اگر شیفته Pluribus هستید این ۱۰ سریال را از دست ندهید!
وینس گیلیگان خالق «بریکینگ بد» موفق شده است با «پلوریبوس» (Pluribus)، یک تریلر روانشناختی، علمی تخیلی و پساآخرالزمانی، ترکیبی دلهرهآور و میخکوبکننده از تمام این ژانرها را خلق کند. این سریال که با هنرنمایی ری سیهورن و نبوغ وینس گیلیگان ساخته شده، بیشک یکی از بهترین آثار تلویزیونی امسال است. اما یک مشکل وجود دارد: پس از انتشار دو قسمت ابتدایی برای جذب مخاطب، اپل تصمیم گرفته باقی قسمتها را به صورت هفتگی منتشر کند. این یعنی ما، بهعنوان طرفداران، باید تا ۵ دی ۱۴۰۴ (۲۶ دسامبر ۲۰۲۵) هر هفته در انتظار بمانیم. این انتظار میتواند سخت باشد، اما یک فرصت طلایی هم هست؛ فرصتی برای کندوکاو در دنیاهایی که از نظر سبک، مضمون یا خالق، با «پلوریبوس» همخون هستند.
برای پر کردن این خلأ هفتگی، فهرستی از سریالهایی را آماده کردهایم که نهتنها شما را سرگرم میکنند، بلکه درک و لذت شما از تماشای Pluribus را نیز عمیقتر خواهند کرد. پس آماده شوید تا به سفری در تاریخ تلویزیون برویم:
۱۰. سریال بریکینگ بد
سریال Breaking Bad
هر جا نام وینس گیلیگان باشد، نام «بریکینگ بد» میدرخشد. اگر لحن سنگین و ریتم حسابشدهی «پلوریباس» شما را مجذوب کرده، عاشق این درام جنایی نئو وسترن خواهید شد که قطعا جزو ده سریال جنایی درگیرکننده که باید تماشا کنید قرار میگیرد. داستان والتر وایت، معلم شیمیای که پس از ابتلا به سرطان، به یک امپراتور مواد مخدر تبدیل میشود، کاوشی عمیق در تباهی روح انسان است. الگوی یک قهرمان تنها با یک همراه (زوسیا برای کارول در «پلوریبوس» و جسی پینکمن برای والتر وایت) در هر دو سریال به چشم میخورد؛ دو انسان بدبین که با موقعیتهای ناممکن روبرو میشوند و در مسیرشان، خسارتهای جبرانناپذیری به جا میگذارند.
۹. سریال بهتره با ساول تماس بگیری
سریال Better Call Saul
این پیشدرآمد «بریکینگ بد»، اولین همکاری گیلیگان با ری سیهورن است. سیهورن در نقش کیم وکسلر، وکیل باهوش و پیچیده، چنان درخشان ظاهر میشود که گاهی فراموش میکنید در حال تماشای یک بازیگر هستید. تماشای این سریال نه تنها به خاطر داستان فوقالعادهاش ضروری است، بلکه دامنه بازیگری شگفتانگیز سیهورن را به شما نشان میدهد. شخصیت آرام و درونگرای کیم در تضاد کامل با شخصیت پرخاشگر و کنایهآمیز کارول در «پلوریبوس» قرار دارد و این نشان میدهد که سیهورن چه استادانه میتواند در قالب دو انسان کاملا متفاوت فرو برود. این سریال جزوِ رکوردداران IMDb؛ ۲۰ سریال خاص که پنج قسمت متوالی با امتیاز ۹ دارند! قرار میگیرد که نشان میدهد با چه اثر درخشانی طرف هستید!
۸. سریال پروندههای ایکس
سریال The X-Files
عناصر علمی تخیلی و وهمآلود «پلوریبوس» بیدلیل یادآور «پروندههای ایکس» نیستند. وینس گیلیگان به عنوان تهیهکننده و نویسنده در این سریال کلاسیک نقش مهمی داشته و سبک او به وضوح در هر دو اثر قابل مشاهده است. بازبینی قسمتهایی که گیلیگان نوشته (از فصل چهارم به بعد)، مانند سفری به ریشههای خلاقیت اوست و به شما اجازه میدهد سبک کارگردانی و پرداخت او به داستان را با کار جدیدش مقایسه کنید. این یک کلاس درس فیلمسازی در خانه است.
۷. سریال سیاه یتیم
سریال Orphan Black
در «سیاه یتیم»، قهرمان داستان با ذهنهای جمعی روبرو نمیشود، اما با چندین همزاد (کلون) از خودش مواجه میشود که هر کدام شخصیت، سبک و زندگی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو سریال تریلرهای علمی تخیلی با محوریت یک قهرمان زن قدرتمند هستند که تلاش میکنند با سیستمی بجنگند که با مفهوم «انسان بودن» و «اراده آزاد» بازی میکند. نکتهی جالب این است که در «سیاه یتیم»، کلونها با وجود DNA یکسان، به خاطر تجربیات متفاوت، شخصیتهای گوناگونی دارند؛ در حالی که در «پلوریبوس»، افراد با DNAهای متفاوت، به خاطر یک دستکاری، به یک ذهن واحد تبدیل شدهاند. یک وارونگی مضمونی هوشمندانه.
۶. سریال آینه سیاه
سریال Black Mirror
وقتی صحبت از تریلرهای علمی تخیلی دیستوپیایی به میان میآید، «آینه سیاه» در اوج قرار دارد. هر قسمت از این سریال آنتولوژی، داستانی مستقل درباره خطرات وابستگی بیش از حد جامعه به تکنولوژی است. اما دو قسمت به طور خاص برای طرفداران Pluribus دیدنی هستند: اپیزود «فوراً برمیگردم» که به معنای واقعی «انسان بودن» میپردازد و اپیزود «مردم عادی» که در آن یک زن پس از یک جراحی مغز، به بردهی قراردادهای یک شرکت فناوری تبدیل میشود و ارادهاش را از دست میدهد. این داستانها پژواک مستقیمی از مضامین کنترل و هویت در «پلوریبوس» هستند.
۵. سریال جداسازی
سریال Severance
گرچه Pluribus به اندازهی Severance عجیب نیست، اما به همان اندازه دلهرهآور است. بیدلیل نیست که بسیاری این دو سریال اپل تیوی پلاس را با هم مقایسه میکنند. «جداسازی» یک تریلر روانشناختی است که به مفهوم انسان بودن و کنترل بر احساسات و فردیت میپردازد. داستان حول محور مارک اسکات (با بازی آدام اسکات) میچرخد که داوطلبانه مغزش را جراحی کرده تا زندگی کاری و شخصیاش کاملاً از هم جدا شوند. اما وقتی شخصیت کاری او شروع به شکلگیری هویتی مستقل میکند، همه چیز پیچیده میشود. هر دو سریال به ایدهی فردیت و داشتن اختیار بر زندگی میپردازند و حس تهدید شدن این مفاهیم را به خوبی منتقل میکنند. اگر در Pluribus، کارول با تهدید جامعهای کندو-ذهن روبروست، بزرگترین دشمن مارک در Severance، خودِ دیگرش است.
۴. سریال سیلو
سریال Silo
Silo یکی دیگر از موفقیتهای بزرگ اپل تیوی پلاس با یک شخصیت زن قدرتمند در مرکز داستان است که در برابر یک نیروی سرکوبگر میایستد. در این درام دیستوپیایی، زمین به یک ویرانهی غیرقابل سکونت تبدیل شده و بازماندگان در سیلوهای زیرزمینی زندگی میکنند. در اینجا خبری از ذهن مشترک نیست، اما مردم طوری زندگی میکنند که انگار هستند: آنها هرچه بهشان گفته میشود باور میکنند و از برنامه خارج نمیشوند. جولیت نیکولز (با بازی ربکا فرگوسن)، درست مثل کارول در پلوریبوس، علیه جریان حرکت میکند و به انگیزهها و حقیقت پشت این جامعهی به ظاهر آرمانشهری مشکوک است. این سریال با داستانی متفاوت، از همان پارچهای بریده شده که طرفداران Pluribus دوست دارند.
۳. سریال مجنون
سریال Maniac
این کمدی-درام روانشناختی محصول نتفلیکس، که در زمره بهترین مینی سریال های نتفلیکس جای دارد، داستان انی لندزبرگ (اما استون) و اوون میلگریم (جونا هیل) را روایت میکند که در یک آزمایش دارویی شرکت میکنند؛ آزمایشی که آنها را به سفرهایی توهمزا در واقعیتهای جایگزین میبرد. در این دنیاها، آنها عملاً به افراد دیگری تبدیل میشوند و این سوال را مطرح میکنند که چه چیزی یک فرد را انسان میسازد و هویت واقعی او چیست؟ Maniac با تنها ۱۰ قسمت، یک گزینهی عالی برای تماشا در فاصلهی بین قسمتهای جدید Pluribus است.
۲. سریال وست ورلد
سریال Westworld
در وست ورلد، انسانها در یک پارک تفریحی بزرگسالانه در کنار رباتهای انساننما که «میزبان» نامیده میشوند، هر آرزویی را که دارند زندگی میکنند. این میزبانها طوری برنامهریزی شدهاند که پس از هر بار «مردن» ریست شوند و یک سناریو را بارها و بارها تکرار کنند. آنها خودآگاهی ندارند... یا شاید دارند؟ داستان زمانی پیچیده میشود که آنها شروع به کسب خودآگاهی میکنند. علاوه بر این، افشاگری بزرگی نشان میدهد که شرکت سازندهی پارک، در حال ذخیرهسازی خودآگاهی انسانهای مهمان بوده است. شباهتهای مضمونی Westworld با Pluribus در پرداختن به مفهوم واقعی انسان بودن آنقدر زیاد است که آن را به یک انتخاب بینقص تبدیل میکند.
۱. سریال انسانها
سریال Humans
این سریال علمی تخیلی که یک دهه پیش پخش شد، به ایدهی هوش مصنوعی، رباتها و تأثیر همزیستی با آنها بر زندگی واقعی میپردازد. اگرچه افرادی که کارول در Pluribus با آنها تعامل دارد هنوز انسان هستند، اما رفتاری رباتیک دارند و قادر به تفکر آزاد نیستند؛ آنها عملاً به نوعی ربات تقلیل یافتهاند. سریال Humans به زیبایی مرز باریک میان ربات و انسان را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه با پیچیدهتر شدن شرایط، این مرزها محو میشوند؛ درست همان دغدغهای که در قلب داستان پلوریبوس قرار دارد.
شما چه سریال دیگری را برای طرفداران Pluribus پیشنهاد میکنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.