سانس آخر هفته ۱۴ | سریال استودیو و دو منبع الهاماش
هیاهوی فیلم و سریالهای روز ممکن است آدم را از شناخت شاهکارهای هنر هفتم غافل کند؛ اما اگر اهل جستوجو و تحقیق باشید، میتوانید هر اثر پرسروصدای تازه را بهانهای کنید برای مطالعهی تاریخ سینما. اگر آن «اثر تازه» سریالی با مختصات استودیو (The Studio) باشد، خیلی راحتتر میشود پل زد به کشف و شناخت آثار دیگر. دربارهی سریالی صحبت میکنیم که از جوهرهی درام تا موضوع هر اپیزودش اساسا مربوط است به سینما و شوخیهاش از ارجاعات ظریف سینمایی لبریزند.
در این شماره از سری مقالههای «سانس آخر هفته»، در کنار کار درخشان ست روگن و اوان گولدبرگ، دو اثری را برگزیدهام که منابع الهام استودیو بودهاند. یکی ساختهی ابتدای دههی نود رابرت آلتمن بزرگ که از آثار نمونهای دربارهی پشت صحنهی هالیوود است و درست مانند استودیو، رویکردی هجوآمیز دارد. دومی هم رومنس تاریخیِ خیرهکنندهای از سینمای شوروی که نه در موضوع، بلکه از منظر زبان سینمایی، الهامبخش روگن و گولدبرگ بوده است. بهترتیب دربارهی این دو فیلم حرف زدم؛ بازیگر (The Player) به کارگردانی رابرت آلتمن و درناها پرواز میکنند (The Cranes Are Flying) بهکارگردانی میخائیل کالاتازوف.
فیلم درناها پرواز میکنند
فیلم The Cranes Are Flying
- کارگردان: میخائیل کالاتازوف
- بازیگران: تاتیانا سامویلووا، آلکسی باتالوفدر
- سال اکران: ۱۹۵۷
خلاصهی داستان: ورونیکا و بوریس عاشق یکدیگرند؛ اما جنگ جهانی دوم بوریس را به میدان نبرد میکشاند و ورونیکا را در انتظار تنها میگذارد. او در شهری بمبارانشده، باید با عشق، فقدان و بقا دستوپنجه نرم کند.
درناها پرواز میکنند یکی از آثار برجستهی سینمای شوروی و برندهی نخل طلای کن در سال ۱۹۵۸ است. میخائیل کالاتازوف با این فیلم، از پروپاگاندای مرسوم وقت فراتر رفت و داستانی انسانی و احساسبرانگیز از قربانیان واقعی جنگ روایت کرد. تاتیانا سامویلووا در نقش ورونیکا پرفورمنسی فراموشنشدنی ارائه میدهد؛ زنی که میان عشق، وفاداری، فشار اجتماعی و بقا گرفتار است. چهرهی او در نماهای نزدیک، تمام درد و سردرگمی نسل جنگدیده را منعکس میکند. الکسی باتالوف نیز در نقش بوریس، معشوق ورونیکا، حضوری کوتاه اما بهیادماندنی دارد. کالاتازوف با پرهیز از قهرمانسازی، نشان میدهد که جنگ چگونه زندگیهای معمولی را ویران میکند.
فیلمبرداری سرگئی اوروسیفسکی در The Cranes Are Flying یکی از برجستهترین دستاوردهای تاریخ سینماست؛ استفاده از دوربین روی دست، حرکات پیچیده در نماهای بلند، زوایای غیرمتعارف و ترکیببندیهای پویا، رومنس تاریخی فیلم را به تجربهای خیرهکننده تبدیل کردند. دستاوردی پیشرو که بیش از نیم قرن بعد، همچنان مطالعه میشود و به شکلگیری زبان بصری سریال استودیو هم کمک کرد.
فیلم بازیگر
فیلم The Player
- کارگردان: رابرت آلتمن
- بازیگران: تیم رابینز، گرتا اسکاکی، فرد وارد
- سال اکران: ۱۹۹۲
خلاصهی داستان: گریفین میل، یک مدیر اجرایی در هالیوود، پس از دریافت تهدیدهای ناشناس از یک فیلمنامهنویس ردشده، وارد ماجرایی جنایی میشود که خطوط میان زندگی حرفهای، اخلاق، صنعت و هنر را مخدوش میکند.
بازیگر کمدی سیاه و بیرحمانهی رابرت آلتمن دربارهی صنعت سینمای آمریکا است؛ اثری که با نگاهی انتقادی و زهرآگین، پشت پردهی نظام استودیویی را افشا میکند. این فیلم با یکی از بهترین پلانسکانسهای تاریخ سینما آغاز میشود؛ نمایی هشت دقیقهای که در پارکینگ استودیو، شخصیتهای پرشمار، مکالمات همپوشان و ارجاعات فرامتنی اثر را معرفی میکند.
تیم رابینز در نقش گریفین میل، مدیر اجرایی جاهطلب و بیاخلاق، پرفورمنسی کاملا سرد و دافعهبرانگیز ارائه میدهد. او نمایندهی سیستمی است که در آن هنر به کالا تبدیل شده و تصمیمات براساس سود و نه ارزش هنری گرفته میشوند. فیلم مملو از حضورهای کوتاه ستارههای هالیوود است که نقش خود را بازی میکنند و به رویکرد هجوآمیز اثر عمق میبخشند.
The Player پیشبینیای بود از آنچه بعدتر در هالیوود اتفاق افتاد؛ تسلط کامل ملزومات تجاری، ترس از ریسککردن و تبدیل شدن سینما به فرمولی تکراری. این فیلم یکی از منابع الهام اصلی The Studio است و ردپای ساختهی درخشان آلتمن را میتوان به شکلی پررنگ در سریال روگن و گولدبرگ دید.
سریال استودیو
سریال The Studio
- خالقان: ست روگن، ایوان گولدبرگ، پیتر هیوک، الکس گرگوری، فریدا پرز
- بازیگران: ست روگن، آیک بارینهولتز، کاترین هان، چیس سوئی واندرز
- سال انتشار: ۲۰۲۵
خلاصهی داستان: مت رِمیک، مدیر تازهمنصوب یک استودیوی بزرگ هالیوودی، تلاش میکند میان تولیداتی که درآمدزایی میکنند و آرزوی ساخت فیلمهای معتبر، تعادلی برقرار کند. در این مسیر با سیاستهای شرکت، سلبریتیها، جوایز و بحران معنا روبهرو میشود.
ضیافتی برای عاشقان سینما، روی صفحات تلویزیون! متنی پرجزئیات و چگال و اجرایی جاهطلبانه و پیچیده که به تجسم رویای سینهفیلها شبیه است! سریال برندهی امیِ استودیو هم به هالیوود عشق میورزد و هم آن را هجو میکند. ست روگن در نقش مت رمیک، مدیر اجرایی جدید استودیوی «کانتیننتال»، شخصیتی میآفریند که برخلاف گریفین میل در بازیگر، هنوز کمی وجدان دارد؛ اما در سیستمی گرفتار است که او را به سمت سازش میکشد. حضورهای کوتاه پرشمار ستارههای واقعی هالیوود، مشابه فیلم درخشان رابرت آلتمن، رویکرد هجوآمیز سریال را تقویت میکند.
استودیو هالیوودی را نشان میدهد که هم سعی دارد الگوهای موفق گذشتهای طلایی را بازسازی کند و هم هویت خود را بازتعریف. هر قسمت بحرانهای مختلفی را برجسته میکند که در جوهرهی دراماتیک «کشمکش میان هنر و صنعت» مشترکاند؛ از مشکلات فیلمنامه و بازیگران گرفته تا جنجالهای رسانهای و فشارهای مالی. روگن و گولدبرگ با استفاده از تجربهی شخصیشان در هالیوود، جزئیات بامزهی زیادی ارائه میدهند که سریال را از کمدیهای سطحی متمایز میکند. تماشای ۱۰ قسمت حدودا نیمساعتهی The Studio، یکی از بهترین راههایی است که میتوانید برای گذراندن پنج ساعت از آخر هفتهتان پیدا کنید!