معرفی سریال It: Welcome to Derry (آن: به دری خوش آمدید) | پیش درآمد اثر استفن کینگ
It: Welcome to Derry (آن: به دری خوش آمدید) سریالی از ژانر وحشت ماوراءالطبیعه است که بهعنوان پیشدرآمد اقتباسهای سینمایی کتاب «آن» اثر استیفن کینگ بهشمار میرود. داستان این سریال در شهر کوچکی به نام دِری در ایالت مین در سال ۱۹۶۲ روایت میشود. خانوادهای جدید به نام هَنلون وارد این شهر میشوند؛ درست زمانی که تاریکی شروع به برخواستن میکند. پسری به نام متی، ناپدید میشود و دیگر کودکان محلی نیز تحت شرایطی مرموز ناپدید میگردند. در همین زمان، سرهنگ لروی هَنلون به پایگاه نیروی هوایی نزدیک دِری میآید و تنشهای قدیمی را فعال میکند؛ در حالی که پنیوایز دلقک رقصان بازمیگردد تا وحشتهای دیرینه را آزاد کند.
این سریال پژوهشی است در اینکه چگونه ترس در دل تاریخ شهر ریشه دارد و چگونه گذشته، حال را شکل میدهد. عوامل اصلی فیلمها، از جمله کارگردان اندی مِوشتی و بازیگر بیل اسکاشگورد در نقش پنیوایز، بازگشتهاند و شخصیتهای تازه نیز چشمانداز جدیدی به فضای دلهرهآور میآورند. با اتمسفری سرد، جزییات بصری دورهای و داستانی که به تروما، حافظه و شر میپردازد، سریال آن: به دری خوش آمدید وعده میدهد که اسطورهسازی دِری و پنیوایز را عمیقتر کند؛ با این پیام که هیچ کودکی در این شهر ایمن نیست و برخی شرها هرگز نمیخوابند. قسمت اول در آوریل ۱۹۶۲ در شهری به ظاهر آرام به نام دِری، مین، آغاز میشود و بلافاصله بیننده را به دنیایی میبرد که آرام بهنظر میرسد اما از درون فاسد است.
همان ابتدا ما با پسربچهای بهنام متی آشنا میشویم که طبق معمول همیشه بدون بلیط توی سالن سینما در حال تماشای یک فیلم تکراری است؛ آن هم در حالی که پستانک در دهان دارد. زمانی که نگهبان سالن، او را میبیند، با کمک دختری که آنجا کار میکند، موفق به فرار از سالن سینما میشود. او که قصد فرار کردن و خروج از شهر دری را دارد، سوار ماشین خانوادهای میشود که در حال سفر به شهر دیگری هستند. او ابتدا با فرض اینکه آنها خانواده هستند، به آنها اعتماد میکند اما مدت زیادی طول نمیکشد که متوجه میشود آنها ترسناکتر و هیولاتر از چیزی هستند که بهنظر میرسد.
سریال از همان دقایق اول، بیننده را با صحنههای ترسناک و پرتنش شوکه میکند تا مخاطب متوجه شود که دقیقا با چه چیزی طرف است. همین اتفاق منجر به ناپدید شدن متی میشود. در طرف دیگر ماجرا، لروی هنلون که بهتازگی از جنگ کره برگشته، قصد دارد با همسر و پسرش به این شهر نقل مکان کند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند. کم کم پدیدههای عجیب آغاز میشوند: زمزمهها در لولهها، توهمهای وحشتناک، والدینی که طبق معمول حرف کودکان خود را باور نمیکنند، ناپدید شدن کودکان شهر و غیره. به مرور زمان بیننده متوجه میشود که قرار است با شری به نام پنیوایز آشنا شود: ترسناک، روانی و با خندهای در تاریکی.
صحنههای پرتنش بهتدریج ساخته میشوند و مقامات و بزرگسالان شهر بیتفاوتاند در حالی که کودکان میدانند چیزی وحشتناک در راه است. این اولین قسمت لحن داستان را تعیین میکند: معصومیت کودکی فرو میریزد، ترس به شکل ملموس درمیآید و تاریخ طولانی رنج دِری با هیولایی باستانی و تغییرشکلیافته دوباره جان میگیرد. سریال It: Welcome to Derry بازخوردی ترکیبی از سوی منتقدان دریافت کرده است. در میان نقاط قوت، بسیاری از منتقدان به نحوه گسترش اسطوره دلقک ترسناک پنیوایز و شهر دِری بهشکلی جدید و تأملبرانگیز اشاره کردهاند. صحنههای افتتاحیه با تصاویر ترسناک جسورانه، شوکهای ناگهانی و حالوهوایی از وحشت در حال گسترش، اغلب بهعنوان نقطه برجسته شناخته شدهاند.
طراحی صحنه، جزئیات دورهای ۱۹۶۲، فضاسازی تاریک و پرداخت به موضوعاتی مثل نژادپرستی، کودکان ناپدیدشده و همدستی گروهی نیز مورد تحسین قرار گرفتهاند. از سوی دیگر، برخی نقدها به کاراکترهای زیاد و خطوط داستانی متعدد اشاره دارند که باعث شده روایت گاه پیچیده یا نامتمرکز شود. نویسندگی، بهویژه در بخش نوجوانان، گاهی سطحی ارزیابی شده و برخی جلوههای ویژه (به ویژه CGI) ضعیف یا کلیشهای تلقی شدهاند. همچنین این نقد مطرح شده که سریال تلاش میکند خیلی از رازها را باز کند و بدین شکل ابهام جذاب نسخههای قبلی را کاهش میدهد. کارگردانی برعهده اندی موشیتی است و بیل اسکاشگورد دوباره نقش پنیوایز را بازی میکند.
اگرچه طرفداران وحشت ممکن است از تصاویر جسورانه و جهانسازی لذت ببرند، بینندگانی که روایت منظمتر یا عطش داستانی با پیچیدگی کمتر دوست دارند، ممکن است با آن دچار مشکل شوند. منتقدان متذکر شدهاند که سریال «افسانهی پنیوایز را با نقد اجتماعی تیز، جوّ ترس و بازیهای متعهدانه عمیقتر میکند.» تاکنون هیچ اعلام رسمی برای فصل دوم منتشر نشده است. با این حال، سازندگان درباره برنامه چندفصلی سریال صحبت کردهاند، احتمال دارد که داستان در دورههای مختلف تاریخ دِری پیش برود؛ این امر نشان میدهد اگر استقبال بینندگان و بازخوردها قوی باشد، ادامه اثر با احتمال خوبی همراه است. اگر فصل دوم ساخته شود، این پایه قوی زمینه را برای ورود به تاریخ عمیقتر و ترسهای تاریکتر فراهم کرده است.
آثار مشابه سریال آن: به دری خوش آمدید
سریال تسخیرشدگی خانه هیل
سریال The Haunting of Hill House
- بازیگران: میخیل هایسمان، کارلا گوجینو و هنری توماس
- سال پخش: ۲۰۱۸
- تعداد قسمتها: ۱۰ قسمت
سریال تسخیرشدگی خانه هیل داستان خانواده کرِین را در دو بازه زمانی روایت میکند: زمانی که در سال ۱۹۹۲ برای بازسازی خانهای قدیمی به نام «هیل هاوس» نقلمکان میکنند و بیستوشش سال بعد، زمانی که پس از وقوع فاجعهای جدید مجبور به بازگشت میشوند و باید با ناخوشایندترین خاطرههای کودکی خود روبهرو شوند. کودکان آن زمان با پدیدههای غیرقابلتوضیح مواجهاند: درهایی که خودبهخود باز میشوند، سایههایی که تغییر شکل میدهند، صداهایی در راهروها. در بزرگسالی، آنها با احساس گناه، اندوه، اعتیاد و سبکی از ترس دورادور زندگی میکنند. این سریال علاوه براینکه ترس فراطبیعی را نشان میدهد، روی درام خانوادگی، روان کودک و بزرگسال و میراث ترس تمرکز دارد و یکی از بهترین سریال های نتفلیکس محسوب میشود.
سریال کسل راک
سریال Castle Rock
- بازیگران: ملانی لینسکی، اندره هلند و جین لوی
- سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹
- تعداد قسمتها: ۲۰ قسمت
سریال کسل راک در شهر خیالی کسل راک، مین جریان دارد؛ شهری که اغلب در آثار استفن کینگ دیده میشود. در فصل اول، وکیل پروندههای قصاص، هنری دیور پس از دریافت درخواست عجیبی از یک زندانی در زندان شاوشنک، به زادگاهش بازمیگردد. رویدادهای عجیب شدت میگیرند، گذشته ماورایی شهر آشکار میشود و شخصیتها با گناه، هویت، اسطوره و شر مواجه میشوند. این سریال اسطورهشناسی کینگ، اسرار شهر کوچک و ایدهای که مکان میتواند قدرت شومی داشته باشد را در هم میآمیزد. مشابه با آن: به دری خوش آمدید، این اثر شهری در مین دارد که یک تاریخ تاریک را پنهان میکند، زیرپوست داستانها ماورایی است، کودکان یا جوانان در معرض خطرند و میراثی از ترس مکرر را شاهدیم.
سریال هانیبال
سریال Hannibal
- بازیگران: مس میکلسن، هیو دنسی و کارولین داویرناس
- سال پخش: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵
- تعداد قسمتها: ۳۹ قسمت
سریال هانیبال رابطه بین ویل گراهام، پروفایلر جنایی بااستعداد و دکتر هانیبال لکتر، روانپزشکی درخشان که در خفا قاتلی آدمخوار است، را روایت میکند. در طول سه فصل، این اثر به روانشناسی، هویت، ترس، تحول و تار شدن مرز میان شکارچی و شکارشده میپردازد. تصویرپردازی، لحن و عمق موضوعی آن را فراتر از روندهای معمولی جنایی میبرد و آن را در قلمروی وحشت و تریلر سطح بالا قرار میدهد. ارتباط این سریال با آن: به دری خوش آمدید در بررسی تروماهای کودکی، ایده شخصیتهای هیولایی که زندگی خانوادگی را تسخیر میکنند و تبدیل وحشت به مطالعه شخصیت است. این اثر بر پایهی نوشتههای توماس هریس ــ نویسندهی سکوت برهها (یکی از بهترین فیلمهای معمایی) ــ ساخته شده است.