سانس آخر هفته ۱ | از فیلم بزرگراه گمشده تا مینیسریال دخترک درامر
«سانس آخر هفته»، بخشی از وبسایت تخصصی سینمایی فیلمزی است که از این به بعد در پایان هر هفته، همراه شما خواهد بود. در این بخش، هربار سه اثر را برای تماشا طی اوقات فراغت آخر هفته معرفی میکنیم؛ آثاری که گاهی فرم یک فیلم بلند داستانی را دارند، بعضا اپیزودیک و سریالیاند، برخیشان به جهان انیمیشن متعلقاند و بعضی دیگرشان را میشود در دستهی فیلمهای مستند قرار داد. انتخاب عناوین برای «سانس آخر هفته»، معیاری جز تماشایی بودن ندارد!
در نخستین شماره از این سری مقالهها، ترکیب یک فیلم مستند، یک فیلم داستانی و یک مینیسریال را برای تماشا برگزیدهام. اولی یکی از مهمترین دستاوردهای تجربی تاریخ سینمای مستند است. دومی شاهکاری است که در کارنامهی پربار خالقاش، بهقدر کافی مورد توجه قرار نمیگیرد. نهایتا سومی مینیسریالی انگلیسیزبان است که از ظرافت، خلاقیت و بینش یکی از مهمترین مولفان موج نوی سینمای کره بهره میبرد. بهترتیب، دربارهی این سه اثر صحبت کردم؛ کویانیسکاتسی (Koyaanisqatsi) بهکارگردانی گادفری رجیو، بزرگراه گمشده (Lost Highway) بهکارگردانی دیوید لینچ و دخترک درامر (The Little Drummer Girl) بهکارگردانی پارک چان ووک.
مستند کویانیسکاتسی
مستند Koyaanisqatsi
- کارگردان: گادفری رجیو
- سال اکران: ۱۹۸۲
خلاصهی داستان: این فیلم مستند تجربی بیکلام تصاویری از مناظر طبیعی، شهرها، صنایع و زندگی روزمره را بههمراه یک موسیقی مینیمالیستی ارائه میدهد.
وقتی از «تجربهی تماشا» حرف میزنیم، مثالهای زیادی در تاریخ سینما وجود ندارند که از کویانیسکاتسی خالصتر باشند؛ تجلی بیان سینمایی که مفهوم روایت سنتی را به چالش میکشد. گادفری رجیو با حذف کامل شخصیت و کلام، تنها از قدرت تصاویر و موسیقی برای خلق تجربهی تماشا بهره میبرد. فیلمبرداری ران فریک با استفاده از تکنیکهای «تایملپس» و «اسلو موشن» تحولات طبیعی و شهری را در قالبی شاعرانه اما هشداردهنده به تصویر میکشد. موسیقی مینیمالیستی فراموشنشدنی فیلیپ گلس با تصاویر ترکیبی مسحورکننده میسازد که تماشاگر را در تجربهای مراقبهگون غرق میکند.
تمام مستند مونتاژی شاعرانه است که احساس ناهمگونی و «زندگی بدون توازن» (معنای عنوان فیلم در زبان هوپی) را منتقل میکند. فیلم نهتنها تصویری از بحران زیستمحیطی ارائه میدهد، بلکه ماهیت بیگانگی انسان مدرن از طبیعت را نیز بهشکلی فراموشنشدنی به نمایش میگذارد. علاوه بر این، کویانیسکاتسی قسمت اول سهگانهای است که به «سهگانهی کاتسی» شهرت یافت؛ قسمت دوم با عنون پوواکاتسی (Powaqqatsi) در سال ۱۹۸۸ به نمایش درآمد و قسمت سوم با عنوان ناکویکاتسی (Naqoyqatsi) در سال ۲۰۰۲.
فیلم بزرگراه گمشده
فیلم Lost Highway
- کارگردان: دیوید لینچ
- بازیگران: بیل پولمن، پاتریشیا آرکت، بالتازار گتی
- سال اکران: ۱۹۹۷
خلاصهی داستان: نوازندهای که متهم به قتل همسرش است، پیش از محاکمه ناپدید میشود و مرد دیگری بهشکلی عجیب جای او را میگیرد.
در میان شاهکارهای دیوید لینچ، بزرگراه گمشده بعضا دست کم گرفته میشود؛ نئونوآر سورئالی که یکی از پیچیدهترین و مرموزترین آثار او است. ساختار غیرخطی روایت فیلم طرحی دایرهوار دارد و خود لینچ با اصطلاح گریز تجزیهای (Psychogenic Fugue) توصیف میکندش؛ ساختاری که با هویت شکسته و ناخودآگاه آسیبدیدهی پروتاگونیست همخوان میشود. فیلمبرداری پیتر دمینگ، با نورپردازی فکرشده و سایههای عمیق، فضایی کابوسگونه خلق میکند که واقعیت روانی شخصیت اصلی را میسازد.
طراحی صدای موثر فیلم در کنار موسیقی آنجلو بادالامنتی و قطعات دلهرهآور ساندترک اثر با حضور هنرمندان سرشناسی مثل «ناین اینچ نیلز»، «مرلین منسون»، «دیوید بویی» و «رامشتاین» اتمسفری گیرا خلق میکند. بزرگراه گمشده لایههایی از معنا را ارائه میدهد که با هر بار تماشا، تفسیرهای جدیدی را ممکن میسازند. تأملی عمیق بر ماهیت هویت و حافظه در عصر پستمدرن که تاثیرش بر سینمای معاصر، از آثار چارلی کافمن گرفته تا آری آستر، قابلردیابی است.
مینیسریال دخترک درامر
مینیسریال The Little Drummer Girl
- خالق: پارک چان ووک
- بازیگران: فلورنس پیو، الکساندر اسکارزگارد، مایکل شنون
- سال پخش: ۲۰۱۸
- تعداد قسمت: ۶ قسمت
خلاصهی داستان: در دههی ۱۹۷۰، بازیگری جوان وارد یک بازی پیچیدهی جاسوسی میشود. او باید هویتی دوگانه را حفظ و میان نمایش و واقعیت خطرناک اطرافاش تعادل برقرار کند.
یک مینیسریال جاسوسی، که تکتک قسمتهایش را پارک چان ووک کارگردانی کرده است، چیزی نیست که هر سال شاهد باشیم! دخترک درامر اقتباس تلویزیونی پارک از رمان جان لوکارهی شهیر است؛ اثری که پیچیدگیهای سیاسی خاورمیانه را بستری میبیند برای روایت گیرای یک تریلر روانشناختی. فیلمبرداری اثر با رنگهای گرم و سرد، تضادهای جغرافیایی و عاطفی داستان را منعکس میکند. بهجز رویکرد بصری پارک، سریال ارزش تولیدی بالا و لوکیشنهای متنوعی هم دارد.
دخترک درامر از شخصیتپردازی عمیقی بهره میبرد. بهویژه در موردِ چارلی که فلورنس پیو با پرفورمنسی جسورانه به او جان میبخشد؛ زنی که نمیداند تا کجا میتواند نقش بازی کند و مرز واقعیت و نمایش را باید کجا بگذارد؟ سریال از این طریق، دغدغههای اخلاقی جدی دربارهی هویت و فریب را به مرکز توجه میآورد. پارک ضمن حفظ ظرافتهای سیاسی متن، بعد انسانی و احساسی داستان را نیز برجسته میسازد؛ بابت همین لازم است که عاشقانهای پیچیده را هم انتظار داشته باشید.