سانس آخر هفته ۱۹ | هواداران سمی!
فرهنگ هواداری قدمتی بیش از اینترنت دارد؛ اما نمیشود انکار کرد که در دوران شبکههای اجتماعی دستخوش تغییراتی بنیادین شده است. تغییراتی که شیوهی مواجههی مخاطبان با هنرمندان محبوبشان را دربرمیگیرند و گاه به کمپینهایی پرشور برای دستیابی به هدفی جمعی میرسند. نتیجه گاهی آنقدر ناسالم است که میشود با صفت «سمی» توصیفاش کرد! سه اثری که برای این شماره از سری مقالههای «سانس آخر هفته» برگزیدهام تصویری جامع از تغییرات فرهنگ هواداری میسازند؛ از معصومیت دههی هفتاد میلادی به پیچیدگیهای عصر اینترنت و شبکههای اجتماعی.
هر سه اثر به کاوش مرز باریک میان ستایش و تملک، میان شناخت واقعی و تصویری ساختگی میپردازند؛ به این پرسش که عشق هوادران چگونه میتواند تبدیل شود به زندان، چه برای هنرمند و چه برای طرفدار. این آثار آینهای هستند روبهروی فرهنگ معاصر که در آن مرز میان هویت عمومی و خصوصی، میان عشق و وسواس، روزبهروز محوتر میشود. بهترتیب دربارهی این سه اثر صحبت خواهم کرد؛ انیمهی آبی کامل (Perfect Blue) بهکارگردانی ساتوشی کن، فیلم تقریبا مشهور (Almost Famous) بهکارگردانی کمرون کرو و مینیسریال توده (Swarm)، اثر دونالد گلاور و جنین نیبرز.
انیمه آبی کامل
انیمه Perfect Blue
- کارگردان: ساتوشی کن
- صداپیشگان: جونکو ایواو، ریکیا ماتسوموتو
- سال اکران: ۱۹۹۷
خلاصهی داستان: میما که عضو سابق یک گروه موسیقی پاپ است تصمیم میگیرد وارد بازیگری شود. همزمان با تلاش او برای ساختن هویت حرفهای تازه، حضور یک استاکر وسواسی و ظهور وبلاگی که جزئیات زندگی خصوصیاش را منتشر میکند، دختر تنها را به سمت فروپاشی روانی سوق میدهد.
آبی کامل ساتوشی کن نقطهی عطفی بود در صنعت انیمه؛ اثری درخشان که ثابت کرد این رسانه میتواند برای روایتهای بالغ و روانشناختی نیز مناسب باشد. این تریلر روانشناختی تکاندهندهای است دربارهی دختری که در یک گروه موسیقی پاپ عضویت دارد و تصمیم میگیرد به بازیگری رو بیاورد. این تغییر شغلی واکنش خشونتآمیز هواداری را برمیانگیزد که فکر میکند میمای «واقعی» را از دست داده است. فیلم از این طریق بهطور مستقیم به انتظارات غیرواقعی از سلبریتیهای جوان میپردازد؛ انتظاراتی که آنها را به عروسکهایی بیجان تبدیل میکنند. آنچه میما را تعقیب میکند تنها هوادار وسواسیاش نیست؛ بلکه هویت ساختگی سابق او هم است. این تصویر استعارهای قدرتمند از فشار حفظ شخصیت عمومی است.
کن با استفاده از امکانات مدیوم انیمیشن، مرز میان واقعیت و توهم، میان هویت عمومی و خصوصی را محو میکند. استفادهی بصری از آینهها و بازتابها و تدوین سریع و برآشوبندهی اثر، حس پارانویا و فروپاشی روانی را به تصویر میکشد. صحنههایی که میما نمیداند آیا بیدار است یا خواب، آیا در برابر دوربین است یا در زندگی واقعی، به طرز ماهرانهای در هم بافته شدهاند. موسیقی با تمهای الکترونیک دلهرهآور، فضای تاریک فیلم را تقویت میکند. Perfect Blue تاثیری عمیق بر سینمای بعد از خود گذاشت؛ تا اندازهای که دارن آرونوفسکی بهطور مستقیم از آن در تولید قوی سیاه (Black Swan) الهام گرفت.
فیلم تقریبا مشهور
فیلم Almost Famous
- کارگردان: کمرون کرو
- بازیگران: بیلی کراداپ، کیت هادسون، فرانسیس مکدورمند
- سال اکران: ۲۰۰۰
خلاصهی داستان: نوجوانی مشتاق نویسندگی برای مجلهی «رولینگ استون» مامور میشود همراه یک گروه راک در تورشان سفر و گزارشی تهیه کند. او بهسرعت در میان موسیقی، هرجومرج، دوستیها و عشقهای گذرا غرق میشود.
تقریبا مشهور اثری شخصی و نوستالژیک از کمرون کرو است که بر اساس تجربیات واقعی خود او بهعنوان خبرنگار نوجوان مجلهی «رولینگ استون» در دههی ۱۹۷۰ ساخته شده است. این فیلم نگاهی عاشقانه اما صادقانه دارد به دوران طلایی موسیقی راک و رابطهی پیچیدهی میان موزیسینها، خبرنگاران و طرفداران.
پاتریک فوگیت در نقش ویلیام میلر، نوجوانی باهوش و معصوم را به تصویر میکشد که عاشق موسیقی است؛ اما کمکم میفهمد که قهرماناناش نیز انسانهای معمولیاند با مشکلات خودشان. کیت هادسون در نقش پنی لین، زنی که همراه گروه است، شخصیتی درخشان و غمانگیز خلق میکند؛ دختری که گویی هویت خود را گم کرده است. بیلی کراداپ نیز در نقش راسل هموند، گیتاریست گروه، نمونهای از هنرمندی است که میان هنر و تجارت، میان صداقت و شهرت گرفتار شده.
گرمای نگاه بیقضاوت کرو تمام شخصیتهای فیلم را دربرمیگیرد و نشان میدهد که چگونه هواداری واقعی میتواند الهامبخش و زیبا باشد (ویلیام موسیقی را صادقانه دوست دارد)؛ اما همزمان خطرات از دست دادن هویت شخصی را به همراه بیاورد. تقریبا مشهور فیلمی است دربارهی اصیل ماندن در صنعتی که همیشه سعی دارد تو را تغییر بدهد. در دنیایی که موسیقی و فرهنگ هواداری تا این حد تغییر کرده، Almost Famous یادآور زمانی است که رابطهی میان هنرمند و هوادار سادهتر و انسانیتر بود.
مینی سریال توده
مینی سریال Swarm
- خالقان: دونالد گلاور، جنین نیبرز
- بازیگران: دومینیک فیشبک، کلویی بیلی، بیلی آیلیش
- سال پخش: ۲۰۲۳
خلاصهی داستان: شیفتگی دِری به یک ستارهی پاپ، او را به مسیری خشونتبار میکشاند؛ سفری میان شبکههای اجتماعی، فرقههای هواداری و هویتهای دیجیتال.
توده مینیسریالی است از خالقان سریال مهم و تحسینشدهی آتلانتا (Atlanta) که نگاهی هم ترسناک و هم کمیک دارد به هواداری در عصر رسانههای اجتماعی. این مینیسریال داستان درِی را روایت میکند؛ دختری که هویتاش کاملا در عشق ورزیدن به یک ستارهی پاپ تعریف شده و وقتی این عشق به چالش کشیده میشود، او به راهی خشونتبار قدم میگذارد. سریال در واقعیتِ فرهنگ استن (Stan) اغراق میکند تا به نگاهی هجوآمیز و اتمسفری سورئال برسد.
گلاور و نیبرز به هر قسمت لحن متفاوتی میدهند و مخاطب را همواره غافلگیر میکنند. قسمت پنجم سریال که دربارهی فرقهای غریب است، بهطور مستقیم تناظری میسازد میان کالتها و فرهنگ «استن»؛ جوهرهی هردو کنترل و هویتزدایی است. موسیقی که آهنگهای اوریجینال شبیه به پاپ معاصر را شامل میشود، بخشی کلیدی از سبک سریال است.
دومینیک فیشبک با بازیگری بیحرکت و نگاهی خیره، خلاء درونی پروتاگونیست را منتقل میکند. روابط حرفهای دونالد گلاور به عنوان ستارهای که هم در سینما و تلویزیون و هم در صنعت موسیقی فعال است، باعث میشود که سریال از حضور کوتاه سلبریتیهایی نظیر پاریس جکسون و بیلی آیلیش نیز بهره ببرد. Swarm آینهای تاریک میگذارد روبهروی فرهنگ رسانههای اجتماعی که در آن مرزهای سالم میان ستایش و وسواس از میان رفته و هویت فردی تحت سلطهی ذهن جمعی است.