یک «اتفاق فرهنگی» هستید — و این یعنی حذف هنر به‌نفع برندینگ.

یکی از منتقدان سینما تجربه‌ای اعصاب‌خُردکن از فرایند خرید بلیت‌های «ادیسه» را توصیف کرده: با وجود آماده‌بودن کامل و ورود به سایت و اپلیکیشن AMC دقیقاً در لحظه آغاز فروش، موفق به خرید هیچ صندلی‌ای نشده — چرا که بلیت‌ها در همان لحظه‌ی انتخاب توسط دیگر کاربران خریداری می‌شدند. کمی بعد، با موجی از پست‌های دوستان و آگهی‌های فروش بلیت با قیمت‌های چندبرابری در eBay مواجه شده؛ تجربه‌ای ناامیدکننده برای هر سینمادوستی که مشتاق تماشای این فیلم موردانتظار است. و این تازه بدون در نظر گرفتن هزینه‌های جانبی مثل سطل‌های پاپ‌کورن اختصاصی، بلیت یادبود و دیگر اقلام تجاری است که در این‌گونه «سینما-کنسرت‌ها» حسابی پول‌سازند.

کپی لینک

تأکیدات موکد آقای کارگردان؛ فقط IMAX!

شعار «اولین تجربه‌ی تماماً آی‌مکس» ادیسه، چشم‌اندازی از آینده‌ی سینما را نشان می‌دهد (البته نه در نقطه خاصی از دنیا!)؛ جایی که تصویر و صدا چنان عمیق و غوطه‌ورند که خودِ سالن به یک جادوی تمام‌عیار تبدیل می‌شود. اما این پیام هم‌زمان مخاطب عام را از همان ابتدا در مقابل ورودی پرهزینه‌ سالن‌ها قرار می‌دهد و به‌جای دعوت گسترده، سینما را به یک باشگاه نخبه‌محور بدل می‌کند — جایی که لذت تماشا توسط «همه» جان می‌بازد و به تجربه‌ انحصاریِ چندصدهزارنفری محدود می‌گردد.

شعار تبلیغاتی «ادیسه» جاه‌طلبی‌های کمال‌گرایانه‌ کریستوفر نولان را در ارائه‌ تجربه‌ای با بالاترین کیفیت ممکن و بر بزرگ‌ترین پرده‌های تاریخ سینما به نمایش می‌گذارد. از جنبه‌ی مثبت، این رویکرد باعث می‌شود تماشاگران برای یک بار هم که شده عظمت تصویری و صدای فراگیر آی‌مکس را از نزدیک حس کنند و به‌نوعی جشن بزرگی از هنر هفتم را تجربه کنند. همین هیجان و وفاداری به استانداردهای بی‌کم‌وکاست، موجب بازگرداندن مخاطبان حرفه‌ای و حتی عادی به سالن‌های سینما شده است.

اما از سوی دیگر، تمرکز صرف بر نمایش‌های لوکس و محدود می‌تواند به معنی کم‌رنگ‌تر شدن دسترسی عمومی به تجربه‌ جمعی سینما باشد؛ جایی که هزینه‌های بالای بلیت، تعداد اندک سالن‌های مجهز به آی‌مکس و تقاضای قبلی برای خرید بلیت، بسیاری از علاقه‌مندان ساده را از ورود به این فضا باز می‌دارد. در نتیجه، آن‌چه نولان برای احیای سینما خلق کرده ممکن است به «سینمای طبقاتی» تبدیل شود که مخاطبان گسترده‌تر به‌خاطر از دست دادن آن دچار سرخوردگی می‌شوند. پیام واضح پیش‌فروش «ادیسه» برای هالیوود باید این باشد که تقاضا برای فرمت‌های خاص و پریمیوم بسیار بالاست. اما در حال حاضر، فقط ۳۰ سالن در کل دنیا امکان نمایش فیلم در فرمت IMAX 70mm را دارند! در حالی که سرمایه‌گذاری روی گسترش این سالن‌ها باید اولویت اصلی باشد، به نظر می‌رسد استودیوها بیشتر به دنبال ساخت «پرستیژ» و فروش اکسسوری‌های خاص هستند.

کپی لینک

آینده: سینمای پولداران یا تجربه جمعی؟

واقعیت این است که شاید همه فیلم‌ها به اندازه «ادیسه» هیاهو نداشته باشند، اما این پیش‌فروش ممکن است روندهایی را شکل دهد که در آینده همه فیلم‌های مهم را تحت‌تأثیر قرار دهد. مثلاً سینماها ممکن است بخشی از صندلی‌های نمایش‌های اول هفته را از اشتراک‌های ارزان مثل AMC A-List حذف کرده و به قیمت آزاد بفروشند — دقیقاً همان‌طور که اپرا یا لیگ‌های ورزشی عمل می‌کنند.

گرچه شاید لزوماً پیش‌فروش یک‌ساله برای هر فیلمی تکرار نشود، اما این احتمال قوی وجود دارد که برای اکران‌های بزرگ و موردانتظار مانند قسمت‌های بعدی «تلماسه» یا «انتقام‌جویان»، به یک استاندارد تبدیل شود. این اتفاق، تبعاتی در پی دارد؛ خرید بلیت سینما دیگر شبیه یک تفریح لحظه‌ای نیست، بلکه برنامه‌ریزی و بودجه‌ریزی مثل یک سفر یا کنسرت بزرگ را می‌خواهد. اکران‌های لوکس، مثل نسخه ۷۰میلی‌متری فیلم The Odyssey در سینماهای خاص با امکانات ممتاز (مثل پروژکتورهای IMAX واقعی، سالن‌های مجهز به پرده کروی یا نمایشگرهای فوق‌عریض) می‌توانند در کوتاه‌مدت تجربه سینمایی جذابی را به رخ بکشند و مخاطب وفادار ایجاد کنند، اما در بلندمدت ممکن است این رویکرد به ضرر سینما تمام شود. چرا؟

اکران‌های ویژه با امکانات محدود باعث می‌شوند بخش عظیمی از مخاطبان (به‌ویژه خارج از شهرهای بزرگ یا کشورهای توسعه‌یافته) از تجربه کامل فیلم محروم شوند. این محرومیت حس «فومو» (ترس از جا ماندن) ایجاد می‌کند، اما نه از نوع مثبت؛ بلکه به شکل نارضایتی از اینکه «سینما دیگر برای همه نیست». در نتیجه مخاطب عادی به‌مرور مصرف سینما را کنار گذاشته و به سمت پلتفرم‌هایی می‌رود که تجربه‌ای راحت، فوری و فراگیر ارائه می‌دهند.

هدست‌های واقعیت ترکیبی مثل Apple Vision Pro یا Meta Quest هر روز پیشرفته‌تر می‌شوند و تجربه‌ای سینمایی را با صدای فضایی، وضوح بالا، و محیط‌های تعاملی در اتاق نشیمن عرضه می‌کنند. اگر سینما بیش از حد به تجربه‌های لوکس محدود شود، این هدست‌ها که به‌زودی قابلیت‌های تصویر و صدا را هم‌رده با سالن‌های متوسط سینما می‌رسانند، یک جایگزین واقعی خواهند شد — اما این‌بار، بدون دردسر سفر، هزینه بالا (با قیمت‌های مقرون‌به‌صرفه‌تر در نسخه‌های بعدی) یا نایاب‌بودن بلیت.

در حالی که استودیوها و سازندگان همچنان تلاش می‌کنند تجربه سینما را «ویژه» کنند، پلتفرم‌های استریم بعد از تجربه رشد انفجاری در زمان پاندمی کرونا و متعاقباْ شکست مفتضحانه پس از آن، اکنون با حرکت آرام اما مداوم در حال تقویت کیفیت محتوا، تجربه کاربری، و تنوع در دسترسی هستند. با رشد تدریجی تکنولوژی پخش خانگی (رزولوشن 4K، صدای دالبی، هوش مصنوعی برای زیرنویس و دوبله و...)، شکاف تجربه سینما و خانه کمتر شده و انتخاب بین این دو به‌سادگی راحتی و قیمت خواهد بود. در این مقایسه، اگر سینما فقط به تجربه‌ای لوکس و نایاب تبدیل شود، دیگر در رقابت با دسترسی همگانی استریم قافیه را می‌بازد.

اکران‌های ویژه مانند ادیسه نولان قطعاْ لحظه‌ای پرشکوه برای هنر هفتم خلق می‌کنند، اما در بلندمدت اگر به‌تنهایی به آن تکیه شود، ممکن است باعث منزوی شدن سینما شود. صنعت فیلم باید مراقب باشد که تجربه سینمایی را نه فقط به سطح لوکس، بلکه به یک استاندارد جهانی و در دسترس برای همه ارتقا دهد — وگرنه آینده، در دستان هدست‌ها و رقیب تازه‌نفسی به اسم Ai خواهد بود.

در نهایت، اتفاقی که با «ادیسه» رخ داده فراتر از یک پیش‌فروش است — این آغاز یک مسیر تازه (و نگران‌کننده) برای سینماست. مسیری که در آن هنر، تجربه جمعی و دسترسی همگانی جای خود را به کمیابی، برندبازی و طبقه‌بندی اجتماعی می‌دهد. باید دید این مسیر به کجا ختم می‌شود؛ به هر حال این «ادیسه» جدید در دنیای سینما رفتن آغاز شده و به نظر می‌رسد این فعالیت تفریحی ساده در حال تبدیل شدن به یک رقابت استرس‌زا و پرهزینه است. نولان که سنگری برای پاسداری از شکوه تجربه‌ی جمعی سینما شده، ممکن است با ابتکار جدیدش ناخواسته ستونی را فروریزد که به‌واسطه‌اش سینما هنوز در دسترس همه بود.

این مقاله بر اساس مطلبی از Slash Film نوشته شده است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات